Cinema - Tehran International Film Festival (April 1972)

یم . 0 محنه‌ای از فیلم « چشمه » نخستین فملم طویل « ارلی آوانسیان » 8 با ابن اوصاف به نظر یرس د که شا از اك شیوة بیانی‌نازه در این‌فیلم تبعیت کر ده‌اید. نمپدانم که این شیوهُ بیانی ؛ جدید است با کینه . فقط میدانم که این بیان من است . من دوست دارم باین کل حرف بز ثم . ۵ این طریقك بیانی» به تعمد ب رگزیده ده با اینکه خود بخود شکلگرفته است ؟ این شیوه بانی درسیتما »باساناً درست ٍ ححم دستور زبان را دارد درموقم گفتگوی 9 عردم . شما برای بیان شخصی خودتان . اعی ممکن‌است‌که مثلا" جای مبتدا وخبر را عوض بکنید. اینجاست که شاید شباهت بین زبان ری و زبان نترکه پازولینی ازنظر سینمائی بان اثازه 0 ال بایدر ققظ باید درنظ ِ دنظربگيريم که دراین‌فيلم روی حساب و کتابی جیزی بیان نمی‌شود» پلکه از رشد طبیعی ددالی است که این بیان ایجاد شده‌است . دستور 0 « کماك» است نه «هدف» اگر "یم همیثه ازدستور زبان پیروی‌کنيم پس مس دای کار مایت : ۵ درورد ماهیت فیلم توضیح دیگری دارید ؟ .۰ ثیلمی است‌که قوار است فیلم باشد . ۳ دا چه کسی خواهد آمد وخواهد دید » فیلم نیست , ۳ منظورثان‌اینست که موقع ساختن فیلم شاگران کر نمی کردید 1 نک 9 نمیکنم که میتوانستم این کار را بکنم . حنر 1 #9 ساختن فیلم به مسأله بازار 1 جهی نداشنه‌اید ! فیلی نمیساختم که بتواند پولش را در مطرح نبود . سینید شما باك حرفی داربد که »ی‌زنید وی دارید که بیان میکنید . حالا اپنکه این ان قدت بر گرداند . مسناأله اقتصاده ی حرف شما خریدار ذاشته باشد با له » مسالهُ دیگری است ولی اگر شما بیائید حس‌وحرفنان را با خریدار تنظيی کنید » به نظر من دروغ گفته‌اید . باز تکرار می‌کنم ۰ بشرط اینکه البته حرف با حسی‌داشتهباشید . مسأله اصلی» پهرحال به ووداآعتن بك فیلم ابت ومائل. دیگز در درجه بعد اهمیت قرار دارند . ومن هم هیچ اجباری نمی‌بینم که خودم را دراین معادل درجائی قرار بدهم کد از نظر اهمیت ؛ درمرحله بعدی است . ازمجبوع حرفهائی که دربارخ فیلم « چشمه » عنوان کردید » ما اینطور استنباط عم ی کنیم که شما يك فیلم شخعی ساختهابد . زه » فیلم هیچوقت نمی‌توا ند شخه‌ی باشد » چون رشد, طبیعی. يك نیاز است» يك است وحرفی است که میخواهد بیان شود . حس وقتی بیان شد» دیگر جنب شخصی‌بودنش را ازدست می‌دهد . تا زمانیکه این حس وبا این حرف بیان نشده ۰ میتواند شخصمی باشد اما وقتی بیان شد ۰ درپاك نناسب جدید قرار میگیرد وجدا میشود ؛ خودش مستقلا" «وجود» پیدا میند ۱ ارتباط این ی با دیگران؛ مساأل؛ جدا گانه‌اپست , ا وقتی يك‌فیل‌ی می‌سازید ودیگران میئوانند 7 سنند ۰ ستألا شخصی بودن آن از بین مد دویت. مفل* ایس ت که‌کنی..بچه‌ای .دا مین‌ود ۰ 2 بوجود آورده باشد . ابن بچه گرچه متعانی به‌ان شخمی لیست و وجود ات ولو سجدر ک‌ ارباط تازه‌ای با جدا گانه‌ای دارد و در پاث ت 4 اشدن و جدا اداره‌ابکه شما به جد ِ ماندن فیلم از خودنان کردید ؛ ما را سوت مشا به درگرق میانداز د که » آلن رنه » درجالی فرباوه یکی از فیلمها بش (سا لگذشته درمار بن‌باد) عنوان ارده است . او افاهار کرده که خودرا از ابن فیلم جدا می‌دانستاه و دربرابر آن احساسی نظیر احساس آدمی داشنه است که درمفابل مجسماایایستاده و آنر! از زوابا وفو اصل‌مختلف مورد مطا لعه فر ار می‌دهد ؛ فکر می کنید شماهم احساسی مشابه این دربرابر فبلمتان داشنه‌اید؟ فیام پاك بیان سرد دارد وفیله‌ساز با دید خود درموضوعی که درفیلم جربان‌دارد » دخالث نمی کند ..موقعیکه چیزء درفیام اتفاق می‌افند » به و ضو ع با سردی نگاه ل‌زده ندی‌شود تئیحاه حتماً چذان‌نیست که روی‌احساسات تأثیرنگذارد. می‌ گذارد » وای ازپك جهت‌دیگر ودريبك حالت دیگر» یعنی‌گاهی تماشا گر با آن.یکی می‌شود آید و گاهی‌از آن‌فاسله هی تاه مردوی اینها یکنوع واقعیت مخسوس به خودرا می‌توانند بیان کنند, 0 قبل ازساختن این فیلم » درباره سینما چگونه فکر :ی تردید واینك سینما را ازچه زاوبه‌ای نی‌تگرید ؟ «دید » ثان دراین وازآن به شوق وباز به شوق می‌آید . تن فاصله تفاوآی کرده است ؟ ۰ سیلما مشداری خصوسیات کای‌دارد وای طبیی است که درهر کاری تناسبهای جدید پیدا کند کار 2 بر گمن» با « بو نوئل؟ فرق‌دارد و کار «بونوئل» با «برسون» ودرعین حال» همه اینها «سینما» هستند . آنچه‌که ازنظر ارزیابی به سلیقه مربوط می‌شوند» چیژهای بسیار کم‌اهمیتی هستلد» برای توضیح بیشتر بدون | پنکه سلیقه شخصی‌ام در گفته‌ام باشد , ممکن است من از کار اپن سه کار گردان خوشم نیاید (ممکن‌است) ولی‌اپن مسأله‌ای را روشن‌نمی‌کند وبا نفی نمی کند . فیلمهائیکه اپلها ساختهاند ؛ حتبا «نیلما 6 ست. پس حرف راجم به باه کلیت بیانی انث : بعش یال ی که به وسیله سیلبا نه‌نقاشی ونه‌تلاتر وغیره ؛ اپنجاست ارائه می‌شود. بگویبم «دید» من درمورد سینما که من فرق نکرده انست » همان دیدی است که من قبل ازشروع اپن فیلم داشت . درباره سلیقه باید بگویم که طبیعی است که رشد کند . فقط همپن ۰ «ی‌توانم