Cinema - Tehran International Film Festival (Dec 1973)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

سینما دیاموند (ساعت ۱۱ و ۱۸/۴۳۰) فیلم کوتاه انگلستان (اطلاعات) مزدور وکارگردان : آلن بریجز مدیر فیلمبرداری : مایکل رید آهنگساز متن : مارگ ویلکینسون هنرپیشکان ِ سارا مایلز » رابرت شاو » بیتر اگان ۵ میلیمتری رنگی ۱۰۸ دقیقه سال تهیه : ۱۵۷۳ لیدی فرانکلین ».زنی سی ساله » ازبیمارستان روحی که درآن بخاطر حالت وخیم روحی‌ناشی‌ازمرگ شوهرش پیتری بوده است مرخص می‌شود . «استیون لیدبتر» شوفر خانواده با يك وولزروینن برای بردن آو بخانه مادرش لت درطول راه لیتی فرانکلین که نشانه‌هائی ازبوجودآمدن توانائی در او و بر و شدن تا دنبای" تازام خود مشاهده می‌شود با «لیدبتر» به گفتگو می‌پردازد . «لیدبتر» از کم شدن توجه لیدی سینما دیاموند (ساعت ۱۵ و ۲۱/۳۰) فرانکلین بخود ناراحت است . این ناراحتی با مشاهده روابط «لیدی فرانکلین » با « کانتریپ» دوست شوهر فقیدش تشدید پیدا می‌کند . بالاخره « لیدبتر » به لیدی فرانکلین اظهار حق می‌کند . اما بهرحال اختلاف طبقاتی چون دیواری بین آن‌دو قرار دارد. پك‌روز ۲ کنده ازخشم وحسادت«لیدبتر» بخانه «لیدی فرانکلین» می‌رود و اورا سرگرم هماغوشی با « کانتریپ» می‌بیند. درباز گثت به گاراژ تعمداً رولزرویس را بدپوار می‌کوبد و با این عمل سمبل مزدوری وخودرا آزبین می‌برد . 9 بلند جمهوری دمکراتيك] لمان (اطلاعات) کا رگردان : اگون گونتر مدير فیلمبرداری : اریخ گوسکو هنررپیشگان ی . هوفمان » ر . لودویگ » ب . بیتوس » ارنیم مولرستال ۵ میلیتری رنگی ۱۳۰ دقیه سال تهیه : ۱۹۷۴ « سومین » مستئلاه حیانی: مار گیت زن جوان عصر ماست . او دوبار کر اتکی[ لو با مردانی که با او تفاهمی ندارند زندگی‌کرده است . وهرپار تنها چیزی که برای او مانده است يكث فرزند است ونه پبدر فرزند . مار گیت حدود سی‌وپنج سال سیتما سینه‌موند (ساعت ۱۷ ۱۵ ۰ ۷۱/۳۰) چشم‌انداز سینمای افر بقا (فیلم بلند) نشانه‌ها کا رگردان : ه . بنانی هنرپیشکان : عبدالقادر مطاع » توفیق دادا » خدیجه المجاهد » محمد الازرق دار درقمت هاشن‌های ماس دار مشغول است . حقوق خوبی میگیرد و میتواند سیاری از اشیاء وکالاهعای لوکس وتزئینی دلخواهش را بدست ی ای وت انقلاب علمی وصنعتی همراه است . اما مار گیت میخواهد يك شريك زندگی موافق میل خویش پیدا کند . او طالب عشق است ومصمم است دراین کوشش سوم » مرد ایدها ل خودرا بیا بد ۰ ی 2 فیلم مراکشی «شانه‌ها» که روز شبنه در سینما سینه‌موند در برنامه چشم‌انداز سینمای آفریفا بنمایش گذارده خواهد شد . ماجرای زندگی يك پسر‌خوانده شیطان وسر بهواست . «مکی» دهقان روتمندی که از داشتن فرزند محروم ست » «مسعود»را بفرزندی می‌پذپره وقسم می‌خورد او را همچون فرزند حقیقی خود بزرگ کند او سعود را به مکتب‌خانه می‌فرستد که خواندن قرآن را بیاموزه ولی مسعود به درس و کناب علاقه‌ای نشان نمی‌دهد و درعوض دست به دزدی‌های كوچكث می‌زند . مسعود وقتی دزدی‌هایش برملا دی تلا » خانه جدیدش را ترك می کند . و بصورت يك دزد تمام عیار درم یآ ید 7 «مکی» به‌جستجوی «سعود می‌رود و در این احوال با «سیدی هارتی» ملاقات می کند که درغیاب مکی‌همسرش « کاملا» را دلداری می‌دهد . مکی «مسعود» را پیدا می‌کند واز او درمقابل روستائیان ختمکین حمات می تند وی خود اووا تنبیه می‌کند . پس‌از مدتی مکی بیمار شوت ری میات م در قسمت دوم فیلم مسعود را در مقابل دستمزدی ناچیز برای يك شغعبده‌باز دوره‌گرد کار می‌کند .۰ او کارش را ترلك می کند و به‌يك دسته دزد می‌پیوندد . مسعود پنپدن «کاملا» که اکنون هسر سیدی هارتی است می‌رود. «کاملا» از کارهای سعود اظهارنگرانی می کند واندو با هم روزهای گذشته را که مسعود با او وشوهر اولش زندگی عاقبت او مرد ایدهآل را می‌باید » اما نه اینچنین ساده وبی‌دردسر بلکه با کوشثی پیگیز وعظیم 5 می کرد با اندوه بیاد میا ورند ۰ توجه دسته دزدان به بك روسپی مرمو که قاتل‌مردان فربب‌خورده است: جلب مي‌گردد . مود که ۱99 و تون دزدان دنز جر مه است ۶ آنها را ترك می‌کند و شبانی گوسفندان مردخسیسی‌بنام البشیر را بعهده می‌گیرد. به‌او قول می‌دهد در مقابل کارش از هرصد گوسفند » دو گوستند بهاو بدهد ‏ مسعود در رژیای روزی که بتواند گله‌ای از آن خود داشته باشد بر می‌برد ولی. دقیران دام اخطار دح ۲۱ حیله‌های البشیر برحذر باشد . سرانجام در صحنه نهائی «سیدی هارتی» را می‌بينيم که برمزار «مسعود» می‌گرید . و برای آمرزش روحش دعا می‌کند .