We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
نیردل مسئله اینست که باندازه کافی درباره فیلم |خیر نو لا کیلوچانو سئوالش وجوا بگفتی. از اینها عزننه درعرض یکی دوماه اخبر مقالات مختلفی در باره ان فیلم درمجلات ایتالیائی وفرانسوی خواندهام و اغلب آنها به فارسی هم ترجمه شدهاند ودیگر جای سئوالی چندان باقی نمیگذارند لذا بگذار تا با يك سئوال علي وجامع شروع کنم بعد شاید دوباره با زگشتیم به کی لوچانو» .
روزی خوشحالم وتعجب میکنم که این مقالات وراینجا هم ترجمه شدهاند بهرحال برای من اصللا" فرقی پبیکند ازه رکجا که میخواهی شروع کن .
شیردل بطو رکلی بین خودتو نس لکا رگردانهای ایتالیائی قبل ازخودت چه فرق واختلافی میبینی متصودم درسینمائی است که ارائه میدهی ؟
روزی جوابپدادن باین سئوال کم مشکلنیست... بین هر کدام ازما حرف خودمان را ميزنیم » قصههای خودمان را ازطریق سینما تعریف میکنیم ه رکدام ازما ونیای شخصی واحیاناً خصوصی خودش را دارد وطبیعی است که ابن دنیای شخصی واین حرفهای شخصی درسیر يك تحول مداوم وهمیشگی است ولذا نمیتوان گفت که من بعنوان مثال چه فرقی با دیگران دارم چون پیشبینی کردن اين مسئله که تا یکسال دیگر پا سه سال یا پنج سال دیگر چگونه خواهم بود وبا دیگران درچه مرحله و کجا خواهند بود خیلی مشکل وحتی غیرممکن است . درحال حاضر تنها میتوانم بگوبم من دست اندر کار نوعی سینما هت که پایه واساسش را کاوش وتجسس پیگیر ومداوم درزمینه رویدادهای تاریخ معاصر ما البته برخی ازاین رویدادها تشکیل میدهد وباید بگویم که این تجسس واین کاوش را تا سرحد امکان پیش بردهام وظاهرا بنظر میآید البته بعقیده خود من واقعاً این يك امر ظاهری ات که دراین راه وروش بر گزیده خیلی ازامکانات نمایشی سینما را بمعنای رایج و روزمره آن بکار یگیرم با بهتر گفته باشم این امکانات وقدرتهای بالقوه را فدای راه وروش این تجسی واین نوع سینما میکنم درایننکنه شاید تنها فرقواختلاف بین منو کار گردانهای تسل قبل ازمن وبا همسن وسال من نهفته باشد . چون پدلیل انتخاب من درزمینه محتوا وشکل آثارم ظاهراً -تآکید میکنم که اين يك امر ظاهری است وعملا" یا واقعاً چنین نمیتواند باشد من زیاد خودم را درخدمت انمایش سینمائی» درنمیاً ورم والبته این سئله عمدی وخودا گاهانه است بخاطر همینهم رو یکلمه ظاهراتآکید میکنم وتشدید میگذارم چون حقیقت اینست که درعمل ودرواقع آ نچه که «ظاهرا» مصالح ومواه فداشده پا قربانی شده هستند وتمام آن چیزهائی که درنظر اول عکس جهت نمایش به معنای عام وسنتی آن میباشند درعوض عمالا" میبينيم که شدیدا سینمائی ونمایشی هستند چراکه ازپس خود بیداری احساس » عاطفه وشعور را جب میشوند » راه به کشش والتهاب وبیداری مشاعر میذهند » باعثت جهت گیربهای ذهنی میشوند » به تفکر امیدارند وتفییر وتحولی را پیش میا ورندکه این خود بروجود نمایش است چه د رکمیت وچه در یقیت واین بطورخلاصه یعنی وجود سینما » منتهی کیتمائی خاص وسینمائی بمعنای والا وبرتر کلمه . شیردل بدنبال این جواب میخواهم سئوال کنم # وافعاً فکر میکنی د که دريك سینمای سیاسی باید از
ی که در آن ازتمام امکانات نمایشی سینما استفاده
تساوبری که د رن چند شخصیت بدبال حول ِ ب4 وتحلیل سئلهای گرد میزی. مینشینند ودقایق کتهار بابحث وحرف برپرده سینما به ملالویکنو اختی ژار میساز ند . آیا این نوعی حرام کردن سینما نیست؟
روژی نه من این را نگفتم وسینمای من هم حاوی يك چنین حرفی با نمایفی نیست . من درفيلمهايم غنای شخصیتها وموقعیتها وحالات را دارم . مننهتنها با آن سینمائی که گفتید موافق نیستم بلکه برعکس فکر میکنم که باید درعکس جهت این سینما عمل کرد . سینمای سیاسی بطور کلی بعنی سینمائی که هدفش وشیوهاش بحث و گننگو وتجزیه وتحلیل مسائل واقعی وروزمره وقابل لس کم وبیش زندگی جوامع است . البته اینمسائل
واقعی وقابل لمس میتواند رویداد تاریخی هم باشد اما
بهرحال درتمام اين موارد باعتقاد من باید سینما بیان وچهره نمایشی داشته باشد منتهی نمایش نه بمعنای پیشپا افتاده وعامی آن چونکه سازندگان وبوجودآورندگان سینمای سیاسی باید ازطربق سینمای خود نماشاچیرا نیز تربیت کنند » اورا بها گاهی پرسانند » هادی وراهنمای او بسوی يك سینمای برتر وبالغترباشند . حال این سینما باید درجستجوی راه وروشی از نقطهنظرشکلباشد که رنگ وبو وخواص «فاحشگی» را بخود نگیرد . نمایش بخاطر نمایش را قبول ندارم چراکه هدف يك سینمای معقول ۲ گاهی دادن به تماشاچی است ویردن او سوی مسائل بسیار جدی واغلب سائلی بنیادی و گاه سخت پیچیده . پس باپد روش وطربق رساندن تماشاچی به این مرحله از گاهی وبیداری نیز جدی ومعقول باشد .
از روزی میخواهم که قدری درباره سینمای خودش حرف بز ند ودرباره این راهی که سالهاست انتخاب کرده » درباره این روش بیانی » درباره اي نگونه محتوا ودرزمینه اعتقادا تش یا شاید بهتر استبگویم آرمانهایش .
روزی باید بگویم که من با خودم دريك نوع رابطه آشتی وسرشار ازتوافق هستم چراکه این راه پا روش با سباك را بخودم تحمیلوحقنه نکردهام بدنبال مد روز نبودم وبطور اتفاقی هم دچار این سینما نشدم . احیاناً ادائی پا دوز و کلکی یا شهوت فستیوال وجایزه هم دررکار نبود . ازاینها که بگذریم باید اعتراف کنم که هیچ قدرت خارجی پا عامل خارجیهم مرا بهانتخاب و گربنش این سینما وپیگیری دراین جهت برنیانگیخت . ا سینمائی بودکه من هميشه درآرزوی بوجودآ وردنش بودم . سینمای منتخب ومورد علاقه من بود ؛ طبیعی » واضح ومنطقیاست که منبعنوان يك هنرمند» گرایشهای چپی دارم ويك دست چپی هستم اما عضو حزب کمونیست
فرانچسکو روزی کامران شیردل
نبودهام و کارت حزبی ندارم . این سینما دقیقاً وعینا آئینهی تمامنمای نحوه برخورد وتلاقی من با رویدادها » پدیدهها و روابط و مسائل و واقعیات موجود اجتماعی اقتصادی: وفرهنگی دنیای دوروبرم است . بعنی شکل ظاهری وباطنی جامعهای که درآن رشد میکنم . سینمای من همانطور که گفتم تحمیلی نیست . من آنرا آزادانه و با تمام عثقی وقدرتم بررگزیدم وادامه دادهام . خلاصه میکنم که من کاری را انجام میدهم که دوست دارم و دلم میخواهد ضمناً باید بگویم که منکاملا" دست وبالم آزاد است باین معنی که اگر پکروز خواستم تفییرجهت وشکل سینمائی بدهم کامالا" مختارم . شید پکروزخواستم درباره روابط عاشقانه وعاطفی بین يك زن وبك مرد فیلم بسازم واين روابط را تجزیه وتحلیل با تفسی رکنم .
شیردل راستی یادم آمد که فیلمی با شرکت سوفیالورن وعمررشریف ساخته بودی واتفاقاً این فیلم را چندی قبل درسینماهای تهران هم نشان دادند . اگر یادم باشد اسم ایتالبائیش همان یکیبود » بکینبود بود . گرچه آنرا ندیدهام اما ازظواهر امر ونقدها چنین پرمیآم د که نمیتوان آثرا درمتن این سینمای اقتصادی اجنماعی با سیاسی تو بر احتیجایداد نمیدانم انگیزهات در ساختن این فیلم چه بوده » شاید اینکار را برای استراحت کردهای ؟ شاید خسته شدهبودی ودلت میخو استه تفریحی کرده باشی ؟ شاید هم کسی چه میداند » بخاطر گرفتاریهای مالی با آن وسوسه افزونطلب ی که همه حق دارند دچارش بشوند دست باینکار زدهای .
روزی اوه ؛ نه » حداقل میتوانم بگویم که دلیل مالی پا بقول تو وسوسه افزونطلبی در کار نبوده چون همان دستمزد همیشگیام را گرفتم واتفاقاً یکسال هم بیشتر ازسایر فيلمهايم روی آنکا کردم پس میبینی که به نسبت ضرر هم کردهام اما همانطو رکه قبلا" گفتم اینهم نوعیتجربه بود . باینمعنی که دلم میخواست يكداستان » يك قصه یا بهتربگویم يك افسانه قدیمی را درطریق و با يك بیان واقمگرابانه (رتالستیت) رن و۱۳ فیلم با وجوه آنکه موفقیتی عظیم نبود لااقل تجربهای جالب بود .
شیردل بعقیده خودت این شکل خاص سینمائی که پیدا کردهای واصولا" آثارت ونحوه نگرش سینمای پر از تجسس و کاوش اقتصادی اجتماعیات ربشه در کدام
[
ی