We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
بازاقیی .
«بوف کور» فیلم شانزده میلیمتری رنگی بمدت یکساعت وسی دقیقه که پائیز گذشته ۰ درانجمن اپران وآلمان » انجمن ایرانوآ»ریکا » وبعد سینه کلوب فیلم وسینمایآزاد بنمایش گذاشته شد» فیلم تز بزر گمهر رفیعا دا نشجویفار غ| لتحصیل مدرسه سینمائی لوس] نجلس است.
انتخاب «بوف کور» بعنوان موضوعی برای فیلم دراینمورد يك آزمایش خصوصی است پا نوعی مبارزه
با خودکه درآغا ز کار هنرجوی طالب » بان نیازمند
بوده است .
«بز رگمهررفیعا» سه سال ا زآخرین سالهایتحصیل وت خودر | در لوسآتحلسصرف تهیهفیل پایاننامهاش ارکت ت ول کنات «بوف کور» هدایت کرد است .
سه سال زندگی کردن با «بوفکور» صرفنظر از سابقه ذهنی فیلمساز ازمجموعه نوشتههای صادق هدایت . دقت ومروری بمورد بوده است .
دستاویز «رفیعا » دراین| نتخاب توجه جهانیجوانان کال و انس ایرانی است ودربطن داستان مسئله اننان هوشیاری که با پناه بردن بمواد مخدر هم نمیتواند و نمیخواهد به موضوع تنهائی وسخت کوشی خود بیاعتنا بماند وزندگی را باآنچه باو تفویض کرده » درجا بپذبرد.
رفیعاً دربر گرداندن این اثربتصویرسینمائی ازدقت وکوشائی خود نتیجه با ارزشی بدستآورده وفیلم حامل روح اثر وبیان کار گردان درباز گوئی کتاب بتصوبراست.
پا قید آنکه سالهای تحصیل ومطالعه دور ازاپنجا برای فیلساز زمان مجال وبهره گیری از «بودن باخود» بوده است. باز نمیشوه توفیق اورا يك اتفاق داست. چراکه تنهائی او و دوریش ازمحیط طبعاً برای خلق چنان آثری مشکلات محیطی داشته است وهم بقید اپنکه
فیلمساز باید درطول زمان با آثار دیگری خودرا ۳
کت . تساط رفیعا دربداو امر نمایان وجای امیدواری برای پیداش فیلسازی با فرهنگ است .
«بوف کور هدایبت» يلك اثر خالص ادبی است ؛ يك است که هنرمند باوج میرسد وارزش بزر گگ «بوف کور» درتشریح این لحظه ناب درمحاصره زمان ومکان عادی وتوضیح] گاهانه نوسنده درقید سنن و آدابود رگیرپهای فردی وجمعیونابسامانیهای ذهنیوتجربی وناهنجاریهای اجتماعی دربرابر انتقادهای خودا گاهانه يك ذهن نقاد وهوشمند» بیشاز روایتگری و ابستهبفرم ومتد نوپسندگی, درنمایش «هنر خالص» است .
بوف کور دربرآبر تمام آثار آدبی صادق هدایت که حامل داستان وپیام نو یسنده| ند دنیای خاص اورا که درقسمتی متأثر ومشترك با همه هنرمندان ودرجهتی بکر* تال ونیای اختصاصی نوسنده است » دریزدارد ۰
"+
هیچ تعریف جامعی ازيك لحظه پیچیده وناب که درآن هنرمند به پرتو توانائی ذهنی خویش دست میپا بد
وآنجا برای يك آن چهره واقعیت را با همه زیبائی ورنجی که درآن نهفته میبیند باندازه «بوفکور» روان وصریح بدست نیامده وهیچ تفسیری مثل خود کتاب نمیتواند درتشریح وتوضیح آن وجود داشته باشد بشرط آنکه خواننده خودرا با فرهنگ هنری نویسنده متعادل سازد و لحظه ات هستی اورا تجربه کرده باشد . هرخرده گیریونقدی دربرابرچنین حسواجب وبزرگی بیهوده مینماید . صادق هدایت درخلق بوفکور نه میتوانست پیرو استدلال تکنیکی. باشد ونه اجباری داشت که احساس پیچید: و کسترده و کمنظیر" خودرا در لحظات کمیاب جفت بودنش با آگاهی » پخاطر
توضیح وتفسیر تعقیدات ازدستبدهد . او دراین لحظهها»
ی ۰ هنرمند 0 ۰ «بوف کوره مثل همه آتارهنری -:: ۳ نیست چون «انسان» بزمان خاصی تعلق ندارد ۶ پا تجربهای ازخلق باث اثر هنری بآسانی میتواند | میان شخصیت ونمودها را دربوفکور بیابد . ۳ ذهن نوپسنده را درشکلها وقالبهای مختلف در واتحاد این اشکال را دريك واحد عظیم فلسفی ب چون بوفکور درعین صراحت به تشریح متافیز نقطه ثقل ذهن خالقش مربوط است واین متا اختصاصی بیش ازآنچه استدلالی باشد «حسی» ۲ ۳ باز گوئی چنین اثری به تصوبر » برای کسیکه ] دریافته باشد مبارزهطلبی با خویشتن است وبرای ز آ گاهی که میگوبد سالها با بوف کور زندگی کردم ۶ نیست . رفیعا میگوید : نوشته فیلم را پس ازسه سال مطالعه شناوب کار با کنا رگذاشتن آن و کنکاش درذهن خودم شروع کردم من معتقد بودم که ایدهآی که ازبوف کور دارم باید مر کار من دربازسازی بوف کور بفیلم باشد . 1 من حتی درسالهای پیش از آن که بقیناً «بو فکور را بر ای پایاننامهام انتخاب کرده باشم » آنر) خو انده و سيك هدایت آشنا بودم و با جوانان زبادی ازملیته
از محیطی که بوف کور درآن و شته شده بود میخو اس آثرا درمکانهای دیگر بتصور آورم . غروب وشب وطرح خانه و کوچه وصحرای آنرا درجاهای دیگر » درسواحا کالیفر نیا وبیابانهای آن با هرجای دیگر که میتوان بروم بنظر آورم وروی این نظریه تجر به کنم که بو ف کور همانقد رکه برای من وجوان چینی و کانادائی همکلار من آشناست با زمان ومکان وآدمهای دیگر هم بیگا نیست . از اینجهت میتواند درتفسیر وشکل خاص ذهو هکس وجود یابد ودرحالیکه وحدت وشخصیت اصلی خودرا داراست خصوصیات عقیده ِ تازهای را هم نشان بدهد . 1
بدواً ۳ رسیدن بچنین وضعیتی باید آنسئر «بوف کور» را پیدا میکردم . هوای «خفه» آی راکا درآن بود .
من نمیخواستم بطریق متداول ازفیلم سفید وسیاه استفاده کنم . بنظر من که تجربیات وعلافهای درنقاشی داشتم » بعضی صحنههاکه توصیفی مینیاتوری داش وبهرهگیری نویسنده ازمینیاتور بخاطر توجه وگرایش ذهنیاو به «سوررئالیسم» درآن بنوعیحالت «بنیستیك) میرسید باپد رنگی فیلمبرداری میشد . منتهی نه رن زلالی که معمولا" فیلمهای رنگی معمولی بدست میدهنا وحتی نه درهوای صاف وشغاف فضای اطر اف لوسآ نجلس:
من به بکنوعی «خفگی» درصحنههای فیلم فکر می کردم . این هوائی بو دکه دربوف کور وجود داشت وهرطور بود باید درفیلم میآمد . باين دلیل فیلم را ازیکنوع بخصوص که رنگها را نزديك بطبیعت وبدوث حساسیت شدید دربر ابر نورمیگیرد » انتخاب کردم ویکبا که پوزیتیو را دبدم دوباره فیلم را روی نوار دیگری چاپ کردم . نتيجه آن بودکه رنگها قوی ومبالغه آمیز
بالای سوراخ رف میبیند (دختری درلباس سیاه که کل نیلوفری بدست دارد؛) رنگ هوائی را نشان میدهد که خفه است . اینکار با دستکاری وچاپ مجدد فیلم روی نواری دبگر حتی درجاهائی که نور شدید لازم بود نظر مرا تأمین کرد .