Cinema - Tehran International Film Festival (March 1974)

ی فرانسن تا کارهای مولیر را ببینم یو ول دوه مار کار 1۳ 1 1 2۳6« من تن ار خبلی‌می‌پسندم. رک فیلمبرداری ورپردازی وسایه‌روشن‌های خا کستری 1 . بنظر میاید که انجام هررکاری :, است وهرگونه سد ومعبری از پیش 3 بای بگوبم که 3 وآیهانی مانند «هتل‌شمالی» و «بندر بنمایش‌د رآ مدند ما درسوئد خیلی‌ازاین بدور بودیم و فاصله داشتیم . بعد هم که کرت . 8 آیا راست است که مولیر یی از ان شماست » البته توآماً با استریندی رک ٩‏ برداشته شده است ۰ []حقیقت محض است : او آنقدر به‌ابناء ويك است » آ نقدر وجودش مملو وسرشار گرمای زند گیست و آنقدر قدرت زندگانی , هست. او مردیآزاد وقوی بود وتوانست بای پماند . هر کلمه مولیر با شعور وآ گاهی لك به‌فتون وجهات نناتری نوشته شده . آدم کار با مولیر به‌هیچ اشکالی بر نمیخورد . پیشگان و کارگردان‌ها . مولیر واقعاً آدم را وجد میآورد و از همه مهمتر اینکه مولیر گر پدبین نیست . شاید تلخ و گررنده باشد . ون وکنایه‌دارباشد اماه رگز بدبین وغرغرو 9و نیست» ه رگز . روس ومعشوقه 8 شما یکبار گفته‌ابد که تثاتر همسر ری و وفادارتان است ولی سینما تنها معشوقه بت . آبا این‌سئله هنوزهم واقعیت دارد ٩‏ لا این حرفی است که بیست‌وپنج سال زده‌ام. امروز فقط میتوانم بگویم همه این ثبت بزرگک نصیبشان نمیشودکه يك «لوئی ی دست خودش بلند ميشود ! من هنوز هم دوست دارم اما باید بگویم که از نظر بدنی ی واقعاً طاقت‌فرساست واغلب‌اوقات حوصله را شدیداً سر میبره . هنگامیکه دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشم اینکار را کنار خواهم گذاشت . اما درمورد تثاتر اگر بخواهند کنارش بگذارم باید احیاناً با لگد بیروم َِ ۰ من باروح وجسمم به‌تتاتر پیوسته‌ام مجیور با باشم که بین سینما وتئاتر یکی را تخاب کنم شکی نیست که تثاتر را انتخاب گواهم کرد هرچندکه ترك سینما نیز کار شاقی خواهد بود . چون مدت مدیدی است که يك گروه تشکیل داده‌ايم با هم کار وفعالیث داریم » #رپیشگان همیشگی » همکاران فنی همیشگی 3 را ند هنن زد و لایزال. وفیلمبرداران همیشگی . 8 شما مدت زیادی‌را صرفتهبه وساختن بك فیلم م ی کنید ؟ [] خوب باندازه کافی» برای‌فیلمبرداری «فریادها ونجواها» ۳۵ روز کا کردم . 6 واین بنظر شما يك‌زمان طو لانی‌است؟ [7] اگر این‌زمان زیاد طولانی‌نشد بخاطر هنر و تجربه فیلمبردارم ازون نیکویست ‏ است که خیلی سریع و با دقت کار میکند . روزهای‌اول آدم همه‌اش گرفتاری دارد » کارها درهم ره میخورند و راه حلها هم پیچیده هستند . آدم باید خودش را خفه کند تا حرفش‌را به مخاطبش بفهماند . درواقع تنها راه حل ان قضیه اینست که سعی‌کنيم تا سرحد امکان ساده و فصیح باشیم . پنج روز اول بدترین روزها هستند هنگامیکهآدم با تمام افکاروبلندپروازیها و جاه‌طلبی‌هایش سر صحنه فیلمبرداری میاید . آدم انرژی وقدرت زیادی را صرف میکند . هرن میکنی » دوناره 0 میکنی و خلاصه دستاخر همه از پا درميایند . بعد از این پنج روز اگرتفنگتان‌را خوب پر کرده‌اید باید درست وحسابی شليك کنید و کار را پشت سرهم وبطور مداوم ادامه دهید . مسئله اصلی رابظه بین هنرپيشه ودوربین فیلمبرداری است بعنی مربوط به نحوه قراردادن دوربین و نحوه قرارگرفتن البته اگر هنرپيشه حرفه‌ای و با سابقه باشد زود درك خواهد کرد که چه جهتی و چه رابطه‌ای را اختیار کند تا هم خود احساس اطمینان کند وهم این حس را بشما منتقل سازد . 8 آبا شما از همان آغاز مطمتن بودید که « فر بادها و نجواها » بك شاهکار سینمائی خواهد شد ؟ ل] من این را هیچوقت نميدانم اغلب بخوبی میدانم که نتیجه کار خوب نخواهد بود چون‌گاهی بین زمان نوشتن يك سناربو وساختن فیلمی از روی آن زمانی طولانی سپری شده‌است و لذا من تغییر کرده‌ام یعنی که دیگر با آن مردی که سناریو را نوشته است موافق نیستم اما نمیدانم کی يك کار شاهکار خواهد شد ‏ کسی چه میداند » نه » من همیشه سعی میکنم که کار جالبی انجام دهم » فیلم خوبی بسازم وهربار سعی دارم بهترین کارم را ارائه دهم . ۳ در بین همه فیلمهایتان » کدامین را مهمتر ازدیگران میدانید ٩‏ ۳] من يك کلکسیون بزرگ از فیلمهای میلیمتری دارم . درحدود ۲۲۰ فیلم هستند که در بين آنها فیلمهای خودم نیز قرار داره چون بازیینی آنها بعد از سالها خیلی چیزها را اما وقتی ادم تنهای تنعها جلوی پرده سینما قرار میگیرد چون باید زیاه 1 ند لقاي ره ب رگمان و اولمن بر کمان و تولین بر گمان و سپلوان ۷ ه ت 5 2 ۳ كِِ 2 2 9 2 8 ۳3 1 بِ 2 ۳ 5