We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
بز رگداشت وبلیام و ابار
جریل
)۱۵۳۸(
کار گردان وتهیه کننده : وپلیامو ابلر
فیلمنامه : کلمنت رییلی وجان هبوستن فیلمبردار : ازانست هاثر
موسیقی : ما کس اشتاینر
بازبگران : بت دیوبس هنری فونداء جرجبرنت زمان نماپش :۱۰۳ دقیقه 2
اولین کسی که «وایلر » در کمپانی وارنر ی او برخورددکرد» «جان هبوستن» بو د واولین کاری که او در مورد فیلم «جزبل» کرد این بود که «هیوستن» را برای تنظیم دو باره قبلمنامهای 5 «رییلی» و«فینگل» برای فیلم نوشته بودند. کار برد زعیته این داستان واه ۰ دی قب زردی بود که در سال ۱۸۵۳ در نیوارلان خالی کرد و آنچنانکه نویسندگان ایالت جنوبی مینویسند (روحیه مردان و زنان را برای هشت سال بعد و ویرانیهای بیشتر جنگهای انفصال سخت کرد) . فیلم «جزبل» هم بررسی يكمرحله تحول است: ایالت جنوبی از اوج بك دوران به دوران دبیگر منتقل ميشدند» وهم تحلیلی مبنی بر این عقیده. که شخصیت. بر سرنوشت پیروز میشو د.
« جولی مارسدن » زنی زیبا» ثروتمند» ار مک انس او بل تسش گرا خودسرانه قراردادها» موقعیتها را برای ات خوشبختی پایمالمیکند. اینزن رفتاری غیرقابل پیش بینیو پیچیدهدارد» خاق و خویتند ومهر بانی بیش از حدش» همشّه دوستدارانش را درحدس وشك وخانواده وخدمتکارانش را متعهد ومتوسل به او باقی میگذارد. اما اگر دورنمای ایالات جنوبی قبل از جنگ انفصال درسال ۱۹۳۸ چیز
تازهای بنظر نمیامد » چهره «جولی مارسدن» *"
نمونهای از نادرترین شخصیتهای آثار سینمائی و طرحی کامل از يك شخصیت پیچیده بود. «پیتر گالوی» بیست سال بعد ازساخته شدن فیلم
نوشت ۲
«تقریباً هرمنطفی آسانتر ازمنطق اینفیلم روی پرده دوام میآورد . حال این امر زائيدة صحت ار یخی اثر» تفسیر موفع جدید اجتماعی» ارف هرهبرداری محض از تویتهای
ی ی 0
دهد بیشتر با يك دورنما متناسب باشد تا يمك چهره در حلیل دقیقیاز بك شخصبت. ممکناست رکود غیرقابل حلی بافته شود که به سکوت. نزدیکی و ریتم کندی تکبه داشته باشد. ام فلمی نظیر «جزبل» ابت میکند» مبتوان بك شخصیت را با همان گیر ای يك نوول و با يك
نماشنامه خوب نمودار کرد».
فیلم «جزبل» برای «وایلر» سه ماه کار طاقتفرسا بود. او اینبار «تولند» را در کنار دوربین نداشت اها | کرچهفیلمبر داری سیاهوسفید «ارنست هالر» در این فیلم فاقد ویژ گیهای هی و اما ما ۳ ازهمه «وایلر» برای اینفیلم ستارهای دراختیار داشت که او را نحسین رت
این ستاره «بت دیوس» بود.
«بت دبویس» در شرح خاطراتش چنین شرح میدهد:
«اولینبار که در فیلم ظاهر میشدم» لباس سواری بر تن داشتم» وقتی وارد خانه ميشدم. میبایستی با دسته شللاق دامن را بلندکنم» بنظر کار سادهای بود. آقای وایلر از من خواست دامن مخصوص سواری و دسته شلاق را پا خود بهخانه ببرم» و با آنها تمرینکنم. صبح روزبعد که وارد صحنه شدم میدانستم «وایلر» دنبال يك چیز استثنانی است. من قسمت افتتاحیه خود را
دوازده بار تکرار کردم ولی «وایلر» از کار راضینبود. او چیزی میخواست کامل و بینقص. میخواست با یک حالت یاکاممر ی کامل ۰ بکند. اما با کار سخت من درطول چهلوپنيبار برداشت او بالاخره چیزیرا که میخواست بدست آورد یا حداقل با حالت بیتعهد خودش چنین موضوعی را اظهار کرد».
از طرفی «بت دیوپس» در صحنه نزدبك بهانتهای فیلم» موقع ی که«جولی» و« آمی» پرسر اینکه چه کسی با «پرستون» مصیبتزده بهجزیره «لازارت» خواهد رفت » دعوا میکنند » جلوه میکند. در این صحنه «وایلر» با نزديك کردن دوربین بهتصویر درشت دست چپ «لیندسی» که روبان عروسی درمیان آن با حالت استعاره گونهای میدرخشد بهحالت تملك آمیز اینهمسر نسبت به شوهرش اشاره میکند. این صحنه مهم در فیلمنامه, پیشتر از يك پاراگراف را بخود اختصاص نداده بود. 2
ویلی (وایلر) بدون استفاده از يك کلمه گفتگو» صحنهای قوی و گیرا خلق میکرد» این هنر فیلمسازی در بالاترین سطحش بود. در صحنه رقص فیلم. «جولی» اصرار داشت که با همر اه مناسب خود برقصد. من در نقش «جولی» فرار بود همراه خودرا در رقص ناشیانه خود شريك کنم. اما وفتی(فسندههای متقاب ۰ ۳ بهتصور اینکه ما دونفر افراد طرد شدهای هستیم ترك میکنند» امتناع مرد ازاپستادن چناندردا ور میشود که «جولی» میخواهد بمیرد. اما اکنون «پرس » در تلافیاش سیار پا برجاست ۰ دستیاچگیاش نسبت به خجالتی که میخواهد مجولی تحنیلشوده چندان منت ۱ بهاه التمابی میکند تا از زا به ۲۱ ۳۱ دراین لحظه دستهای مرد دور کمر زن محکمتر میشود» گامهایش آرامتر و چشمانش هرگز درچشمهای زن نمیافند» موزيكريتميك همچنان ادامه دارد؛ بدنهای چرخان» نماهای واکنشی از منتقدین که تعجب کردهاند» و «بل» که از وجود «جولی» در رنج است».
وقتی «بت دیویس» دومین جایزه اسکار خود را برای اين فبلم گرفت» در میهمانی شام آکادمی گر پست و گفت:
«خوشحالی این لحظه را تنها بكموضوع کم میکند. اي ن که ۲ کادمی جابزه کا رگردانی را به «وایلر» نداده است».
«دبیویس» درشرح حالش مینوسد:
آنفیلم همه اش «و ابلر » بود. مندر آنموقع وحشت ی کار فردانی » و کار بردای ۱ میشناختم. و دبگر میدانستم که يك کار گردان برجسته کیست و برای بك ستاره زن چه میتواند باشد. من هميشه بخاطر سرسختی ولبوغ«وابار» سیاسکز ارش خواهم بود».