Cinema - Tehran International Film Festival (Nov 1974)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

بعضی‌ها شما را متهم میکنند که فیلمی مبتذل» خشن با صحنه‌های زشت روابط جنسی فقط به‌منظور نکان‌دادن تماشا گر ساخته‌اید. من هیچکس را نمیخواهم تکان بدهم. اتظار نداشتم کته فیلم من در ایتالیا گرفتار مشتّکلات سانسورشود. کسانی که بمن‌حمله مکننه؛ چه مردم» چه مطبوعات وچه «سانسور» آدمهائی هستند که عقده‌های جنسی دارند و بهمین‌جهت از فیلم من بدشان میآید. بااپنحال کسانی‌هم هستند که این فیلم را دوست میدارند. برعکس آنچه میگویند درفیلم من ابداً صحنه‌های مبتذل وخشن وجود ندارد. صحنه‌های فیلم؛ صحنه‌های زندگی است. فیلمهای خشن نوع دیگری هستند و مردم برای دبدنشان سرودست ميشکنند. فیلم‌من فیلمی عاشقانه» ملایم و لطیف است. ارو نیسمی که درفیلم وجود دارد ابداً به‌خشونت مربوط نميشود. فیلم ور تالا فلابل بیامی ماتتور کردهاند: ب با دیدن فیلم شما این تصور پیش‌میا ید که هنوز نازی‌یا همه‌جا هتند و در وجود ه رکس يك سادو مازوخیست پنهان است. به هر ی مها کر روت روژی رفتاری سادو مازوخیست داشته باشیم. مردم امروز در آرامش بسر میبرند زپرا تصور میکنند نازیسم به‌پایان رسیده است. ولی من میگویم که نازیسم میتواند دوباره شروع شود و نازیهای زیادی در میان ما وجود دارند که نمیشناسیمشان. حتی نازیهائی هستند که هما کنون همه‌ی ما در وجودمان مقداری خشونت داریم که ممکن‌است بصورتهای گونا گون بروز کند. ب پس از نظر خودتان يك فیلم اخلاقی ساخته‌ایر؟ از فیلمهای اخلاقی خوشم نميابد . 1 کلم «اخلاق» کلمه‌ای خطر نالک و تقلبی است. من میخواهم فیلمهائی بسازم که بیننده را به‌تفکر واداشته و او را تحت تآثیر قرار دهد. درباره‌سینمای‌سیاسی‌وسینمای‌غیر سیاسی چه نظری دارید؟ ب در سینمای سیاسی هم مثل سینمای «وسترن» آدمهای خوب و آدمهای بد وجود دارند. اما پرسوناژهای فیلمهای‌من نه‌سیاه هستند ونه سفید. سعی میکنم در فیلمهايم بی‌طرفی کامل را حفظ کنم. درحالیکه بعضی‌ها مرا به «چپ» نسبت میدهند. خانواده من تمایلات چپی داشته است ولی من هیچگونه ادعائی در سیاست ندارم. آنچه درسینما ازآن‌نفرت‌دارم ابتذال وبی‌ارزشی است. مثلا" از کمدبهای‌ایتالیائی‌حالم بهم‌میخورد. مسئّله اینست که تلویزیون سطح توقع مردم را پائین آورده و دیگر رغبتی بدیدن چیزه‌ای جالب وموثرتر ندارند. بعضی‌ها عقیده دارند که فیلم شما ضد زن است. در صحنه‌هائی از فیلم زن را بشدت تحقیر کرده‌اید. دراین‌باره چه‌نظری دارید؟ ب من با این گونه دسته‌بندبها موافق‌نیستم. از نظر من فیلم ضد زن يا ضد مرد وجود ندارد. فیلم من درواقع درباره زن است. فیلمی است.که درآن زن را در مقابل قراردادهای اجتماعی, مذهب و تعلیم‌وتربیت نشان میدهد. «لیلیا نا کاوانی» در ادامه حرفهاش درباره «نگهبان‌شب» میگوید: ب درسال ۱۹۲ وقتی در تلویزیون کار میکردم بكث فیلم چهار ساعتی با مونتاژ فیلمهای قدیمی درباره نازیس ساختم که در ایتالیا بنام «تاریخ رایش‌سوم» نمایش داده شد. من دکتر در ادییات قدیمی هستم و درباره تاریخ معاصر چیزی نمیدانم. برای ساختن این فیلم حدود صد فیلم خبری را که توسط ارتش آلمان ساخته شده بود» تماشا کردم. هم‌چنین تمام مدارك مربوط به تظاهرات و مینینگهای زمان هیتلر را مورد درباره بقدرت رسیدن و سقوط هیتلر ارائّه دهد نمیتواند فقط بداستان‌گوئی‌وشرح‌وقابع بپردازد. بهمین جهت میخواستم به تماشاگران نشان بدهم دربعضی ازمراحل تاریخ چطور بك فرد میتواند سرنوشت ملتی را دراختیار گرفته ودیکتاتور قانونی‌مردم شود. ضمن‌خواندن خاطرات«]لبرت اسییر » باین مطلب پی‌بردم که در وخود همه ما پثك نیروی مازوخیست پنهانی وجود دارد. بهمین جهت خشونت در ضمیر اخودا گاه ما ۳ بعدازمطا لعه درباره رایش‌سوم به مطالعه وبررسی فعالیت زنان نیروی مقاومت در ایتالیا پرداختم و بخصو ص ۳ دو تن از قرب‌انیان «داشو » و «آشویتس» مصاحبه کردم . یکی از آنها که از هیجده تا بست‌ويت سالی در «داشو» زندانی بوده بمن گفت که بعداز جنگ هرسال تعطیلاتش را در «داشو» میگذراند درحالیکه دلیل این کاز را.تمیدانست. دیری وه در 0 زندانی بود گفت که بعداز جنگ دیگر نتوانسته نزه شوهر وبچه‌هایش برگردد وزند گی‌درتنهائی را ترجیح داده است. این زن خشونت» وحشت و نفرت را حس کرده بود و نمی‌توانست دلیل قانع کننده‌ای یرای تضاد روح رش ۱ ۳۵ گفت: «فکرنکنید قربنیان همیشهپیگناهند». برخورد با این دو زن واثری‌که حرفهای آنان روی من باقی‌گذارد» درواقع نطفه‌اصلی پیدایش «نگهبان‌شب» بود. از طرفی میخواستم ظرفیت طبیعت‌انسانرا درمورد پذیرشاعتقاداتو تعصبات بررسیکنم . دردنیای ما گناه قبل ازتفوی‌بوجود مباید: بهمین دلیل کتاب «ساد» برای من كت اثر بنیادی است بنظرمن بای کتاب «ساد» را در مدارس بعنوان يك کتاب درسی تدرپس کرد . برای ایفای نقش زن فیلم «نگهبان‌شب» ابتدا به«میافارو» فکر کرده‌بودم. ولی «شارلوت رامپلینگ» و «درك بو گارد» سناریو را خوانده و موافقت خودر | اعلام داشتند. «در یو کارد» را بخاطر خصوصیات چهره‌اش و اضطرابی که درآن نهفته است انتخاب کردم. «رامپلینگ» هم نا حدودی همین خصوصیات را دارد و با «درك بو گارد» زوج مناسبی را تشکیل میداد از نظر مادی برای‌تهیه این‌فیلم بامشکلات زبادی روبرو شدم تا اينکه «رابرت گوردون ادواردز» شجاعت نهیه آنرا بروزداد. اوبك آامرککای ات 0 بیست سال است درایتالیا زندگی میکند وتابحال فیلمهای «نفرین‌شدگان» و «م ری درونیز » را نهیه کر ده‌است. مق درنگارش و کار دا این فیلم هیچ مشکلی نداشتم. میدانید وقتی من میخواهم کاری را انجام دهم میدهم و از هیچ چیز وحشت ندارم. سینما برای من بك نوع روانکاوی شخصی‌است. بهمین دلیل هر گز فیلمی را که دوست ندارم» نمینوسم».