Cinema - Tehran International Film Festival (Dec 1974)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

او خیلی بزرگتر از اینها بود که بتوان در چند خط ناچیز عظمت وتبار انسانی هنرش را نحت عنوان «مقدمه‌ای» پا «خلاصه‌ای» گنجاند اما از سوی دیگر او احتیاجی هم به‌این حرفها ندارد. برای‌بسپاری آزمردم‌دنیا چهره «وبتوربو دسیکا» تابلوی تمام عیاری از سینمای ایتالیا . مردم ایتالیا و فلسفه خاص زندگی ایتالیائی بوده وهست. چهره باشکوه وجاودانه انسانی که همه چیز حتی تلخ‌ترین مصیبت‌ها را نیز بسادگی و با طنز شیوای حرکاتش» لبخندش ونگاه ناف و پراز ریشخندش برگذار میکرد. اما آنانکه از 6 دنت دی بر آققی‌شیتما ذارنت فیات عیتدافند: که دتسیگا» کی از یرت و بر ری ستونهای سینما بمعنای سلاح» محمل یا پنجره‌ای در خدمت حقیقت و درخدمت مسائل «انسان» مهجور زمانه ما بود. «دسیکا» از جمله معدود هنرمندان تاریخ سینما بود که ابعادی بظاهر متناقض و جدا از هم در وجود شخصیت ۱ پگانه‌اش کسیر ق هم آمده بود. شاعر» فیلسوف» نویسنده» کار گردان بازیگر و .۰ . . عجبآنکه اوهمه این کمییات را در والاترین وگزیده‌ترین کیفیت آنها واجد بود. «دسیکا» که از کوچه‌های کهنه ومرطوب ناپل اسطوره‌ای بر خاسته‌بود» کوچچه‌هائ یکه بوی نند عرق‌کار گرهای دربائی» رنگ سیاه صدفهای مدیترانه‌ئی و بوی مستی‌آور شرابهای کهنه ودور را باخود دارند ازخوانندگی‌پیش‌پرده‌های كميك در تثاترهای پائین شهری شروع کرد وپس‌از طی مدارج همیشگی ازطریق هنرپیشگی و نمایش نبوغ و خلاقیت ذاتی‌اش بمقام «جوان اول» سینمای قبل از جنگ ابتالیا رسید. او که در آنزمان از شهرتی « دون ژوانی » همپایه والنتینوها برخوردار بود دلش را باین حرفها خوش نکرد و پس‌از چندی بکار کار گردانی پرداخت و پس‌از تهیه چند اثر کم‌وپیش جالب بالاخره پس از آشنائی و همکاری با «چزاره زاواتینی» شاعروقایع‌نویس‌زندگی‌مردم ستمدیده و لگدمال‌شدهایتالیای زمان‌جنگ آثاری جاودانه همچون «دزد دوچر خه», «معجزه درمیلان»» را ساخت. آثاری که بلاشك از جمله والاترین و رساترین سندهای عظمت شعرانسانی‌او هستند وازجمله شاهکارهای «اومرنود»» «سقف» و . . پی‌بدیل مکتب «نئورئالیسم». با مرهم پافتن جراحات جنگ و شروع بحران در مکتب نتورئالیسم که زمینه‌های بررسی پوسته‌ای خود را از دست داده بود» سسکا نیز چون دیگر کارگردانان این مکتب بار بحران‌ها را بدوش کشید و در طی سالهائی از سکوت ونحوا آ ثاردیگری ساخ تکه کم‌وییش خط ذهنی اورا بدنبال دارند واژ همه مهمتر کوشش انسانی او را برای یافتن نحوه‌های بیان اندیشه‌اش در زمینه‌ها و چشم‌اندازهای تاریخی وجغرافیانی تازوتری» نشان میدهند. «دوزن» (با شرکت سوفیالورن وبراساس قصه‌ای از آ لبررتوموراوبا) توقیف شدگان آلتونا (با شررکت سوفیالورن و براساس نمایشنامه‌ای از ژان‌پل‌سارتر)باغهای فینز ی کونتینی و دیگر کارهایش ازاین جمله‌اند. درس انسانی او را» شعرش را» و کنارمنش‌ووقار دون ژوانی که بود همراه با لبخند آفتابی‌اش همیشه در خاطرها خواهیم داشت و در برابر خلاقیت بی‌امانش سرتعظیم فرود میا وريم. ۱ کامران شیردل