Cinema - Tehran International Film Festival (Dec 1974)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

01 ۲: «نمیتوانم خودم را يك کار گردان سینما بدانم. کا رگردان چیز دیگربست . کا رگردان بعنی « لو کینو وسوننی » کار کر دات بعنی « فدریکو فللینی » ۰ کار گردان کسی است که فانتزی داشته باشد و با سحر و جادو تصوبر خلق کند درحالیکه من ازهچکدام آبن‌مشخصات برخوردار نیستم.. شاید که من فقط بك استاد بازیگری باشم». ترجمه : هوشنگ بهار لو بله يك استاد» آنهم استادی که هنگام کار بطرزغریبی خشن وبی‌رحم میشود» همکاران شما در فیلم «دزد دوچرخه» تعربف میکنند که چطور برای گریاندن پسرك فیلم» متوسل به‌عمل دسیکا ِ بله» صحیح اسشت فلس از این کار فاراحت‌نیستم. برای‌اینکه به‌نتیجه‌ئی که میخواستم می‌شود و پسرك کلاه پدرش را که کارگرها آروی زمین انداخته‌بودند برمیدارد تا به‌او بدهد. اینکار را میبایستی پسرك درحالیکه میگرید انجام بدهد زیرا متوجه شده بود که پدرش دزد است و از شدت ناراحتی و ناامیدی. میبایستتی گربه کند ولی پسرك نمیتوانست گریه کند. فرباد کشیدم گفتم گریه‌کن» مگر نمیفهمی که پدرت دزدی کرده ی هر کاری کردم فا یده‌تی نداشت و او ننبت به این قضیه بی‌تفاوت بود و کوچکترین عکس‌العملی در چهره‌اش بچشم نمیخورد ازطرف دیگر اشکال واقعی‌ کار دراین بود پدر واقعی در فیلم رل پدر را بازی نمیکرد و پسرك نمیتوانت وضعیت را عمیقاً احساس کند. وبرای اینکه او را وادار بگریه کردن کنم با یکی از متصدیان برق فیلم قراری گذاشتم که درواقع خود همین متصدی برق بودکه راء حلی پیش پای من گذاشت و مقدار زبادی ته سیگار بطوری که پسرك متوجه نشود درجیبش ریختم بعدمن فربادی کشیدم گفتم «ببین‌چقد رجیب‌هاپش باد کرده چی توی جیب‌هایت ریختی؟ نرو خدا نگاه کن بدبخت کدا نه سیگار جمع .میکنی که ّ ۳ امن 1 ۱ ۳ ۷ اه 03 ۳7 ۳ ۷ شب ۱ ِ 3 ِ# وخ 3 و امه 9 ۳ _‌ ۳ ۳ 72 : شرح تصاوبر: صفحه مقابل » دسیکا درحال کا رگردانیدسیکا با سوفیا درآخرین فیلمش بنام سفر دسیکا با جینالولو بریجیدا درفیلم نان وعشق و .۰ . دسیکا با کلودیا کاردبناله دريك میهمانی اینارا بفروشی» این توهین‌آمیزترین و بدترین حرفی‌است که میتوان بيك‌نفر رومی گفت پسرلك بجیب‌هایش نگاهی کرد و بعد مات ومبهوت از شدت اراحتی و شرم شروع کرد مدت زیادی بگریستن منهم فوراً از موقعیت استفاده کردم و فریاد کشیدم : دوربین » کلاکت و خلاصه آن صحنه فوق‌العاده را فیلمبرداری کردم. ب اولین جچابزه اسکار را شما و سینمای ایتالیا در سال ۱۹۹۵ برای فیلم وا کسی بدست آوردید؟ دسیکا : بله . این اولین جایزه اسکار بود که سینمای ایتالیادبدست اور در ۱۳ مخا لفابن‌فیلم بودند. سپاستمداران ودییامات‌های ایتالیائی هم از این فیلم ناله و شکایت داشتند ومیگفنند که این فیلم برای ابتالیا بك] بروربزی