Cinema - Tehran International Film Festival (Dec 1974)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

کار گردان : فلورستانو وانچینی تهیه کننده : مونفربنی فیلمبردار : داریودی پالما فیلمنامه : سوزوچکی دامیکو » فلورستانو وانچینی موزيك : آرماندو تروابولی هنرپیشگان : لیزا کاستونی » لونارد مان ۵ میلیمتری ‏ رنگی ۱۰۷ دقیقه اپتالیا : ۰ ّ حث 1 10217۰: 11 1۳,۲ ۷۲۵ (متحصق عتمصهش) تیم دنت ی «فرارا» ۳ درباك بعدازظهر تابستان » «آنتونیو» که علیرغم میل خود مغازه پدرش (لباسوئی) را اداره میکند . (چون پدرش بدلایل سیاسی در زندان است) راشای با دختری بنام «رناتا» آشنا میشود » «رناتا» يك‌بیوه زن از «آنتونیو» بزرگتر است » بین این‌دو درمدتی بسیار کوتاه عفقی‌بزرگک بوجود میآید » عشقی سرشار آزملاطفت‌ها» هوس‌هاوبرخوردهای تندوغافلگین کننده که اغلب میرود تارابطهآ نهارا در گیرودار گرفتاربها ودر گیربهای زندگی روزمره متلاشی سازد . «رناتا» پس نه‌بناله‌ای داردکه با مسائل تعلیم وتربیت او دست به گریبان است وضمناً با مادر خود زندگی میکندکه براساس قوانین وتربیت بورژوازی. میل دار د که دخترش با مردی‌که بتواند به بهترین نحو ممکنه زندگی وآینده آنها را | تأمین‌کند , ازدواج نماید . «آنتونیو» ازسوی خود براثرمحکومیت پدرش لطمه شدیدی خورده ومسافرتی که به پاریس میکند این لطمه رو اور دس من جوان است که چند سالی پس ازباز گت ازاین سفر «آنتونیو» بیش‌ازپیش دلبسته «رناتا» میشود . «آنتونیو» درشهر «فرارا» با «رناتا» که شدیدا متاثر از کسالت فززندش میباشد برخورد میکند... آنها با كمك یکدیگر این‌دوران مشکل‌را پشت سرمیگذارند اقا رویط انها درحال کشتتگی, است : «اتنونیو» نمی‌تواند دلیل این تغییر اخلاق وروحیه 1 را درك کند ومسافرت ناگهانی «رناتا» که به سمت مدیریت يك مرکز تفربحات تابستانی انتخاب سل ات ۰ شذیدا اورا متأثر ۳ بعدازمدتی «آنتونیو» موفق میشودکه ا زکارهای خود خلاصی‌پابد وبدیدن «رناتا» ویسش که همراه اوست برود اما این درواقع پاپان خواب وخیال اوست : «رناتا» درحال ازدواج با مردی ازدوستان. قدیمی فامیلش است که تون تمامی آن چیزهائی را که «رنانا» آرژو دارد باو هدیه کند . ان کار گردان : کربستف زانوسی نهیه کننده : مانفرد دورینوك قتل در کاتامونت فیلمنامه : جولین و شیلامور (اقتباس از (,۳.۳.0) نوولی نوشته : جیمز هادلی‌چیز) . فیلمبردار : ویتوله سوب وکینسکی بازیگران: هوست‌بوخهولز» آن‌وجورث چیپ تابلور » لوئی سکلامك » پاتریشیا جویس, پالی هالیدی . 111۳ 1۲ 11۶ (فیلم بلند مسابقه) «مارك کالوین» که-همسرش .اورا طردکرده وپدرزنش 0 پیت ۱ 3 بانك منتقل کرده است » وارد «پیس‌ویل» درایالت «ورمونت» مشود تا ریاست بان خواسارده شهرزی بر ی دراین جا او با «کیت لورینک». ملاقات میکند . «کیت» که شوهرش اورا: ترك کرده است باید ازدخترش «اآبربس» مواظبت‌کند وپانسپوتی را هم اداره نماید . «مارك» و «کیت» میخواهند بعنوان ننها راه رحائی اززندان این شهر کوچك وزندگی حقیرشان ۰ هزار دلار پولی راکه حقوق‌کارگران شاهراه را تشکیل میدهد پدست آورند . از]"نجا که کلیدهای خزانه بانك فقط دردست. «مارك» وهمکارش «الیّس کريك» ات » «مارك توطه‌ای بزعلیه «الیس» مرت +۳۳ او و «کیت» خودرا صورت « لیس» ودوست سر ظاهرا ناشناخته ومر‌موزش درمیا ورند » اتومبیل دست دومی میخر ند وتعبداً خودرا دراطراف شهر به اهالی نشان میدهند . تنها مشکل آنها اپن است که .ممکن‌است «لیس» بعدازسرقت اظهار . | کندکه هرگز چنین دوست پسری نداشته است . ازاین‌رو «مارك» تصمیم میگیرد «الیس» را بکشد : يك شب درحالیکه «کیت» برای جلوگیری ازفرار «] لیس» در را سته نگاهمیدارد» «مارك» درخزانه بانك به «آلیس» حمله‌ور شده و اورا میکشد . آنها پول را برمیدارند وجسد «آلیس» را درماشین دست دوم درکنار پاك دوراهی را باقی میگذارند تا جنایت را بر آن وه "یسر ۰« انس مر‌موز جلوه د درابتدا 3 برای «مارك» و «کیت» بدون اشکال .پیش میرود . «داف":,بی : آی» بدتبال تدوست پسر «] لسن 4 "که معتخصات ساختکی, «مارک» ۱۷ دارد » میرف ن ولی مشتکل «مارك» و «کیت» آمتوجه پلیس نیست »۰ بلکه از خودشان ناشی مشود . راکنا « کیت» ووحشت. ۰ «مارك» ازاشکارشدن قضیه کم کم وجدانشان را آزار میدهد , نقطه عطف ماجرا وقتی‌است که آدختر «.کیت» ( ۱ ریش قلابی وچسب‌دار را دروسایل ریش‌تراشی «مارك» پیدا میکند ووقتی«کیت» میشنود دخترش ازماجرای او مطلع شده است » ۱ و با بریدن رگ‌های دستش خودکشی میکند . «مارك» که قبلا" خونسره وآسوده خاطر بود » نمی‌تواند مرگی «دکیت» را قبول کند . «کیت» را می‌یاید , کنترلش را ازست میدهد ووقتی «ایربس» و "«کن ترورزه وارد خانه میشوند » یه خیاان سکن( . «کن‌ترورز» اورا تعع مککد ها ره مار ازفران دنت میکند برمیگردد واز دکن؛ میخواهد اورا :یکی اوکه هم ازنظر مجرمیت وهم ازنظرعثق به او وایسته است » وقتی جسد