We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
بله کان طبقه اول داخلی شب
دوربین بطور سرازپر مهمانخانچی را ازبالای پلهها در کادر دارد که سینی دردست بالا میرود .
پرستار پشت سر او بالا میآید. صدای رعدوبرق . آندو وارد راهروی طبقه اول شده ومهمانخانچی در اتاقی را باز میکند .
اناق مهمانخانه داخلی شب
مهمانخا نچی وپرستار وارد اتاق میشوند .
مهما نخانچی معذرت میخوام خانم .
سینی را روی يك می زکوچك میگذارد . گوشه اتاق يك دستشوئی ونزديك در يك کمد قرار دارد . مهمانخانمچی چراغ اتاق را روشن میکند .
مهمانخانچی هوا سرده . . . ممکنه به يك پتوی اضافه احتیاج داشته
پرستار نه , نه » پنجره رو واز نمیکنم (دستشوئی را نثان میدهد) آب گرم هست ؟ :
مهمانخانچی البته خانم (مکث) میل دارین صبح بیدارتونکنم ؟
پرستار نه » لازم نیست .
مهمانخاناچی خب » شب بخیرخانم .
پرستار شب بخیر .
مهمانخانچی خارج شده در را میبندد . پرستار روی نختخواب مینشیند وچمدانش را باز میکند . ازداخل آن يك پیراهن خواب واشیاء دیگر بیرون میاآًورد . باران به شدت به شیشههای پنجره میخورد . پرستار ازجا بلند شده بطرف پنجره میرود » رعد وبرق اتاق را روش میکند . تصویر متوسط ازآنسوی پنجره . پرستار به پنجره نزدبكك میشود وصورتش را به شيشه میچسباند . بعد صورتش را عقب برده وپردهها را میکشد .
بله کان طبقه اول داخلی شب
تصویر متوسط سرازیر ازپله کان . سه تا ا زکشیشها بالا میروند » بالای پلهها مقابل یکدپگر خم شده وباین ترئیب بهم شب بخیر میگوپند . پدرگابریل داخل يك اناق میشود و دوتای دیگر داخل اتاقی دیگر . دوربین روی زاهروی خالی میماند » نا گهان در يك اتاق باز میشود وپدررافائل ازآن خارج شده به طرف توالت میرود . در توالت بسته است . پدررافائل دلخور درم کر داد وداخل اتاق میشود . به محض بسته شدن در » در توالت بازشده ويك زن جوان و زیبا اهل آندالوز ازآن بیرون میآید. صدایگیتار خارج ازصحنه شنیده میشود. زنآندالوز که يك حوله ويك شيشه عطر دردست دارد به طرف يك اتاق میرود . دوربین اورا
در اتاق باز است . داخل اتاق يك مرد اسپانیائی با لباس رقاصان فلامنکو وه ور کیتار مینوازد ..زن داخل اتاق شده ودر را بازمیگذارد. چیزهائی را که دردست دارد روی نخت میگذاره و با ریتم موزيك درحالیکه دستهایش را بهم میزند » شروع به رقصیدن میکند . یکی دیگر از درهای راهرو بازمیشوه . مردی ور سياهی چانهاش را پوشانده درسالیکه ازصدای موزيك ثاراحت است* ازاتاق بیرون میآید . این مرد ( که درفیلمنامه از او پا عنوان کلاهدوز نام برده ات طرف اتاق اسیاتیانیها میروه وازبیرون در انهاارا مینگرد ..رعد وبرق صحنه را روشن میسازه . رقاصه پكك لحظه بیحرکت میشود . کلاهدوز در اتاق را محکم میبندد » به طرف اتاق خودش برمیگردد » داخل شده ودر را پشت سرش میبندد . تصوپرمتوسط ازپلهها » پدررافائل درحالیکه يك پارچ آب وبك لیوان دردست دارد » ازیلهها بالا میاید . وارد اتاق پدر گابرپل میشود . پدار گابریل مشغول آویزانکردن لباسش بيك جارختی است . در بسته میشود . در دیگری باز مشود . انشیش پیر ازاناق ببرون آمده » بطرف توالت میرود . داخل شده در را ۰ میبندد . دراین موقع پدر گابریل درحالیکه قاب عاسی دردست دارد از اتاقش بیرون میآید » بطرف اناق پرستار رفته در میزند .
اناق بر ستار داخلي شب پرستار مشغول پوشیدن لباس خواب است . پرستار کیه ٩ جلوی در پد رگابریل جواب میدهد : پد رگابریل پدرگابریل » اگه اجازه بدین میخوام چند لحظه باهاتون
(سینمای ۵۷) صفحه +۱ فلمنامه
داخل اتاق » پرستار با عجله يك روب دوشامبر میپوشد .
پرستار يك لحظه صب ررکنین .
پرستار در را بازمیکند . پدر گابریل داخل ميشود .
پد رگابریل شب بخیرخانم ۰ اجازه میدین ؟ (عکس را نشان میدهد) اینو میشناسین ٩
پرستار این يك عکسه .
پد رگابریل يك شمایل مقدس از سنژوزف . اونگاهی آدمهای مریضو شفا میده .
اس اقا ی | ۱ پرستار در را هی له ی
پرستار راستی ؟
هنگامیکه کشیش دریچچههای روی قاب را باز میکند» پرستار لباسهای زیرش را زیربالش تختخواب پنهان میسازد .
پد رگابریل من به پدر شما فکرمیکردم . گاهی ایمانکاریرو که علم از عهدهاش پر ماقم براحتی انجام میده .
پرستار به طرف کشیشمیرود ۰ هردو روبرویهم مقابل قابعکس میاپستند.
پد رگابریل ما ازخونه مارکیز دولاپومارد برمیگردیم . پربروز حالش خیلی بد بود قاب عکس رو بردیم اونجا برایش دعا کردیم و امروز صبح وقتی ازقصر خارج شدیم . .
پرستار اون خوب شده بود ؟
پد رگابربل يك کم بهتر شده بود .
پد رگابریل به مي زگرد وسط اناق نگاه میکند . بآن نزديك میشود . يك
دست ورق بازی را که روی میز قرار دارد برمیدارد . پرستار به طرف او میرود .
پد رگابریل آه ۰ شما ورقبازی میکنین خانم ؟
پرستار گاهی » وقتی ننها هستم . خودم رو سر گرم میکنم .
پد رگابریل (تصدیق میکند) منهم همینطور » آدم مشغول ميشه . ازراهرو صدای پا وصداهای مبهم دیگر میاآید . .
بایان ها ار اه و ۱
پرستار البته .
پدر گابریل بطرف در میرود وآن را بازمیکند . سه کشیش داخل شده وبه پرستار سلام میکنند .
کشیشها شب بخیرخانم . 1
پرستار کمی تعجب کرده است » رفتار کشیشها کاملا" طبیعی توأم با مهربانی واطمینانبخش است . کشیشها نزديك قاب عکس میاپستند .
پد رگابریل وحالا با اجازه شما برای پدرتان دعا ميکنیم ۱
پرستار (خوشحال ودرعین حال ناراحت) نمیدونم چطور ازتون تشکر 9 هیحان زده شدم .
پد رگابریل بطرف قاب عکس رفته شمعهای دوطرف آنرا روشن هیکند .
پدررافائل (يك تسبیح به پرستار میدهد) تسبیح میخواهید خانم ؟
پرتتار تتیج رااعیبرد . ضویر عمومی ارانای ی راد رد مار صلیب رسم میکنند .
همگی بنام پدر وپس وروحالقدس . آمین !
پد رگابریل امشب ما به درد ورنج مسیح درباغ زیتون ميانديشيم .
همکی ای پدر ما که درآسمانها هستی نامت مقدس وحکمفرمائیت پایدار باد » ارادهات بروی زمین نیز مانند آسمان برقرار باشد .