Cinema - Tehran International Film Festival (Dec 1974)

Record Details:

Title:
Cinema - Tehran International Film Festival
Date:
Dec 1974
Volume:
3rd Edition Tehran International Film Festival (December 5, 1974)
Leaf #:
00021
Language:
Persian
Collection:
Iran
Coordinator:
Media History Digital Library
Date Added:
August 28, 2022
Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

سالن مهمانخانه داخلی روز مردی پشت يك میز نشسته ومشغول صرف صبحانه است . وی حدود پنجاه سال دارد لباس تیره‌ای برتن دارد وظاهرش آورا معلم مدرسه نشان مبد‌هد . مهما نخان‌چی درحالیکه سبدش را دردست دارد وارد سالن میشود . سبد را روی ازپله‌ها پائین میاید . چمدانش را دردست دارد . مهمانخانه‌چی با شنیدن صدای شا در مگ ند مهمانخانه‌چی روز بخیرخانم » (پرستار تبسم میکند) شما زودتر ازهمه پلند شدپن خانم . پرستار روز بخیر ۰ تلف درست ۱۳ مهما نخانه‌چی میور مورا اه ارو وی پرستار صورت حساب حاضره مهما نخانه‌چی البته خانم . مهما نخا نه‌چی بطرف بار میر ود . معلم از جا بلند شده بطرف پرستار معلم معذرت میخوام خانم » کب به «آرژانتون» میرین ؟ پرستار بله . معلم میتونین منم ببرین ؟ آتوبوس دوساعت دیگه میرسه . پرستار با کمال میل . مهمانخان‌چی برمیگردد . معلم کلاه » پالتو وکیفش را برمیدارد . مهمانخانه‌چی صورت حساب را به پرستار میدهد . پرستار چند اسکناس در بشقاب صورت حساب میگذارد ۱ پرستار س نه . معلم جلو مله وچمدان پرستار را کیرد ۶ معلم اچازه میددین ؟ معلم وپرستاربطرف در خروجی یار تعقیب میکند. صورت حساب را لازم دارین ؟ مهمانخانه سب خارجی تک روز پرستار ومعلم بطرف اتومبیل میروند . مهمانخان‌چی (درآستانه در) خدا حافظ ! تصویرمتوسط ازاتومبیل » پرستار در صندوق عقب را بازمیکند . معلم ببخشین ! معلم چمدان پرستاررا درصندوق عقب‌اتومبیل میگذارد . پرستار درصندوق را می‌بندد وبطرف در جلو میرود » معلم بسمت دیگر اتومبیل رفته سوار میشود . پرستار شیشه پنجره را پائین کشیده پشت فرمان مینشیند . معلم اگه اشکالی نداشته باشه بهتون میگم کجا پیاده میشم پرستار البته . ۱ ارزانتون خارجی روز دربکی ازخیابانهای «آرژانتون» اتومبیل پرستار درحرکت است . اتومبیل بطرف دوربینآامده درتصوبرمتوسط نوقف میکند. معلم درحالیکه کلاه و کیفش را دردست دارد » پیاده میشود . معلم خیلی متشکرم خانم . دوربین معلم را تعقیب میکند. کلاهش‌را برسرمیگذارد وپیاده راه میافتد. ۱ خارج ازتصویر صدای حرکت اتومبیل بگوش میرسد . معلم با عجله بطرف يك ساختمان حرکت میکند . يك نظامی ويك شخصی از کنارش میگذرند . معلم بآ نها سلام مپکند . جلوی در ورودی ساختمان دوافسر ژاندارمری مشغول صحبت هستند . افسر‌ها سلام میدهند . معلم با حالت تأسف ساعتش را نشان میدهد . اسرها شاه عاتان رابالا میاندازند . معلم داحل ساختمان میشود . کلاس داخلی روز دريك کلاس درس حدود بپیست. ژاندارم که دو نا سه تای آنها زن هستندء دیده میشوند . فضای شادی بر کلاس حکمفرماست . تمام ژاندارمها آ"واز میخوانند ۱ نهه ۵-۳ و۳ ها آها 2 ۸1۰۰1 ودست میزنند . دونفر ازا نها با دو زن ژاندارم میرقصند. دوربین بجلو تراولینگی میکند » بطرف میز معلم میرود وژاندارمی بنام ژرار راکه دست میزند در کادر میگیرد . ژرار به ژاندارمی که‌کنارش ایستاده اشاره میکند . ژاندارم شیپوری راکه دردست دارد به لبهایش نزديك کرده » شروع به نواختن میکند . با بلند شدن صدای شییور بقیه ساکت میشوند » دوربین چراغی راکه ازسقف آویزان است » در کادر میگیرد » ژرار رولورش را بیرون آورده . بطرف چراغ شليك میکند . همه میخندند ودست میزنند . ژرار که ازاین عمل احساس غرور میکند بوسط کلاس میرود . همقطارهایش اورا تسین میکنند و زنها گونه‌اش را میبوسند.. دراین موقع يك سرباز جلوی در ظاهر میگردد . سرباز مواظب باشین . آمد ! يك ژاندارم (به دیگران) مواظب باشین ! ژرار زود برین سرجابتون بشینین ! ژاندارمها مثل‌بچه مدرسه‌ایها با عجله پشت میزهارفته سرجاهاشان‌مینشینند. راهروی مدرسه داخلی روز معلم با عجله وارد راهرو میشود . يك لحظه میایستد . کیفش را روی زمین میگذارد . جوراش را بالا میکشد . ساق پايش را میخاراند» کیف را برمیدارد ودوباره براه میاقتد. دوربین اورا ضمن داخل‌شدن. بکلاس‌تعقیب میکند. کلاس داخلی تور زر معلم وار دکلاس میشود . يك ژاندارم (فریاد میکشد) برپا ! تمام ژاندار مها بلند ندیه وصاات »خیردا را ها : معلم (کلاهش را برمیدارد) بفرمائین ! : معلم بطرف میزوصندلی‌اش میرود . دوربین اورا تعقیب میکند . دراین موقع جملاض ی که روی نخته نوشته شده » بچشم میخور و و ۱۹ معلم کیفش را روی میز میگذارد ونگاهی به تخته سیاه‌کرده ۰ متوجه کلاس میشود. . معلم کی اپنو نوشته ؟ (سکوت) تکرار میکنم » کی اپنو نوشته ؟ تصویرعمومی از کلاس » همه ژاندارمها سرشان را بزیر میاندازند . تصویر متوسط از معلم . معلم نمیخواهین جواب بدین ؟ پس,مجبورم‌گزارش بدم . (تصویردرشت از دو ژاندارم که آهسته میخندند) واقعاً باورنکردنیه ! تو این سن‌وسال مثل بچه‌ها میمونین ۱ ... «دووال» ممکنه اینو پاكکنی ؟ . . درم پبندین لطفاً . پکی ازژاندارمها در را می‌بنده ودیگری تخته را پاك میکند . معلم ضمن راه رفتن در کلاس درسش را شروع میکند . معلم خب , دفعه پیش درباره مفهوم قانون وجرم صحبت کردیم . دیدب که حدف قانون استقرار نظم دراجتماع است . البته قانون میتواند دره ر کشوری متفاوت باشد . قانون درواقع يك نوع قرارداد است‌که تابع آداب ورسوم وسنن هرسرزمین میباشد . مثلا" قانون تعده زوجات . ۱ ناسزاهائی که ازترجمه آنها خودداری شد .