Cinema - Tehran International Film Festival (Dec 1974)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

مرد دفتر چه‌های تماشاگران را امضا میکند. خارج از تصویر اینصدا پگوش میرسد: راومه فاتل جهارده ماه طول کشنن. دراین‌مدت جنتجوی دختراگ ادامه داشت. تا روزی که . دفتررلس‌پلیس داخلی روز رئیس پلیس که مرد پنجاساله‌ایست» مقاپل میز تحربرش ایستاده است. و ریشواست وارد ميشود. رئیس پلیس [ بله, بگو داخل‌شن. منشی (یطرف اتاق مجاور) بفرمائین آقا. ۱ لوژاندر داخل‌شده بطرف رئیس پلیس میرود. لوژاندر آقای رئیس لوژاندر با رئیس پلیس دست میدهد. هردو روبروی هم مینشینند. دراین‌موقع منثی دیگر رئیس پلیس که زن سا مسنی‌است با پرونده‌ای که در دست.دارد داخل کادر مشود. رئیس پلیس (به‌لوژانس) بعداز این مدت طولانی شاید دیگه مأیوس شدین. با اینحال من برای شما خبرهای خوبی دارم. لوژاندر (خوشحال) بالاخره موفق شدین؟ رئیس پلیس (راضی) بله. رئیس پلیس به منشی‌اش اشاره ميکند. رئیس پلیس بگین بیان تو. منشی در دیگری را با زکرده» با اشاره او االبت ومادرش داخل مشو ند. آلیت بطرف پدرش میرود. لوژاندر او را درآغوش گرفته؛ بلند میکند. رئیس پلیس بفرمائین بنشینین خانم. لوژاندر معذرت میخوام . .۰ . (پهمسرش) تو کجا بودی؟ . . .دوساعت منتظرت بودم. خانم لوژاندر (ناراحت) کار دیگه‌ای نمیتونستم بکنم. لوژاندر (ناراضی) میتونستی تلفن کنی. خانم لوژاندر نمیدونستم کجائی. تصوبر متوسط از پشت سر رئیس پلیس. آقا وخانم لوژاندر روبروی او پسته‌اند: لوژانسر الیت را روی زانوانش تنانده است. لوژاندر (به‌رئیس پلیس) آقای رئیس نمیدونم چطور ازتون تشک رکنم. با دخترم خوش‌رفتاری کردن؟ رئیس پلیس بله هیچی کم نداشته اینطور نیست خانم؟ خانم لوژاندر (به شوهرش) هیچی, مثل همیشه. خودت خوب میدونی. لوژاندر چطور اونو پیدا کردین؟ رئیس پلیس (درتصویر متوسط از روبرو) صورت جاسه اینجاست. الان: براتون میخونم. (دوربین بطرفش تراولینگ میکند) داستان جالبیه. (میخواند) در شب هشتم فوربه ساکنان «لیزبو» از يك انفجار شدید از خواب میپرند. وقتی اولین گروه امداد بمحل میرسند با کمال تعجب . ۱ دراین موقع صدای سرفه منشی خارج از تصوير شنیده میشود. رئیس‌پلیس پاو نگاه میکند. تصویر نزديك از منشی که به‌ساعتش اشاره میکند. تصویر نرديك از ریس پلیس که ساعتش را مينگرد. رئیس پلیس چطور؟ . . . ساعت يك‌ونیم شد. (به لوژاندر خارج از سور ) اوه متاسفم.. .,. پاید برع ...۰ :.يك قرزاربخیلی مهم دازم: رئیس پلیس از جا بلند ميشود. تصویر عمومی از اتاق. لوژاندر خواهش ميکنم. رئیس پلیس منشی‌ام بقیه‌اش‌رو براتون میخونه (منشی نزديك میشود رئیس‌پلیس کاغذ را باومیدهد) بگیرین ژا کلین‌ممکنه ازاینجا بخونی (به‌لوژاندر) خداحافظ . بازم معذرت میخوام. رئیس پلیس بطرف در خروجی میرود. دوربین اورا تعقیب میکند. منشی كمك میکند تا پالتویش را بپوشد. تصوبر متوسط از لوژاند همسرش و آلیت. صدای منشی خارج از صحنه شنیده مشود. 3 منشی صورت جلسه. ۱ «لیزیو» از یا ۳ شدید از خواب میپرند. وقتی اولین رود امداد بمحل میرسند با کمال تعجب . خبابان خارجی روز يك اتومبیل دولتی با پرچم سه‌رنگ کنار پیاده‌رو میایستد. راننده پائین میاید» کلاهش‌را برمیدارد و در عقب را بازمیکند. رئیس‌پلیس با عجله از اتومبیل پیاده میشود و به‌ساعتش نگاه میکند. راننده اینجا منتظر باشم آقای رئیس؟ رئیس پلیس نه نه, میتونی برگردی. خداحافظ . راننده سوار اتومبیل میشود. رئیس پلیس باعجله بطرف يك‌بار رفته, داخل م گرد بار داخلی روز بار خلوت ونیمه تاريك است. صدای موزبك شنیده ميشود. درحالیکه رئیس پلیس داخل میشود» دومرد از کنارش گذشته وبیرون میروند. رئیس ۱ بطرف بار رفته» کلاهش‌را برمیدارد. پارمن سلام آقای رئیس. رئیس پلیس سلام ژرژ (بطرفی خارج از تصوبر اشاره میکند) هنوز نیومدن ؟ پارمن نه آقای رئیس. رئیس پلیس ولی‌ما ساعت‌يك‌ونيم قرار داشتیم. گوش کن. این‌موزيك‌رو ببند. نميشه آدم به يك‌بار پا رستوران بره و موزيك کنسرو شده نشنوه. خواهش ميکنم ببندش! رئیس پلیس پالتو ‏ و کلاهش را بجارختی آویزان مبکند. بارمن بك بطری ویسکی برمیدارد. پارمن مثل همیشه؟ رئیس پلیس بله, البته. درعقب تصویر بارمن موزيك را قطع میکند. رئیس پلیس بطرف میزی که روی آن وسایل بازی دومینو چیده شده» میرود وپشت‌آن مینشیند. با بی‌صبری ساعت را نگاه میکند. جعبه بازی دومینو را برمیدارد وآنرا روی میز خالی‌میکند. زوم روی دستش که مهره‌ها را روی میز میچیند. تصوبر درشت» رئیس پلیس با شنیدن صدای پا سرش را برمیگرداند. درقسمت عقب تصویر» زن ( ۷ 25 حدود سی‌سال دارد و لباس‌سیاه پوشیده» وارد ميشود. بارمن سلام خانم . زن سلام (لهجه ایتالیائی دارد). بارمن پشت بار میشینین؟ زن نه, متشکرم. اونجا ميشینم. دوربین با زن که بطرف میز میرود پانورام ميکند. پارمن بسیار خب. تصویر نرديك از رئیس پلیس که توجهش بشدت جلب شده. خیره خبره زن را نگاه میکند ومتوحش بنظر میآبد. نگاهش را از زن میگیرد ۶ ۳ مهره‌ها بازی میکند. با اینحال زیرچشم متوجه زن سیاه‌پوش است. چند لحظه تردی میکنده بعد ازجا بلند شده بطرف میز زن میرود. تصویر متوسط از زن» دئیت رئیس پلیس خیلی معذرت میخوام که مزاحم میشم خانم» ولی ۰ رئیس پلیس کارتی را از جیب درآورده و به زن نشان میدهد. رئیس پلیس ابداً تترسین. من رئیس پلیسم. زن سیاه‌پوش نگاه سریعی بکارت انداخته ومیگوید: زن خوشوقتم! رئیس پلیس اجازه میدین بك لحظه اینجا بشینم ؟ زن خواهش میکنم. رئیس پلیس متشکرم. رئیس پلیس روبروی زن مینشیند. يك لحظه سکوت میشود. بارمن مشرو زن را مپآورد. پارمن آقای رئیس, مشروب شمارو بزارم رومیزتون؟ رئیس پلیس بله متشکرم . . . بزار روی میزم. پارمن از کادر خارج ميشود. دوربین بطرف آنبو تاو ۳۳ رئیس پلیس شما اغلب باین بار میآئین؟ رل س این دفعه اوله. ۳ ئ ِ" ِ رئیس پلیس وقتی شمارو دیدم سخت تعجب کردم .۰ میدونین چرل!