Cinema - Tehran International Film Festival (April 1975)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

تا ات شور لس باقی مایده ات «پائولوروشا» یکی ازبهترین خبرگان » باشك وتردید میگوید : «شاید این فیلم هنوز چیز فوق‌العاده‌بی باشد». «مانوئل دو اولیویرا» بی گمان شخصیتی است » اما نبوغش شناخته نشنده است ۰ ودراز زمانی تاچارگردیده است نیروی ابداعثی را مهار کند . برای از راء‌رسیدگان» لا است . نمچون راهنمای اندیشه» بلکه چون‌کسی که اندیشه‌هاپی موفق پیشنهاد میکند و آنهارا هنرمندانه پرفیلم نقش میکند . «مان‌وئل دو اولیویرا» به‌خودی خود سزاوار پررسی ومطالعه‌یی طولانیس ت که چنین کاری از «پائولو روشا» ساخته است که دستیارش بوده است وخوب میداند چگونه این نابغه‌را که درطبقه میانین" خود را مانده است و هیچ اثری ازروشنفکری ندارد و باسینما به‌بازی چالاکانه خطوط تصویری دست میازد » کالید درا ثار او همه چیز بامعنی است و تضاد ونطایق رنگ‌ها » لحن‌ها وزبان » درنگارخانه‌یی ازاندیشه‌ها که معدودی ازتماشا گران قادربه کثف رمز آنند » رویدادها واحساس‌هارا تأئید پا رد و تیست‌که سینمااگران دیگر باهمه: ناهم گراپی بنیادی دراحساس و درون‌مایه‌هایی خویش شوند که عبارت‌های کوتاه و تعبیرهای موجز دارد و دوربین‌را درمتن » گوپی که چون دومین زبان مادری » به کار میگیرد . ازسوی دیگر بیشتر سینما گران پرتغالی منقدانی برجسته‌اند وبسیار خوب مینوبسند وظرایف و دقایق زبان پرنغالی‌را به‌طرزی بسیار متفاوت عبواره زرستانه به کاز میگیرند : از این گذشته بهترین کسانی هستند که میتوانندیکدبگر را توصیف کنند ودرآن زمان که سینمای پرتغال بابست مخاطبان خودرا در درون کشور می‌پافت: از دست‌دادن چنین تریبوتی براستی برای‌شان تأسف‌انگیز بود . درسطح دولتی ازسال ۱۹6۸ به‌گسترش این تکاپوی هنری "تجاری توجه شد . پس‌از بحث و گفت و گوهای طولانی » قانون شماره ۷ انتشار یافت که ناظر برحفظ و تشویق سینمای پرتغال بود و «صندوق سینمایی» وشورای سینمارا بهمراه يك ساسله تدابیررحمایتی ِ ۱ اما این قانون نتایج ملموسی به‌بار نیاورد. بااینهمه به‌بسیاری ازسینما گران این فرصت را داد که به‌خارج روند وخاصه در ایدك تحصیل کنند . دراین‌جا بودکه شخصیت‌هاپی چون «پائولو روشا» وآرتور راموس تشکیل شدند. ۱ تن دیگری نیز مانند «آنتونیو د اکو نهاتلز », «فرناندو مانوس سیلوا»» «فرنان‌دو لوپز» . ۳ «ناریا دالمیدا» » «ادواردو فروس»؛ «]لفردو تروپاو» » «مانوئل کوستا اسیلوا» که حمه ازنسل جدید بودند بابهار سینمایی موج نوفرانسه پیوند یافتند و کوشیدند سیرهای تازه‌یی در . سینمای ملی خود بگشایند ۰ این همان چیزی است.که آن‌را باچند فیلم برجسته که‌از ۱۹۳ برپرده آمده است «سینمای جدید پرنغال» نامیده‌اند : «سالهای سبز» از «پائولو روشا» .که‌در «لو کازنو» جایزه‌بی ربود ؛ «یکشنبه » بعدازظهتر» از «آنتونیو دوماسدو» . «مانوئل دو اولیویرا» نیز در این جنبش شر کت جست و «راز بهار» (۱۹۲) و «شکار» (۱۹2) ان کت دزی در و «فرناندو لوپز »بهره‌ور ازنفوذ سینما حقیقت» «بلارمینو»را برپابه زندگی واقعی يك مشت زن (۱۹) ساخت‌ودرهمین زمان در«موزامبيك». «فارنا دالمیدا»» « کاتامب»را کار گردانی کرد. و بااینهمه » این هنوز عزیمت واقعی نبود این تخربه با ورشکنتگی «خانسه تولید» که به کوششی ۰« ننونیو دا کونهاتاز» فارغا لتحصیل تشر مدرسه «ایدك» برپا شده بود ناقص ماند . بااینهمه » او درسال ۱۹۱۲ به «پائولو روشا» امکان ساختن فیلم بلند «تغییر زند‌گی»وا داد وحال آنکه تاسال ۱۹۵ دوستانش بساختن فیل‌های کوناء خشنود بودند. باری آنها نها صبر وشکیبابی به‌خرج دادند» بلکه خود روزهای بهتررا فرا آ:وردند . پبدایش يك تعاونی تولید : مر کز سینمای پر تغال کار گردانان جوان » شاید به‌هیجان آمده. از کامیابی «دایره» اثر «آنتونیو داکونهاتاز» که‌درسال ۱۹۹۹ ساخته شد وسال بعد در هفته منتقدین کر ۳« کان» عرضه کشت وشاند جرآت یافته ازپایداری وپافشاری «آنتونیو دو ماسدو» کهبه‌پاری تنی چند ازدوستان ويك گروه بسیار معدود« به‌غیثان) ند ختن‌سگها »را ساخت (۱۹۷۰) دريك تعاوتی تولید » «مرکز سینمای پرتغال» 4 امین که ارعمایت مالی وستاد کلتتان» پرخوردار شد . این سازمان » سینما گران و تکنیسین‌های مستقل‌را که میخواهند باگرایش به‌واقعیت‌های پرتفال وبرخی ازنیازهای خطیر آن » ارزش فرهنگی هنر سینمایی‌را بازآورند» یکجا گرد آزورانه است . از ۱۹۷۱ این دومن دم تازه بودکه از نو وزید وازوزیدن نماند . تولید سینمایی ستقل درخور اعتتابی کنترش,: بافت که دریدو امر » به «فرناندو لویز» محال داد دومین اثر خود . يك فیلم بلند داستانی » «زنبوری در را بسازد (۱۹۷۱) و نیز درهای استود نو بروی «مانوئل دو اولیویرا» پیش شصت‌ساله کشوده شدکه بدیننان امکان دومین اثر بلند داستانی‌اش ۰ « گذشته ۲۷ رادر کمال آزادی یافت (۱۹۷۱). ۲ درسال ۱۹۷۲ تقریباً همه گرم کار دوربین «انتونیو کامپوس» که سینمای ۳ ترك میگفت در يك مستند بلند ۱٩‏ میا به نام «وبلارپنو داس فورناس» به مسا و واقع گرایانه برنداخت.«خوانر ۳۳ دید بسپار شخصی‌اش را در « کفش‌های مرو چه کسی باشد؟» جای‌داد «آنتونیو دوما همواره طنزپرداز » «وعده»را به‌پایان م فیلم ی که در ۱۹۷۳ به «کان» دعوت شد اين گیزودارها » «خوزه فون سکا اکو ات ۱ سال‌های آتی »۰ ۱۹۷۳ و ۱۹۷ ه درعرصه تولید» این دوران شکفتگیر| ساخت واندلذاندك شالوده‌هایی عملی بافت: آفرینش همانند طغیان روحی بودکه : درخود فرو رفته باشد . برخی ازساخته‌های این دوران که در جشنواره‌ها و دیدارهای گوناگون 5 شده‌اند ازاین‌قر ارند : ۱ هیچ‌چیز وهمه‌چیز (۱-۱۹۷۲۳/ از «آنتونیو پدرو دو واسکونزلوس» دوستان من ( ۶ از «اه دا کو نهاناز » ۱ خانواده مقدس (۱۹۷) از «خ سزار مونتیرو» ۱ #۲ ورق‌ها روی میز از«روجیروسی: سوفیا » با تربیت از «ادواردو ؟ نخستین ساخته این منقد سینمایی (۱۹۷). آ ثاربیشماری اکنون به‌یمن حمایت«ا۶ سینمای پرنغال» دردست ساخته شدن است. فیلم‌سازی درسالهای ۳۰ و ۰ ادامه پا اما به‌موازات آن » دغدغه شناساندن سینما ۱ ومایه‌دادن به‌آن پیدا شد. مجله‌هایی انتشار ! مهم‌تر ازهمه » درسال ۱۹۳۳ «آنی مانو 5 ٩‏ به‌مدیریت «آ نتونیولوپزری‌بیرو» و «موویم در «پورتو» به‌مدیریبت «آرماندو ویرایب بود. دو سال بعد نخستین شماره «سینه جورا که‌یکباره «بيك مجله خوب سینمایی» خو شد به‌مدیرزیت «فر ناندو فراگوزو» انتشار با محله «فیلما گم » به‌مدیریت. «مونا دا کوست از ۱۹6۱ تا ۱۹65 مجله‌بی درجه دوم بود» * مجله‌پی بود که باقی‌ما ند . درگیرودار این سالها » دنیای سین دست اندر کار سازمان‌دادن به‌خود بود : 2« سندیکای ملی حرفه‌پی‌های سینما» دراین 3 مئو لد شد . 3