We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
تصوبری از مایم «ابسگدار بر گمات* اییگیار ر گیان (خارم از گیان» در نباي درخت ۳ ۲
هناد ر زب :در «شودا فیلم ایدومتری» مومب ی
1 ۱ مراعنبارم گذاشتنده حال دیگز میتوانتم پا والهینم ی
بلك املاق و بت ناهن در ۱ مت د ابط صلح صلحانه واحتزام
بگیر + که وسم بتندهای داشنم. ووفتی تحت شرا ینک سب ۹ بدندريي والدینم را نه پععنوان پدرومایر ؛
ات ترستاك و نهد کنندهای
بها نها
کابر) مادرم را ندییم ومد در ۹۹۸۲ ۰
بتقابل با هم روبرو شدیم» تواشتم دوانان پذبرم. آنها دیگر برای من موجوه کاملا" عادی پودند. ومن بتدربي توانتم تبت عاضرم بهتدریه رابطه دوستانه کنو ی
بهعو ان و اند بنکه فقعد در اسان ۱ اصانی خطوفتی درخوه احساس کنم ودرموره
پهو جوه اجب 45 رو حاسه ه
زوم از « کارلا واگره»
به سوی کلیسای «هدوباث الینو ر ۷۱ ۱
عنوادهای اصلی روي سصاوار میا بده,
تهیه ده وسط !
نماهالی ار »«فیلم اشنادن» آنجانکه امر وز سس ,
عوادهای اصلی روی سصاور
وق میا بد,
سه مجلس با اینگبار بر گمان
فیلم اتتاسن با شهر هن ) دز #راسوندا»
بورت دور (خارج از کادر)
جارح «استکهلم » امروژه عمانند برخی از رویا درفیلمهای «بر کمان»
سکانرهای وهآ و استه از چند سال پیش کار فیلساژی در این نقطه متوقف شده و سروصدای فیلسساژی» سب دکور, دوختن لباس وتدوین فیلم خاموشی گرفته است. محیط کوجك شده و پراز ساختمانهای بلند است. فیلمهای قدیمی هنوزهم در سردایهها نگهداری میشود. اما مکانیکه برای مدتی طولاتی محل کاز «اینگمار بر گمان» بود دیکر ه رکز مرکز يك صحنه رویائی وم ضالیتهای خلاقه سینماثی نخواهد بود صحبت زا با پرسش درباره این عکان که بیاری از قیلمهای بزرک دوران صامت سینمائی سوئد در آن ساخته شد و «اینکمار برکمان» تزديك یعریم قرن متتاویا دران فیلم ساخت شروع ميکنيم. «ابنگبار ب رگمان» در نمای درعت
اینگمار ب رگمان : میدانید اولینباریکه به قیلم «اشتادن» آمسنم سال, بگذازید ببیتم, میتوانم تاریخ دقیقش را بمخاطر بیاورم» بله سال ۱٩۳۰ بود. جریان از این قرار بود که پدرم مراسم غل تعمید فرزند یکی از اشخاص بانفوذ ی رجات 5 وئییاستودیو بود وقکرميکنم اسمش «برید» بود انجام ی خواست پاکت ح پتج کرون دستمزد قراردادی 0 3 وته مراسم را بهپدرم. بدهد» پدرم انرا رد کرد و گفت که پری دارد 95 شبات وکنت که مایل است بجای دستمزد اجازه دهند پسرش از «فیلم که من کند. ترتیب بازدید من داده شد و با تراموای به «فیلم اشتادن» مکی در اوایل دحه می دوروبر «فیلم اشتادن» چنگل بود و من وقتی از دروازه بزرگآن واره شدم» احاس میکردم که دارم وارد بهدت میشوم. نوشته روی تصویر :
سال ۱۵,۳ «اینگتار ب رگمان» درنمای درشت
۱ اینگتار ب رگعان : بعد وقتی به عال ۱۹6۲ بود استخدام شدم. محلکا عر کی «اسونك فیلم ایندوستری» قسمت فیلمناعهنوسی «اسونسك فیلم ۱
«اسونسك فیلم ایندوستری» برد رم در «فیام اشتادن» نبود بلکه در اداره و ذير نظو داشتیتای تمای», توا رو رب پیت ۱ خدوستری» آبورنگ موقر واشرافمنمان و چند فیلمنامهنویی بهطور دائم در ان کار دند» تس ۱ ۹ از جمله « کاردا بر گگ»: و ستونس 6 «لادس اريك کیل گرن», ینید ۵ 3
ث
شتروم» وخود
#۹
من. با هه زیر نظر «اشتینا 94 تحبل میکرهبم: نت ۳ ۸ 7 ر که عمارا دراین قمت بهکار گیارهند. ..
۳ درشت ۳ ی بمعاطر یکی از نمایشنامههائی کسه توی و۳ نمایشنامه تور گرود ای داشآموزان بروی صحنه آمد و با استقبال مت
0 بت با » بهدیدن این نمایش رفت و بهاین نتیجه رسیده که میتوانم بر ای آنها مفید باشم ژیرا که آشکار بود میتوانستم گفتگو بنی»م۰ ون 9 ۲ آبا ما هم روی يكث فیلمنامه کا رکنیم. داستان ابلهانهای بوه فر ور 9 ۱ يك سرقت ای وانتدار ,يك کتاب.
«بورن دونر» در نمای درشت اینگمار برگمان : من روی این طیلمنامه کارکرتم:
»ً
1
تیه کرمم با یكطرف راست و یكطرف چپ وباگفتگوهای وحشتناله و ۴ میتواشتم بهآن آبورنکه درامائیکی دانم. من برای اینکار 9۰۰۰ کرون کرفتم که در آن روزها وسصوساً برایآدمی درموقمیت من پول زژیادی بو9 ۱ شلم از «ابنگبار بر گمان» به «ابنگبار بر گمان» 9 : 1
, . . وبمد آنها بهمن يك شغل ثابث در «فیلم اشتادن» یا «اسونشكگ فر ابندوستری» پيشنهاد کردند باحقوق ماعانه ۵۰۰ کرون که درآن زمان نسبتاً مکفی بود. ومن البته قبول کردم چون که فیلم زیاد تعریفی نداشت» ما ساعت ٩ سبح سر کار میرفتم وئمام ساعات اداری را پشت عیز مینشستم وه وناهار را هم در کافه اداره ميخورديم. ار ۷ ۱
وقتی يك فیلمنامه را پساز چندبار نوشتن وحك و اسلا مثلا" ساعت بعدازظهر تمام میکردیم» ساعت چهاروپنح باید فیلمتامه دییگرا ۳
برکمان
و با ما صحبت میکردند مثلا" «گوستاو مولا یوهانسون» وغولهای دیکری که درسطحی بنویسها تنفی میکردند. 2 بان
نوشته روی تصوبر : «جنون» (عنوان آمربکائی «رشکت «اینگمار ب رگمان» در نمای درشت : ۱ "۳
اینگمار ب رگمان : بمد من قیلمنامه «
تااینکه پساز دوسال شنیدم که قرار.است ازآن بسازند. من ,خواهش کردم وظایفمنشی صحلا هیچ نمیدانستم که منشی صحنه چه کار مهم بهاین ترتیب بود که من برای اولینبار واين برای من بسیار آموزنده بود, «]لن ره مرا ندیده میگرفته من تصور میکردم که 3 0 کار بیخودی استوبجای یکرد من جلو مي زمر پیشهها م که دراین صحنه کجا ۱ چه رز "ر چه وضمیتی بود» والبته این روش مادم هر ِ بههرحال 7 شوب رگگ» اسان بلند 3 نتم , #شویر که ت. قوقالمادماي وکیفیت رن 2 ۱ او
ویر داشت, وا مدییر تنأتر شهر «هلسینگ بو رگن»
نوشته دوی تصور سِ «بحران» اینگمار ب رگمان درنمای درعت
2 ۳ ۴ 1 د : ویس در ۱۹۵۵ اولین که فیلم متضحی بود و تال آنن بچنان ۳ چار «فیلم اشتادن» را ترك کردم و ۶ا چند سال.