Cinema - Tehran International Film Festival (Dec 1975)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

سل التتاحبه فبل» دودابن پاهسای 1 4 مر ید یاشنا نه کت ی ؟ 5 | کستا یار اف وهنده‌ها را که او دا ۱ یلا ۱ کدند تصضه می ان فسا ژلی علبه ممرفی ٩‏ ماندمه ندار [؛ ین ۱ ۱ , فیما بیدوان با شیئی ۰ هارچوب زندگی زناشو/ و از اپن‌رو دور | مردان دبگر» بفهراز دید ان دوربین (بپنندگان) و های شم پرست معرفی می‌شود, لازم بت ٩‏ 4 لر ولو درا فیلم نیز مثل‌معمول ۱ مهای سکسی استناده غلبر فیلم ول و ژبه لها برهنگ ۱ یلم برهیگی ذهنبا باسیت‌هاست. اما مر ۱ در مردان دیگر داشته باشد هسرش آلثوان آن‌میل را برلمی‌الگیزد. وفتی‌اپن‌دو فبل‌ازا سراغ کار مهم رلگ‌آمپزی م بفاث‌ها بروند» بکدیگر را ش د. عب‌حولی آمراله آلتوان پما لرنشان ۵ 4 زیدگی این‌دو فلط زندگی ول ات و بلظر لروفو : ممکن آ دگی زناشوئی خوب پاش ولی زندگی زلاشوئی لذث‌ب البته مفسوه ان که دیبت با آن هدید مستفيم و سربحشس فرفبتی ان زوج را بخطر می‌آلدازد. ممکن است آلتوان دربرخورد با | بتکار نداشته باشه ولی زن‌ها قوه حلدات فراوان هر دا له هم او را باوسصشت میا ندازد. ها که در فادها له هیا لطه ر که ۳ «ههای متلب فا< از جلوش رد می‌شوند؛ دسیماچه‌اش می‌کنند. آلثوان سعی می‌کند با پخی ازآن‌ها که لصیش شده را ل‌ای خسوسی رفرار کلد ! بداو می کو بد که طحمپلی زرپباست و وی اهی۱ ود فلع دسنش را می‌پوسد: وفنی زندگی زلاشوئی آلنوان رو بزوال می‌رود» بلمان واساس موجودیث آن‌هم کم کم فیروافعی وسست بنظار مب سد؛ آللو ان که در‌کودکی از محبث وعطوفث مادری مجروم بوده اکلون در زندگی زناشولی احتهاج دارد و پیشدر ۱۱ ان دهد فحبث و علوفت پهپپند, او با ازدواي پا " مبود را جبر ان کید ۳ ای او شروری است آنکه می‌نواند پا حاضر اسث محبث وهطوفث سلین» دخثری هعمو ی پا ار بپت شانوادگی شوب از ملبله رده بورژوا» می‌پذبرد که لدندها عاشقی او بل -ماشی تمام افراد خانواده‌اش شود, اپن فراردادی است که بهاو اطمینان میدهد» چهارچوب اطمهنانبهش ای هون اوردا محسور گرده است, با اپن فرازداد آنوان (سبلانی متلاوباً ۵ کر بسلپن ها وعلافه مان خواهد داد رگا بچنی ام بارس گرم وه‌شفول خواهد کرده اما نقشس کرببنون لبمسا ,هآ توان بادرث از تماشا گری که فبایسیث آبتران درمفا پاش شتکوفا می‌شود فرالر می‌رود: : ات هواس بای آببوان وکر‌سنین بیشثر چای مسبت و 1 استل؟ آلنزان در آغاز ازدواي چنان عجالنی است که وقلی لاس‌هایش وا درميآ وف » از 0 ۱ "۹ 5: 931 نما گلدن سیئی 1 ی ۰ 77 0 ب می‌رود. کربسلون ) 1 1 1 نی نو ر ۸4 0 مدب‌های از دور؛ فرالن لر یه است ولورش برای او لمادی از مردانگی است. بااین زمینه سرشان آلفوس برای ابن ( وج سجزه کوچکی پاشما می‌آید, در عین‌حال فر ار از زیدگی زناشوئی ححالی ۷ ش نس ت که آلتوان را بعلر ف لو شاد سوق میدهد. ابل آ"نثوان همیشه بهابن بو ود ار تاش زا بپان کند. بیاد داریم که او در لحظات مهم گی‌اش همیشه لها وم النت. ولمی دز زاشوه ای عکس گرفنن با بحه یو درا آماده می‌کند وتقاضای کرستین از او مبنی برترك آنجا غرور پدرانه‌اش را درهم می‌شکند؛ این تنهالی واضح‌تر میشود. آنتوان مثل لحطلانی از فیام چهارسد شرپه در خیابان‌ها س رکردان می‌شود بدون آنکه بنواند خبرهای عسرت‌بخش خودرا پا اکتی درمیان بگذارد, به‌پکی‌از دوستانش ثلفن‌می کند» اما او تعانه لیست, تسادفاً آشنالی را می‌بیند. اما او هم از موفعیث استفاده کرده وپول بیشثری از او قرض می‌شو اهد, تبهالی » مضمون فرعی فیلم کانون زناشوئی ؛ شخسیت‌های درهم وبرهم محوطه حیاط را که اظهار آشنانی کوناهی مي‌کنند نیز دربر می‌گپرد. حرف ژدن پکارزه سزارین» مثروب‌فروش که درطی آن دوربین به‌علرف لها هنوددهاش؛ دوزنده‌ای می‌روه وشان عیدهد که وی اسلا" په حرف‌هایش گوش لمی‌دهد و وقتی او سحبت می‌کند آنجا را ترك می‌کند» نمونه‌ای از این گفتگرهاست. احساس علاقه شدید آلنقوان نسپت‌به گیو کو دخنری ژاپلی که از شرکث آمریکالی که آنتوان درآن کار می‌کند پازه‌پد می‌گند» فقعط مضمون سناپش زنانگی محش را ریز وود تون یلد ساعت ۱۰صبح ۳ و ۱۱) ژاپنی است که قدم جلو می‌گذارد و با آنتوان خلوت ‏ 3 گردنبددش را داخل با آنتوان مي کند, ی ملافانه با او ۹ ی‌بوسد. کی وکو طوری وانمود استخر می‌اندازد تا قرار پدست آورد. وقتی آنتوان متلنا می‌کند که آنوان تسمیم بگیره شب را چگونه با هم رگذرانند» درحالیکه قبلا" نقشه همه‌چیژ را طرح کرده است. ازطرق خرده کاغذهائی که درکل‌های مسنوعی قرار می‌دهد آنتوان را ۳ می‌کند زژودتر بیاید. بنظرآنتوان » کی وکو حتی ۱ زسایرزنان استتئیتر اس استه ۳ استعاره‌ای از «قاره‌ای دیگر» است. کریتین این‌موشوع را نمی‌فهمد. اما وقتی کی و کو با ۳ می‌گوید که آنتوان تنها مردی است که وی مشتاق‌است با او خوددکشی کند متأسفانه برای آنتوان خیلی سخت است که سبت به‌این مورد علاقه واشتیاق نثان دهد بدین‌ترئیب اسون‌های سرزمین بیگانه کمکم در نظر آنتوان رنگگ می‌بازد. اما رابطه آنتوان و کریستین نیز از خوابیدن جدا گانه به‌زندکی تقریباً جدا گانه عیرسن» نزهيکی آن‌ها به مررحله‌ای نمی‌رسد که حقایق نامطبوع ۹ را با پکدپگر درمیان بگذارند. قروفو این موشوع را ۷ تطم‌های عکرر پی نگفنگوهای میحر عا ثه آنتوان دج مشی اداره ‏ وگفتگوهای کریستین وسپلوانا زن هسا به‌بیننده گوشزد می کند. اما حتی اي نگفتگوهاهم جک نیستند بفیر از دونفر که هريك جداگانه بحرف می‌زند. آنتوان دراین گلتگوها آشکار می‌سا که از زندگی درتتهائی که ابئدا طرفدارش # متتفر نیست. اما مپادی آداب‌بودن ی که درطیقه اجتماعی بالتری قرار دارده چا ام با نس مد هر ای ی کرجکی ّ ادا ۳ یجید ۰ وفتی بسودا