Cinema - Tehran International Film Festival (March 1976)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

تا موجب تجمع افکار مختاف دراو شود. سینما سرشار ازاشعاره است. ۰ بت طلمه حرف درواقع معنا ومفاهيم فراوانی پیدا میکند . رابطه سینما با فرهنگ بسپار عجیب و عمیق اس . مثلا" فناثر بت چنین رابطه عمیقی ۳ فرهنگک ند‌ارد. «دیدن» يك‌فیلم » عملا عبوراز جنگل‌استعاره. قیاس وشباهت‌ها است که در کنار بکدیگرقراز میگیرند و فیلمی را بوجود میآورند . ستوال مثالی بباورید .... آلبرتو موراویا «لوکومب لوسین» آخربن فبلم «لوئی مال» فیلمی است بسیارزیبا. داستان ساده و معمولی يك دختر بهودی را ۱ تعرپف میکند که با پسر جوانی که جاسوس 1 گشتایو: اشت ۰ عففتازی رمی کند . -داستان»این فطل استعا ری استبار سار ی بداستا ناد بر وطن‌پرستی به صورت فاشیزم ونازیسم درمیاً بد. قصاوت بی‌رحمی وتبعیض‌نژادی ازنوع روستائی میشود . من از این فیلم نام بردم زیرا این اثر مسائل را مورد بحث قرار میدهد ودرآن شر کت وبی سر حد ومرزی بر خوردار بو ده‌است ای و ظیفه منتید و همینطور تنماشاچی هو شمنداست که احساس‌هائی را که از فیلم گرفته است طوری در افکارش مررتب کند وسازمان دهد که بتواند به مفاهیم فیلم دست یاید . سئوال گس این دك نحوه تفکر خاص است که باندازه کافی مشکل مباشد . آلبرتو موراویا تمربنی است که بعداز مدتی » تقریباً بصورت کار اساسی درمیابد » مثلا 6 مد‌نی‌پیش درباره فیلم « زمین لرزه» صحبت کردم وحالا متوجه نکته دیگری دراین فیلم شده‌ام . در فیلم «زمین لرزه» از طرفی‌بمانند «زمین لرزه» کتاب «انجیل» حس میشود پعنی بك زیرورو شدن میتولوژیکی که وحشتتناك‌تر وسمبليك‌تر از «زمین‌لرزه» واقعی بنظر میرسد. از سوئی دیگر جنبه‌های انسانی که تماشاچی با آن در فیلم مواجه میشود » انسانیتی است سبك وشیوه «ژول ورن» که ارزش‌های شهری را نشان میدهد وبا کوشش میکند تضاد و اختلاف زمین لرزه را با وسائل علمی مورد مایسه فر ار دهد . به عیده من این تضاد » مفهومش این است .کته در ضمیر ناخودا گاه کار گردان 6 «مارك رابسون» پبشتر نمتب انمی وجود دارد تازمین لرزه . زیرا اضطراب و نگرانی واقعی دنیای امروز جنگ اتمی میباشد که درواقع يك رویداد طبیعی نیست . این فیام برای من بأث چنین مفهومی دریر داشت که بعنوان منتقد فیلم کوشش کردم آنرا برای خوانندگان مجله‌ای که درآن نقدهایم‌را چاپ میکند » روشن‌سازم . البته ابن را هم باید اضافه کنم که فیلم ممکن ات مفاهیم دپگری هم در بر داشته باشد ول مهم ات که مفاهیم درست مورد قضاوت و نجزیه و تحلیل قرار گیرند .