We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
درجهت زنده سازی شخصیت سستأجر |
تمان در او هستند » با این قصد ونظر که او شنی مشابه را تجربه کند .» زگشت به تم مالوف تنهایی ورنجهای ناشی از ی درجوامع شهربست . مراد ازتنهایی » تنهابی لاب شده نیست بلکه عجز درارتباط برقرارکردن "اک نٍ ودرنتبجه تنها شدن وتنها ماندن . این حالتکمو ی که ۱ درهمهی سا کنین شهربز رک وجود دارد اما بدا ([ «بیکانه» » «غریبه» » «شهرستانی» » «غیر» » ۵ 2 جهدار وبیدست وپا . (ترل کوفسکی مرتباً یادآور "۰ یس همه شدن خویش است وبراین سئله با توجه
ند اصرار دارد و بااين تأکیدها بیشتر لاینحلبودن 1 مت کر است : «ژوسویی ناسیونالیزه») .
مالیخولیا هميشه حاضر است فقط کافیست کمی
یداد داشته باشیم و باآن تنها بمانیم درحقیقت بروز
#اری روانی ترل کوفسکی (نقشی که توسط خود رومن
ایفا میشود) يك نوع معالجه خصوصی وخود
پست . او کوچکترین رابطهای با اطرافیان خود
آرد بنابراین با توسعه و گسترش رابطه ذهنی خود با
دختری که قبل از او درآپارتمان مورد اجارهاش
کرده وبعد .ازپنجره همان آپارتمان خودرا به
ن پرت کرده وخود کشی کرده درصدد نجات از
وایجاد جمعیت است . «فانتزی سیاه» و «کمدی
آف» اغلب از آذهان انسانهای رفته رفته بطرف انزوا
ده شده جاری میشود وهميشه نیز بهراندازهای که
سیاه باشد اظهار نامهای برای ایجاد ارتباط ومیل
"[ندگی ست . نویسنده درضمن گزارش وتفسیر «دوئل»
ار ژاله ریوت به این دنیای بازی سیاه ومردمی که
ریننده آن هستند اشارهکرد . همچنین به صورتی
ریس» که بیشتر درونیست . «پاریسی» که مفهوم
شهرهای جهان را دیگر نمیتواند بدك بکشد.
نی ازشهری هولناك » تهدید کننده وپرازتوطئه که
ز «ریوت» ویولانسکی فقط درافانههای «فرانژو»
هایی ازآن هست . پاربس آپارتمانهای کهنه و با
های چوبی پوسیده که حتی آشکار کننده قدم زدن
ای انسان درخلوت خویش است . پاربس بایگانها
بکا تور نویسهای کوچك ومرعوب . پاریس باسا کنینی
و کینهتوز که درآن تشخیصدیوانه ازعاقلچندان
۶ ردئو
(رومن پولانسکی» و «شلیوینترز» درنمائی از فیلم «مستأجر»
درستاجر تم دوفیلم نسبناً قدیمی پولانسکیدرهم
آمیختهاند. هم شکل خارجی وهم شکل درونی ایندو فیلم یعنی فیلمهای » انزجار (۱۹6) وبچه رزماری (۱۹2۸) دوباره در «مستأّجر» دیده میشود . ما کبت (۱۹۷۱) ۰ چی ؟ (۱۵۷۲) وچاینا تاون (شهر چینی ۶ تقریباً آزاین تمها فاصله داشت . اما مستأجر دوباره آدمها را دراسارت آپارتمانها قرار میدهد اسارتی که وجود دارد . این بیپناهی ودیوار بهدیواری با شروشیطان که ازشکم معماری قرن ببرون میزند و باصطلاح آدمها را بهم پیوسته است . مهم نیس ت که دراین تحمل تهدید وهراس خود پا دیگری يا دنیا را به نابودی بکشانیم . هراس وترس آدم درستأجرهمچنان که درفیلمهای ذکرشده دررابطه مستقیم با محل ومسکن آدمیست . معمولا" درفضای خیابان » در محلکار بنظر نمیرس چیزی يا کسی آدم را تهدید کند. هرقدم که آدم به «مآوایش» نزدیکتر میشود در محاصرهی بستهتروتهدید حسشدنیتریست. آماپولانسکی دوباره روحیه خودرا باز يافته است روحیها ی که در «رقص خونآشامان» باوج رسید. دنیای سیاه وهولناك آدمها ضمناً مضحاك هم هست . آدمیزاد تنها فقط مستعد سبخ وبیماری نیست » غمگین وحزنزده و نبست . مضحك هم هست . آدم بیدستوپا هم هست .
اصلا" آدمهایی هستند برای شکست خوردن » آدمهای
آرام وصلحجوبی که هر کس میتواند ازآنها استفاده کند.
این نوع آدمها به اشکال مختلف عکسالعمل نشان میدهند ود گر گونیهابی ازنقطه نظر اخلاقی وروانی پیدا میکنند. عکسالعمل شخصیتهای مورد علاقه «پولانسکی» انتقامجویانه نیست » بزبان دیگر طبیعی و «منتظره» نیست آدم صلحجووبی آزارفیلم سکپوشالی سام پکینپا را بخاطر بیاوریم .
ریاضیدان جوانآرامی که بشهرك آرام اسکانلندی میرود وحیوان کینهتوزی که ازآن شهر برمیگردد . و دراین فاصله نجربه کشتاری را که با آن کشانده شده است با خود دارد . غایت عکسالعملی که درانسانها ودرمقابل تجاوز به حریم وحرمت انسان ممکناست. اما پولانسکی شخصیتهای خودرا فاقد ارادهیی هیولاتی میپابد شخصیتهای او همیشه درمقابل توطتّه جمع محکوم بهفنا هستند ومعمو لا" مدافعخود حامل شر یا بیماریست. ترل کوفسکی نیز مثل قهرمانان خونآشام مثل دختر تنها مانده در «انزجار» مثل نابود کنندههای خونآشامان
۳ ۳ 0 جای داده است 9 برای سقوط | 5 اقدام مستقیم «هسایهکان» دربچه رزماری لازم است | ومستأجرکافیست که مردم بازی روزمره خودرا داشته باشند تا شخصی درانزوا به جنایتکارانهترین توطئه علیه خویش ایمان بیاورد . تکرار خود کشی ترل کوفسکی در پایان فیلم مضحك نیست بیچون وچراست خنده نیست که زهرخنده ست .
۰ ۱۹۰ (برناردو بر تولوچیایتالیا
«دو پسر درنابستان ۱۹۰۰ متولد میشوند در امیلی درناحیه برلی ن گیبری . یکی آلفردوست نوه زمینسالار . بزرگ ودیگری لتودالکو نوهی یکیازرعبتهای کوچك این مالك بزرک . وقتی پدر بزر گها میمیرند (نابودی پرمعنی که ازمیان رفتن يك دوره تقریباً فتودالی را بشارت میدهد) وطلیعه يك عصر جدید آشکار میگردد (نهضت کار گران زراعی وسوسپالیسم) آنها قدم به قدم فرن بیستم را به جلو میآبند هردو وابسته وجدا ازهم به علت اصل وذات وتنفرها وعشقهای خود .»
برتو لوچ یگفته است که این فیام حکایت انتقال وتبدیلفرهنگ کشاورزی بهفرهنگ صنعتیست. همچنین ازمبان رفتن بعضیازارزشهایی که ازخاك بیرون میآمد اما این بیان بسیار موجز وخلاصه شدهایست خیلی چیزهای دیگرهم هست . همانطور که درجایی نوشتهاند: «فیلم پروازی ۷۵ ساله برزندگی ایتالیاست ازآغاز تا به آمروز این قرن . ضمن ناریخنگاری ووقایعنگاری با توجه به زندگی يك ناحیه (امیلی) ويك خانواده ازچشم دو کود کی که درآن به سالخوردکی میرسند .»
باور کردن این همه خوشبختی وخوشاقبالی برای کا رگردانی که میخواهد يك فیلم سپاسی انقلابی بسازد خیلی خوشینی میخواهد. من این را برای همه کسانی مینویسم که هنگام تشکیل دادگاه کار گری آخر فیلم برای محاکمه آلفردو (زبرپرچم سرخی که بوسعت فضای باز دهکده برصحنه داد گاه چتر شده بود) هورا می کشیدند ودست میزدند.
فیلم برتولوچی باحدود ٩ میلیون دلار سرمایه گذاری ساخنه شده است به غیراز «] لبرتو کریمالدی» تهبه کننده ایتالیائی (که اگر کمونیست باشد پاپ حنماً خود استالین است ۱) شريك دیکر فیلم کمپانی بونایند
خارجازمسابقه)
«رومن پولانسکی» بازیگر وکا رگردان فیلم «ستآجر» به هنگام تمرین صحنهای ازفیلم
هس