We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
و بازی قرار داشت و سینما نیز بهعنوان هنر پانتومیم صورت و اندام بازیگر روی پردهای سفید تلقی میشدودر پرتو روحیه غالب این دوره» آنانکه روشنفکر بودند فقط میتوانستند از این نفوذناپذیری پر معنی به عنوان چیزی ضدهنری» روشی فاقد نمایش عواطفو اجبالحرمت انسانی» و درنتیجه به منزلدٌ نیر نگ و تمهیدی کمیك7 لیکن ناشیانه و خشن. یادکنند. بنابراین همة اینها دلیل و گواه دیگری بودکه کمدی مورد پسند مردم» فرم سینمایی عامیانهای است که دورازهنری والا و بلندپایه قرارداردو بازتاب کنندهدقیقو کامل نوسانهاو زیروبمهای «طبیعت انسانی» که به تنهایی بعد خاصیبه کمدیمیدهد»
از ادا و اصول خشن فتیآربا کل گرفته تا کمالتحر ك
و تغییرپذیری بینظیر چهرءٌ چاپلین» مفهوم کمدی در قاموس عامه مردم بهعنوان نوعی ورزش صورت. کهصر فا" از ابتذال تا مرحلةً ظرافت پیش میرود. تعریف میشود. آزاین نظر» شگفتانگیز نیست که نقابکیتون» امری خلاف قاعده و غیرقابل درك بنظر میرسد» معماییدرخود داردکه حل آن؛ بهطور قابلملاحظهایاز معمایابوالهول:: مشکلتر است. و تعجبی نخواهد بود اگر حالت غرابست کیتون بهعنوان برچسبی تلقی شودکه او را در خود ز ندانی کرد است . چیزی که اوراازدیگران متمایزمی کند؛ برای مشخص کردن و طبقهبندی او عمل میکند. بااین ترتیب» باستر کیتون معروف شد به «مردی که هر کز لبخند نمیز ند.» از جهاتی» این لقب اطمینانبخشو کنترلشدهت سند شایستگی و استحقاق او برایکسب افتخار شد.
البته , بعد؟ هنگامیکه آگاهی و سبكهای سینمایی تکامل پیشتری یافت» عدهای به تدریج احساس کردند که احتیاط ظاهری و بصیرت پر معنی چهر؛ باستر کیتونت بیش ازآنکه نشانی از خونسردی و بیعاطفگی باشد» نشانی از حساسیت فوقالعادة اوست.
این اندیشه زمانی بهذهن آنها خطورکردکه عامه مردم» بازی ساده و اغراق نشد؛ بازیگران را شدید؟ تحین و استقبال میکردند و بیشتر بازیگران نیز «هوشیارانه» بازی میکردند و بهخاطر ظرافت و دقفت فراوان خود. تحسین میشدند. اينك با ساعدت و دراد «افاکولیثف»» نقابکیتون کهقبلا حالتی بیتفاوتداشت: برخوردار از «احساسی عمیق» شد (دراینجا منظور از «افة کولیشف»» آزمایش تجربی اين تئوریسین بزرگک روسیاست . کولیشف که یکی از پایهگذاران مونتناژدر سینماست با استفاده از چهره بیحالت ماژوخین, بازیگر معروف روسیء و پیوند آن با صحنههای متفاوت اززندگی و حالت احساسی» بهاین نتیجه رسیددکه حالت صورت بازیگر با این که در هم صحنهها مشابه است » لیکنبا توجه بهتصاویر بعدی» حالت خاصی پیدا میکند که از مفهوم صحنه پدید میآید و حالت بازیگر را دقیقا" مشخص میکند مترجم) . در نتیجه» کیتون بیدرنگ نمایشگر
تراژدی انسانی شد و چهرهاش نمودار ضربههایبنیانکن محنت» درد و نومیدی شد.
اما باید به نکتهای ثابت و دائمی توجهکرد: خواء از نقاب کیتون. تمهید و نشانی از تصنع كميك بسازیم پا آن را تصویری از سرنوشت تراژيك آدمی» خواه در وجودکبتون» بیتفاوتی صرف را مشاهده کنیم یا نمادی مسخرهآمیز و مضحك از ترحم و تاثر از موقعیتانسانیت تردیدی دربارةٌ حالت ابت» ولی پرمعنی» چهرهاشوجود ندارد. حالت خونسردی ظاهری او :۲ تبدیل به حصالت متمر کز احساسی واحد که بهخود متکیاست» تاییدمیشود. چهرهاش به حالت چهرهای سنگ شده در میآید: بهحالتی نامتغیر .
مطالبی که دراینجا گفته میشود برای تعریف و بیان حالت کاملا ایستای «باستر کیتون» است.
«کیتون» در توضیح ویژگیهای سبك كميك خسود و تغییر ناپذیری چهرهاش کهریشهدر نما یش های«موزيكهال» دارد چنینمیگوید: «هر قدر بیتفاوتی کمد ینبیشتر باشد» از خندهُ مردم » شگفتزدهتر به نظر خسواهد رسد» و شدت خندهء بیشتر خواهد بود.
چنی نگفتهای دلالت دارد براین که «باستر کیتون» ارج و ارزشی بسیار برای این اندیشه قائل میشودوحالت خو نسردی ظاهری او «تمهیدی کميك» است. البته که چنین است! هیچ کس» حتی در رویا بهخودجرآت نمیدهد که بهرهءبرداریکیتون از حالت خونسردی ظاهریاش را انکار کند: لیکن اگر در تجزیهو تحلیل سبك کمدیاو بههمین نکته اکتفا کنیم» بهارزشهای «باستر کیتون» پی نخواهیم برد. درعوض باید اینسبك بسیار غنیو آکنده ازتمامی زیروبمهای سینمایکسدی صامت را با دقتی بصیر انهتر بررسی کرد.
دربادیامر باید توجه کرد تکنیکی که «کیتون» ازآن صحبت می کند» قبلازهرچیز, تكنيكمر بوطبه«موزيكهال» است که برای صحنة نمایش و حضور مردم درنظ رگرفته میشودت جایی که کمدین در برابر خود» بینندگان واقعی دارد و میتواند از واکنشهای آنان بهعنوان راهنمایی برای بازیخود» مده بگیرد؛ مسئله سینما, سئله کاسلا متفاوتی است؛ کمدین: بینندگانی دربرابر خود نداره ۲ نهخندهای و نهواکنشی برای هدایت او وجود ندارد؛ آو درعوض باید آنچه راکه انجام میدهد دراختیارنوعی منطق درونی مربوط بهدئیای فیلم ویژهای» و فقط بهاین دنیا» بگذارد. سبك نخستین کمدینهای سینما کهبه بینندگان چشمك میزدند مثل کاریکه «فتیآربا کل» به عنواننمو نه انجام میداد. نکتهای است که «کیتون» دربارهاشچنین میگوید: «بهاین ترتیب» بینندگان با او میخندید ند.حال آ نکه بینندگان بهمن میخندند». این تمایزسبكهاهنوزهم دراین فرم محتمل است بهشرط این که کمدینسینما» برگردان خالص و سادء کمدین تثاتر باشد. لیکن بهمجرد اين که فیلم» ساخت ویر؛ٌ خود را بهدست میآورد و دنیای خاص خود را توآم باشخصیتهایی با رابطههای متقابل خلق میکند: و بهمجرداین که «توهم عینی» سینماشروع بهخودنمایی میکند. این تمایز و تفاوت دیگر نمیتواند وجود داشته باشد یا دقیقتر گفته باشیم» فقط میتواند در نوع کمدی «کیتون» در برابر نوع کمدی «آرباکل» وجود داشته باشد . خود فیلم 7 و دنیای فیلم » خندهدار میشود. و بهاینترتیب 7 انسان «به» کیتون و «به» فیلم میخندد؛ لیکن این خنده دیگر بهحالت خو نسدچهرهاش؛ بهعدم حضور بینندگان وبهبیتفاوتیشخصیت «درداخل» واقعیت فیلم مر بوط نمیشود.
آنگاه » این حالت خونسرد و بیتفاوت چهرء «کیتون» نیز که بهعنوان عدم. وجود واکنشهابهموقعیت کميك درنظ رگرفته میشود. متقاعد کننده خواهد بوداگر بهتمامی وجود «کیتون» اطلاق بشود. اما بههر حال»
اگر نقاب او هیچ احساس و عاطفهای را بروز نمیدهد. بدن و اندامش برعکس, دائماً وا کنشی بیدر نگ را ظاهر میکند و در واقع هرگز ازحرکت باز نمیایستد و آرامشی نمییابد. بنابراین» سبك کمدی «کیتون» اساسا مکی «بیحال» نیست و انسان باید در جای دیگریبهدتبال یافتن راه نفوذی بهاين نفوذناپذیری چهره و ظاهرش باشد > » » 3
دراینجا: اظهار نکتهای ضروری استکه حالت خو نسرد کیتون» «تصمیمی اختیاری و عمدی از طرفاو نیست.» بنابراین» گفتة مزبور امکان حالت خو نسردشرا به عنوان «تمهیدی كميك» که تمامی تكنيك او براساسآن قراردارد» رد میکند و برای افرادیکه درکار تبلیفات هستید تکیه کلام «مردی که هرگز لبخند نمیزند» رافراهم میکند و منجر میشود تا بينندهٌ فیلم » نقطه مقابلاین نظریه را بیذیرد.
نکتةٌ دیگر اینکه اظهاری از جانب کیتون دراین موره برای تشخیص و دریافت مفهوم بیتفاوتیو خو نسردی ظاهری او لازم نیست» نظربهای نکه« کیتون» هرگ زکوشش نکردکه احساسی از همدستی بین مردم و خودش را بوجود آورد. بنابراین» حالت خونسرد چهرهاش را نهمیتوان به| نديشة «حسنتعبیر انگلیسی» ربط داد و نهبهآنسسك کمدی بازیگریکه برایش «گویی هیچ چیز خندهداری رخ نداده» و حیرت خود را نسبت بهخنده بینندگانابراز میکند. بهعبارتی» حالت خونسرد چهر؛کیتون» «تظاهر نیست .۰
کیتون دراینباره میگوید : «موقع یکه این شهرت و سروصدا برای حالت خونسرد و بیتفاوت چهرهام آغاز شد بهمرور فیلمهايم بر داختم تا ببینم آبا واقص حقیقت دار دکه من ه رگ لبخند نمیزدم؛ من کهخودمازاین موضوع هیچ خبر نداشتم.»
پس, اگر حالت خونسرد چهر؛کیتون» ظاهرسازی وتظاهر «نیست باید بخشی از رفتار معمولی اوباشد. این حالت؛ جنبهای از شخصیت اوست و کوشش هم نمی کند که چیز دیگری باشد. همینگفته درموردتمامیدیگرجنبههای شخصیت او نیز صدق میکند. «کیتون» سعی دراثبنات چیزی ندارد ؛ او تماماحالت است و اشاره. یکپارچهعمل وحرکت است. همین, و بقیه حرفهایبیربط است.وخود باستر کیتون ضمن مطالبی کهگفته. سر نخ و کلیدیبر ای حل و دریافت این مسئله بهمامیدهدومفهومواقعیگفته اش که با بیآلایشی و سادگی شگفتانگیز شخصیت اودرهم میآمیزد» نه فقط کلیدی بهحالت خو نسرد او در اختیار ما میگذارد» بلکه فرصت بیشتری برای شناخت شخصیت واقعی آو نیزبهدست میآوریم : «من تمامی حو اسخودرا رو ی کار ی که انجام میدادم» متمر کز کردم.»
او «حواس خودرا متمرک زکرد» ؛ و کلام «تمر کسنز حواس». تمامی خصیصههایی راکهمیتوان بهنقابظاهری کیتون نسبت داد در کنار یکدیگر قرار میدهد:
در مرحلة نخست» «توجهی» غیرعادی بهدنیا.
سیس» سبك «بازتا بکننده» کميك.
و سرانجام» «انرژی پرغلیان و تمر کز بافته» اش" شوق و حرارت ی که درچهرة بهظاهر خونسرد و بهویژه در چشیهای نافذش» متبلور شده است. ۰
چهرهاش بیش ازآنکه درهای دنیا را به رویاو ببندد. گشودگی و آزادی بزرگی را نسبت بهتمامی چیزها و موقعیتها بازتابمی کند. لیک نگشودگی و آزادی» ناشی از قوهٌ محر که آنی نیست» بلکه بازتاب و تمر کز حواس است. هیچ چیزی «باستر کیتون» را بهشگفتی در نمیآورد چراکه او بههمهچیز با توجهی مساویوبرابر نظر میکند: او تعصبی ندارد.
ادامه دارد