We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
(سینما دیاموند ساعت ۱٩ مسابقه)
انحاد جماهیر شوروی :
کار کت دان 0 ۲ فیلمنامه فیلمبرداران
در سو او ز الا
آکیر | کوروساوا
آکیر | کوروساوا » بوری ناگی‌بین
آسا کاردو نا کائی 1 بوریگانتمن 3 فبودور دوبروناووف ۱
موسیقی متن ایساك شوارتز
بازیگران بوری سولومین » ما کریم مونزوه
۵ میلیمتری . رنگی . ۱۲۵ دفیقه
اين فیلم داستان دوستی يك دانشمند» نویسنده و جهانگرد روسي‌بايك شکارچی سالخورده ازمنطقه«تایگا »را باز گو می کند وبه‌يك معنی‌سرودی
(سینما دیاموند ساعت + جشنواره جشنواره‌ها) .
استرالبا :
اوقات فر اغت
کارگردان : بروس پتی
متسه سوزان بیگر
فیلمبردار پل ویت برد » جان کرهگان موسیثی متن : مایکل کارلوس
۵ میلیمتری . رنگی . ۱۵ دفیقه
(سینما دیاموند ساعت ۱۳ جشنواره جشنواره‌ها)
کارگردان فر انسواتروفو تهیسه کننده لهفیلم زد وکاروس پونایتد آرتیست فیلمنسامه فرانسوا تروفو سوزان شیفمن
فیلمبردار پی‌بر وبلیام گلن
موسیقی متن مور نس ژوبر بازیگران کثوری‌دموسو فبلیپگلدمن» ژولین له کلو ربچارد
۵ میلیمتری» رنگی» ۱۰4 دقبته
بچه‌ها فکر می‌کنند که بزررگسال‌هاهیچوقت‌تنبیه‌نمی‌شوند ۶ ۶ ۳ دارندهر کاری را که می‌خواهند بکنند. مردی با خنده برای دوستانش شرح می‌دهد که چطور اتومبیلش را به‌يك درخت کوبیده است.درحالیکه کودکی که يك بشقاب را شکسته خیال می‌کند جنایت بزرگی مرتکب‌شده است» زیرا که نمی‌تواند تصادف را ازگناه نمیزدهد. کودکا ن که بین‌نیاز به‌پشتیبانی و میل‌به‌استقلالسر گردانند اغلب داندباحای( ۳۳۰ بسازند و از این نظر سعی می کنند خودشان را برای تحمل ناراحتی‌ها آماده‌سازند. داستان این فیلم از يك‌رشته حوادث ساده تشکیل یافته‌است «پیلوبا» اجازه ندارد به‌رستوران برود برای اینکه اخموست. «ربچارد» 0 برای اصلاح سرش گر فته به‌دوستش می‌دهد» «اسکار» اصلا حرف نمی‌زند» فقط سوت می‌زند. «برونو» حاضر نیست با تلفظ صحیح چیز بخواند. «گربگوری» از چند پله می‌افند» «پاتربات» عاشق مادر دوستش می‌شود. با «جولیان»در خانه بد رفتاری می‌کنند» «مارتین» اولین بوسه‌اش را دراردوی تابستانی‌دریافت می‌کند ... وعده 39 این حقیقت است که در خردسالی هیچ واقعه‌ای کوچك نیست.