Cinema - Tehran International Film Festival (Nov 1976)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

اتمه آمرب : راننده تا کسی ۳ کار کر دان ":_ مارتین اسکورسیس |تهیه‌کنندگان :. مایکل فیلیپس » جولیا فیلیپس ا# ‏ :. پل شرادر 3 فیلمبردار مایکل چاپمن اموسیقی متن ‏ : برنارد هرمن بازیگران . : رابرت دونیرو » سیبیل شپرد » جادی فاستر » پیتر بوبل » هاروی کانیل » لونارد هربس » مارتین 7 3 3 رن ری . رنگی ۰ ۱۱۶ دفیقه " اجشنواره کان ۵ ]«تراوپس بیکل» که زمانی در نیروی‌دربائی آمریکا در ویتنام خدمت س |می کرده ودرنیویورلك زندگی بی‌سروسامانی‌ر! می‌گذراند» کار رانندگی 1۳۱۹ 3 7 اورا ازمحل اجتماع دور می‌کنند . 9 رن و انجا ۳ |را می‌کشد وسپس لوله هفت تیررا بسمت خودش می گیرد » اما درطپانچه ۲ کلوله‌ای نمانده است . یش می‌گیرد وبرای رهائی ازاصاس بیگانگی نسیت به‌محیط فاسد اطراف» ساعات شب را برای کارانتخاب‌می کند.مصاحبت‌همکارانش اسکسی پا نوشتن یادداشت وخاطرات می گذراند . مدتی بعن او با «بتسی» | که برای پاک کا ندید : ریاست جمهوری به‌نام «چارلز پالنتاین» کارمی کند. ۱ اشنا شود اون اما «پتسی» تا سینمارا باناراحتی ترك می‌کند . شبی او زا باخود به‌نماشای‌فیلم‌های موردعلاقه‌اش می بر د» «تراویس» بطرق ۹ ده السه تهیه می‌کندو اولین‌بار خنمش‌را باشليك کردن بطرف مردی که قصد سرقت مسلحانه ازيك مغازه‌را دارد » آشکارمی‌سازد. |پول وا تیار او فرارز می‌دهد . «تراویس» که حالا مطمئّن است |سرنوشت مآموریت خاصی برای اودرنظر کر فته‌است سلاحش را بر می‌دارد وبه‌بك اجتماع انتخابانی «چارلر پالنتاین» می‌رود » اما مأمورین مخفی «تراویس» به‌خانفه «۱بربس» سپورت» 6 دلال «آپریس» فص ازمعشوفه‌های او | «تراویس» که مطبوعات ازاو بك قهرمان ساخته‌اند » دربرخورد بعدی |با «یتسی» کاملا" بی‌توجه وبی‌علاقه است . , مد به‌فاصله کوتاهی او به «آیرپس» . بل روسیی ۱۲ ساله برخورد می کند . 3 | ونصیحتش می کند که ترد خانواده‌اش بر گرد دوبرای این منظور مقداری (سینما دیاموند ساعت ۱۰ جشنواره جشنواره‌ها) ‏ : . مواظب دلقك باشید کار گردان آلبرتوبوبلاک و فیلم بر گزبده جشنواره قاهره «مارچلو مانفردی» ودونتش «لولو کاناواله» که 1 ابر ۱۳ کنسرت به پایتخت‌های بزرگک جهان رفته بودند غروب روز کررسمس | وارد فرودگاه فیومیچینو می‌شوند . مارچلو از دوستش دعوت می‌کند شب کریسمی را با او وخانواده‌اش بگذراند و کاناواله دعوت او را می‌پذیرد .اما وتفی به خانهمارچلو می‌زسد از هسر مارچلو . جولیا ودو کود کش ابتالیا و سولومون اثری نیست . مارچلو همسرش را اززندگی خیابانگردی نجات داد و با او ازدواج کرده بود . ظاهرا جولیا تغییر کرده و نقش زن کدبانو زا پذبرفته بود و زنداگی آنها با دو کود کشان-چیزری کم نداشت . اما گوبا گذشنه تأثیری فراموش‌نشدنی در روح جولیا باقی گذارده و او خسته از زندگی یکنواخت نزد «چزاره | گوستو» (نماینده قدرت و ثروت ) رفته است . «۱ گوستو» می‌تواند چیزهائی را که «مارجلو» نمی‌توانست به او بدهد » برایش تهیه کند . «] گوستو» معتقد است که می‌تواند همه‌چیز را با پول بخرد و بهمین منظور «مارچلو» را به | خانه‌اش دعوت می کند تا مزد زن ودوفرزندی‌را که ازاو دزدیده به وی بپردازد . اما «مارچلو» به پول احتیاجی ندارد و تنها به این قانع می‌شود که همراه ویولون و گربه‌اش (ولفانگ آمادیوس) دريك اطاق زبر شیروانی در خانه «1 گوستو» زندگی کند تا بدین نرزتیب نزديك | فرزند‌انش باشد . اما «چزاره» هنوز » راضی نشده است او می‌خو اهد جو لیا بی‌هیج قیدوشرطی ازآن اوباشدو. سعی‌می کند برای پیش‌برد مقصودش از پول ونفوذش استفاده کند . «جولیا» حامله شده و «مارچلو» درصدد گرفتن انتتام است . يك شب «۱کوستو» بیش اراندازه مر وتمی 9 وبه اطاق «جولیا» می‌رود . اما «جولیا» تسلیم نمی‌شود . «۱ گوستو» شدت؛ به شکهش لکد می‌زند و درتیجه. «جولیا» بچاش را ار د۳ می‌دهد ۰ «مارچلو» وقتی از جربان مطلع می‌شود با هفت ثیر به‌سراغ «] گوستو»‌می‌روه واورا در اسطبل‌درحا لیکه همانند حیو ان‌تیر خورده‌ای درهم‌شکسته ووامانده است پیدا م ی کند 0 شین این موجود درمانده آن انتقامی نیست. که «مارچلو» را راضی کند . سرانجام «۱ گوستو» با ذقشه‌ها یش موفق می‌شود ازدواج «مارچلو » و «حو لیا » ۳ 1 بهم بزند و عروسی «جولیا» و «۱ گوستو» درهمان خانه‌ای که «مارچلو» دیصو رت يك عضو ضروری آن درآمده گرا هش ود : «جولیا» و « گوستو» دیگر نمی‌تواننن بدون «مارچلو» زندگی کنند و جس 9 ۳