Cinema - Tehran International Film Festival (Nov 1976)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

از فیلم ۳ نمایش فیلم» 9 یر اورا میشناختند. دراین موقع وی داشت برین سرعت به سوی قله پیش میرفت . با این‌حال ده سال ازآن زمان‌که وی در های من حاضرمیشد» گذشته بودکه وی 9 ار کردانی فیلم پدست. آورد. تا این موقع او درنوشتن و کار گردانی ی مختلف » کارهائی درحاشیه انجام داده ۲ اولین فیلم باگدانویچج «هدف‌ها» و با بودجه اندل که قبلا کس دیگری غا کر ده بود . فیلم ازنظرنجارتی وهنری خوب‌کار کرد ز سه سال مانده بود تا با گدانویچ يك واقعاً پرخرج وبزرگک خودرا کارگردانی کند. او بسیار قبل آزاین با خود عهددکرده بود خودرا مقید و دربندگونه خاصی ازسینما ار ردانی فیسلم‌های وحشتناك و ج . (همانطور که این سرنوشت بطورمثال راغ 9و انیس هارینگتون» "و در سطحی 5 نتر به سراغ «رمان پولانسکی» هم امد ) با گدانويج این سه سال را با نوشتن کتاب ومقاله وساختن يك فیلم طوبل مستند ازآرشیوهای گونا گون درمورد فیلمساز دیگر مورد علاقه‌اش «جان‌فورد» رد 6 بر ان رت بزرگی پیش امد «آخرین نماش فیلم» فیلمی است‌که من آزدیدن ال بی‌اندازه لذت بردم ۰ر خه درطول صحنه اولش هرلحظه ممکن بود ازسالن خارج شوم . وقتی فیلم شروع شد » من تحت تأثیردقت وحساسیت یکه درانتخاب بازیگران و کار گزدانی ی انسانی و گرمی نظیر «سام شیر » (که نسون با .ایفای آن يك‌اسکار برد) وپسر بچه فی باتمز) که بعنوان روح ووجدان شهر > نفربن شداه » جای سام را میگیرد . يك جرای عشقی فوق/ لعاده جالب هم درفیلم هست 9 شاید آولین درنوع خودش باشدکه روی‌پرده میاید. عشقی میان‌دوشخصیت«بن‌جانسونبرنستاین» که هیچوقت باهم دريك صحنه نمی‌شوند. عشقی که بدنهای برهنه » نوازش وغزغر" فنرهای تخت‌خواب صحنه‌های ایند میکند. وآشکارا نثان مهم . اما آنچه درطی ی از بازیگران فیل بکاررفته بود» قرار گرفت. مایش فیل‌های «آخرین نمایش فیلم» ودوباره در بسیاریازصحنه‌های‌فیلم «ما هکاغذی» * آزارم میداد » سر وصداها ورتم فیلم‌ها. بود . صدای قلابی‌بود » با تر یر قلابی‌تر کامیون‌باری‌فس‌فسو ‏ درفصل افتتاحبه فیلم نزديكك بود‌که باعث شود من ازسالن سینما خارج شوم . ظاهرا با گدانویچ کار گردان همه‌اش چشم است . وبه این دلیل‌وی خواهان عناصر تصوبری برجسته است که معمو ٩۷‏ آنها را هم بست میاورد. ولی با گدانویچ تهیه‌کننده باید بفهمد که گوشهایش به اندازه چشم‌هایش خوب‌کار نمی‌کند» وبا همه ثروت وحیثیتی که اورا فرا گرفته وی باید درجستجوی کسی باشدکه دارای حس درك ریتم وسروصدا باشد . «ارنست لوییچ» » «رنه کلر» وحتی «روبن مامولیان» (که با گدانویچ درمقاله اخیر خود در«اسکوایر» حرارت زیادی نشان داده واه درس‌های با ارزشی درتر کیب.اصیل وهوشمندانه گفتگو : سروصدا وموسیقی به او بدهند. اگر سرنوشت «باگدانویچ» فیلمسازشن بود » بهمان اندازه هم سر‌نوشت من استاد سینما شدن است . ازاین نقطه نظر است که باید بگویم » تعدادی جنبه‌های دیگرهم هست که میل دارم با گدانویچ بطور جدی‌تر آنها را مورد توجه قرار دهد. 1 وال فواوان حوفا هی زر فیلم» و «ماه کاغذی» هست که شکل نایافته و دارای ساختمانی ضعیف هستند وبا درمورد تأثیر ریتم درآنها بطورستقل ویا دررابطه با سایر قسمت‌های فیلم بطورکلی توجه کمی بکاررفته است . گرچه فیلم. دربسیاری ازلحظات درخثان خود» اثری برجسته است» اما شدید هم از ندانم؛کاری سازنده‌اش لطمه دیده است . نمونه آن را می‌توان دررفتن نا گهانی وباز گشت بازهم نا گهانی دوجوان درفیلم دیدکه بعد ازآن درمي‌بابيم «سام» درخالال این مدت مرده است اما درخلال چه مداتی ؟ درموقعی ازفیلم که ضروری است رویدادی دراماتيك مورد تا کید قرار گیرد » فیلم بسرعت برق‌وباد ازآن میگذرد. 1 طویل شده که بیننده را عصبی میکند. زمان سنجی هنوزهم درفیلم «ماه کاغذی» مشکل بزرگی بحساب می‌آید » بخصوص در صحنه‌های زدوخورد وتعقیب انتهای فیلم ورفت ‏ وبر گشت‌های سریع ونه چندان موفق اوائل‌فیلم ازاطاق هتل به اتومبیل وبالعکس . بر گردانی که ازترانه‌ها وآهنگ‌های دهه ۱٩۳۰‏ درفیلم آمده به لحظات لذنبخش فیلم میافزاید» اما صدای رادیو که درهمه جا ازاطاق‌گرفته نا اتومبیل وهروسیله نقلیه دیگر (ازجمله کامیون کاملا" درب‌وداغان مزرعه) بگوش‌میرسد» بیشتر آزانکه به طراوت وراحتی فیلم بیافزاید. ازان میکاهدا. اپنها نقائصی است که من شخصاً درفیلم سبت بهآ نها صاس هست ولا ۳ نمی‌شوند ازاینکه من ازدیدن فیلم‌ها لذت ببرم . (اين را هم احتمالا" بیافزایم که فیلم «هدف‌ها» راندیده‌ام وفقط بیست‌دقیقه اول‌فیلم «دکترجون تازه چه خبر» را دیده‌ام وبه این دلیل اصلل؟ نمی‌توانم درمورد این دوفیلم اظهارنظر کنم .) ولی میخواهم وقتی فیلم و۳ رانمایش میدهند » بخاطر سر گرمی هم که شده به دیدار دوباره آن بروم . علیرغم حملات آشکارا حسادتآمیز بسپاری ازمنتقدان وعلیرغم نقائس واقعی‌فیلم» گروه فراوانی‌ازتماشا گرانآمرریکائی ی واکنش کرمی تست این یل ۱۳۳ زیرا:آنها ازاحساسارضا وهسای ۱ ۱۳۲ می‌انگیزنتد استقبال می‌کننه . عیا ۳ با کدانويچ نیز ازاحساس ارضا وهیجانی که در ۲ ساختن این فیلم‌ها دیده میشوه » استقیال فا : دادن اعتقادی تازه به تماشا گران درمورد صنعت سینمای امر نا » سفارش خی ۱ 9 ولی من فکرمیکنم «با گدانویچ» ازعهده این سفارش برمی‌آبد. معنی این‌کار اینست که ما در آینه بنگریم وبجای دیدن يك فیلمساز انتظار مشاهده يك نابغه را نداشته ناشیم ء انتقاد فیلم را دوباره ارزيابی‌کنيم ونه آنرا مورد حمله قرار دهیم . معنی این کار ایستکه با همان‌گام‌های بزرگ پنج‌سال گذشته نیزدرپنج‌سالآینده به‌پیش رویم . میل دارم که این موضوع را برای خود مسلم بدانم که پیتربا گدانویچ ده‌ها وصدها چیز درباره فنلمبازی‌میذانده اما لا ۳۲ بیشتر ازاینها بداند. «ماه کاغذی» دردومین حشنواره جهانی فیلم ی و «اطلاعات» به نمایش د رآمد. ۹ دم ۵