We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
(سینما دیاموند جشنواره جشنواره‌ها ساعت ۱۰)
|ابالات متحده امریکا : هری ووالتر به نیویو رگ میروند
کارگردان تهیه کننده موسیقی‌متن
بازیگران
مار گرابدل
دان‌دولین . جان بایروم
جان‌بایروم . رابرت کوفام
دبو بدشایر
جیم زکان . مایک لکین . الیو تگولد . دایان کیتون. کارو کین ۰
۳۵۱ میلیمتری . رنگی . ۱۱۲ دقیقه ۳ ۱ جشنو اره سن‌سباستیان
«هری» و «والتر» بازیگران «وودویل» به‌علت سرقت کیف پول‌یکی‌از
نماشا گران به‌زندان می‌افتند. در زندان آنها مستخدم«آدام‌ورث» میشوند که بهترین متخصص‌باز کردن گاوصندوق درنیویوركاست. «آدام‌ورث» توسطیکی از دوستانش نقثه يك گاوصندوق جدید را پدست می‌آورد .
«لیساچسنات» صاحب بك روزنامه تصمیم‌می گیرد با «]دام‌ورث» مصاحبه 1 | کند. به‌این منظور به زندان میرود و در آنجا با هری و والترآشنامیشود | وبه نها قول می‌دهد وسایل آزادی‌شان را فراهم‌سازد. بعد طی حوادثی
«هری» ۰ «والثر» و« دام‌ورث» اززندان‌بیرون میآایند. «آدام‌ورث» از يك طرف و «هری» و «والتر» و «لیسا» از طرف دیگرء هر کدام
(سینما دیاموند جشنواره جشنواره‌ها ساعت ۱۳) باغ سنگی پروب ز کیمیاوی رادیو تلویزیون ملی ابر آن پروب ز کیمیاوی فربدون فوانلو دروش‌خان و خانواده‌اش. دههانان و دیگر مردمان غیر حرفه‌ای. ۵ میلیمتری . رنگی . ۷۰ دقیقه .
ابران : کار ود دان تمه کننده فیلمسردار بازبگران
جشنواره بر لین
باغ و شخصیت اصلی‌فیلم هردو, استثنایی و بگانه‌اند. درویش‌خان يك چوپان است» کرولال» و در صحرا باهمسرش» دوپسرش و گلهگوسفندش زندگی می‌کند. ده‌سال پیش ازاین» او تصوبری عرفانی در خواب‌می‌پیند و بر سنگی» از خواب می‌پرد. از آن هنگام» نیروبی مقاومت ناپذیراورا تهحستحوی سنگها وامی‌دارد. او ستکها را بردرختان‌خشك شده‌میآ ویزد و با تکه‌های سیم تلفن که ازجاده‌ها می‌برد» به‌هم محکم م کنن
بزودی باغی فراهم می‌شود از سنگهای عجیب و به‌محلدعا و استغاثه‌دینی روستاییان دهکده‌های اطراف تبدبل می‌شود و محلی که دیگران دران کنجکاوی‌هایشان را ارضا کنند.
باغ بزودی به‌ممر درآ مدی‌برای‌خانواده‌تبدیل‌می‌شود و دروش‌خان‌دیگر
نمی‌تواند آن‌را رستگاری بخشد.