We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
خاطرهها و یادبودها با
فروغ تأسیس شود , من چند نمایشنامه نوشته و برای مجله نمايشة
پروبز صیاد سرانجام «بنبست» نخستین فیلم جدی بپایان برد وبیکی از برنامههای ایده آل خود جامه عمل پوشاند.
صباد از جمله سینما گر ان معدودی است درایران که با حرفهاش اهمیت زبادی میدهد و آنرا آلوده مطامع تجاری مر تهیهی فیلمهاثی همچون «طبیعت بیجان» «درغربت» «زز «اسرار گنج دره جنی» و «خواستکار» کامهای موّثری بودند ۱ احیای سینمای نوی ما و فراهم آوردن امکان کار بر ای فیلهساز علیرغم استحتاق و لیاقتشان بیکار مانده بودند . 1
ساختن «بنست» نخستین فیلم شخصی او بهانه مناسی به دیدارش برویم ودر يك فرصت پس از بپایان بردن بر نامههایتو وی در تلوبزبون که هنوز خسنگی ناشی از تهبهی آنرا باخود داشت به گفتگو با او بنشینیم .
مد
8 تا آنجا که بباد میآورم ابندا با نام شما در مطبوعاتا سالهای 4۰ (۲۵۳۰) آثنا شدم در آن موقع شعر م یگفتید و تتاتر ند مینوشتید آبا به این وسیله میخواستید خودرا به کار نزدبك. کنید ؟
پرویز صیاد دروافع من ابتدا کارم را با نوشتن نما شروع کردم ایبیاد داشته باشید فوارت موقع اداره کل هنر ه دراماتيك هر هفته يك نمایشنامه تلویزیونی اجرا وپخش مبکرد که : گروه علی نصیربان بازی میشد بعضی از این نمایشنامههارا مینوشتم حتی قبل از اینکه اداره هنرهای دراماتيك به رپاست ۱
بودم واز همانحا فک فروغ با کار ونامم آشنا شده بود وقتی هنر دراماتيك افتتاح گردید یکی از مشوقین من برای نوشتن دکتر فروء وچون علاقه مرا به کار بازیگری میدانست دائم بهانههائیفراهم میا تا من بجای بازیگری فقط بنویسم حتی بطور مسنقیم و علنی هو میکرد و دستور میداد که یمن نقش ندهند ی از عواملی که ر شد نا من از اين اداره جدا شوم همین موضوع بود » چون به بازد عشق زیادی داشتم روی همین علاقه تصمیم گرفتم بطور ازاد" ر" تعقیب کنم ۰ : درواقع من شیفته بازیگری بودم وهستم و نمایشنامهنو برای من بهانهای بود نا بوسیله آن به روی سن بروم و عهدهدار باشم چون آن زمان خبلی جوان بودم و هنوز شناخته نشده بنابراین مجبور بودم بهانههائی فراهم آورم تا به عنوان بازیگر پذیر 7 شوم در طی همین دوران البته گاهی نقشهایکوتاهی هم بمنمیدا ولی آنها مرا قانع نمیکرد چون میخواستم بطور خیلی حرف وارد اینکار شوم . پس از جدا شن ازهنرهای دراماتيك گروه کوچکی کردم و نمایشنامههائی را بروی سن بردم که پیشتر آنها در انجمنابر وامریکا اجرا شد . همراه با اين نوع فعالیتها شعرهم میگفتم و" هم مینوشتم وقتی آدم جوان است » انرژی بیشتری برای طبعآزها ۱ دارد اما در زمینه شعر سرانجام پی بردم خیلیها هستند که بهتد ۱ من شعر میگویند و بالطبع کار آنها موجهتر از کارمن بود لذا فعال . راروی کار نمایش متمرکز کردم . 0 اگر ابنهمه علاقه به کار بازیگری را بخواهیم ریش کنیم » به کجا میرسیم ... دیدن فیلم در سینما با تئاتر ؟ 3
پرافایر صیاد سح در واقع هیچکدام چون از دیدن نعز!؟ شنیدن نقالی و تماشای نمایش نخته حوضی به این کار علاقمند شا
۴