We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
صیاد من حالا نمیتوانم دقیقاً به این سئوال » جواب صریحی . بدهم . شاید صاحبنظران اگر بخواهند آنهارا تجزیه و تحلیل کنند » به نکاتی پی ببرند . تصمیم دارم بزودی نمونههائی از نهارا که تعدادشان از پنجاه نماپشنامه تجاوز میکند » بصورت کتاب به چاپ بدهم . من هیچوقت مستقیماً و بطور آ گاهانه از الگوی غربی در نوشتههايم مایه نگرفتم . در آن نوشتهها بیشتر تحتتاًثیر زندگی روزمره بودم ۰ تا انتحا که ییاد میآورم در آن زمان اصولا تئاتر زیاد نمیدیدم. بیشتر به سینما میرفتم ۰ چون در واقع تئاتری هم نداشتيم فقط تئانرهای لالهزار بودند . که نمایشنامه «پرفسور سوسول» را از ان زمان بیاد دارم . میدانید که پس از گذشت آن دوره درخشان , تتاتر " درایران در پات حالت رود فرار ورفت با نوشنههای من ازجائی بخصوص تناتری متأثر بودند . از آن دوره کار میتوانم نمایشنامههای «شاه ومرد پارهدوز» «مستأجر » و «مردی که خود مرده بود و خود نمیدانست» را نام ببرم. : 9 یکی از کارهای مشخص شما در تلویزیون ایفای ِِ آمبر م۲ رد و یو ی و و
صیاد ب پیس امیرارسلان را پرویز کاردان نوشته بود که به کار گردانی نصیربان » روی سن برده شد ععدا . کاردان,با. همان برداشتامیر ارسلانرا بهتلویزیونآورد که درضمناجرایآن درنوشتن سناریو و بازی نتش امیرارسلان با او همکاریکردم البته امیرارسلان " تلویزیونی با اجرای اولیهاش در تناتر تفاوتهای زیادی داشت .
9 سپس شمارا در اولین نمايش سریال سر کار استوار بیاد میآوريم که «صندو فچه اشرفی» نام داشت ودر طی آن بود که کارا کتر «صمد» را معرفی نمودید .
صیاد من در این نمایش نقش يك دهاتی را داشتم که و و ی فرار قیگی د 2 مثل اینکه اسلا"
درواقع با معرفی او » کاراکتر صمد نطفه میگیرد
1 بخو اهید از گذشته و ی تاریخ هم دورتر
برویم . من در تلویزیون ایران سابق يك برنامه انتقادی داشتم بنام «حرف نو حرف» که بطور سریال هفتگی اجرا ميشد . این برنامه بعداز یکسال با تمرکز فعالیتهای من درتلویزیون ملی ایران به شکل دیگری در تلویزیون سایق ادامه پافت . *
9 مثل اننکه در ِ از شما خواندم که گفته بودید«صمد» وی وافی دپرد ..
صیاد بت نه ار
در نمایشهای عامیانه روحوضی پرسوناژی هست بنام «شلی»
آو مرد سالمندیست که از نظر روحیه ورفتار مثل بچههاست یعنی
جسماً بزرگ و بالغ شده اما از لحاظ رشد عقلی همچنان کودك مانده
است . این پرسوناژ کارهای خیلی بامزه میکردوا گرخوب بازی میشد.
اد میازورم اشک مرنم را ازهفراط خندبدن درآ ورد
بهیچوجه نمیتوان اورا با حاجی و سیاه مقایسه نمود . نمیدانم چگونه این
نقش در نمایشهای تختحوضی بوجود آمد اما هرچه بود اجرای آن کار بسیار مشگلی بحساب میامد ..
درنظر بگیرید اگر مرد بزرگسالی بخواهد نقش يك بچه را
بازی کند , نتیجه کار چه میشود خبلی امکان دارد چیز لوسوخنکی
از آب در آید و چون بازی در چنین نقشی کار حساس و مشکلی است,
اسم او صمد نبودت
نمایشی دارد
کشت و هد » ات الیو و
۹
رقابت دونفرست برای رسیدن بيك هدف مشترك
او در حال نوشتن نامهای برای مادرش بود که 1
بندریج اجرای آن در نمایشات روحوضی منسوخ شد و حالا می که پرسوناژ شلی دراین نمایشات نیست نه اینکه نباشد ۰ بلکه۳ کردهاند . در گذشته فقط چند نفر بودهاند که میتوانستند این زا 3 بازی کنند که معروفترین آنها «حبیب سلمانی» نامی بود او ری مر
بعدها پس از ساختن صمد پی بردم که او شباهتهائی به ۶ دارد -چون صمد هم مرد حوان .و یرای اس که خصوصرا , کود کانه خودرا حفظ کرده است .
8 درسینمای کميك نیز نتشهائی نزديك به صمد مین ؟ سرا گرفت متل نورمن با جری لوئیس که آنها نیز وعی م 1 کود کانه دارند که مواجههی آنها با دنیای پر ازمکر و حببله بزر که ۱ تضادهای کمیکی ایجاد میکند .
5
یاد ساده لوحی جری لوئیس با نورمن متعلق بیك ۱ . پرروسال است نظیر چنین سادهلوحی را چارلی هم دارد درحا[ صمد دقبقاً رفتاروحر کانش کود کانهاست فرضاً میبینی دکهاو ک ۱۳۳ میگیرد و با شوق و علاقه يك کودك بمدرسه میرود با دوست دار ۱ کوچه با بچهها بازی کند چون فاصلهای ببن خود و بچهها احا . نمیکند در حالیکه بیاد ندارم چنین حالتی را در جری ۳ دیده باشم .
9 فکر میکنم مثابله صمد با آدمی مثل عیناله باز 5 همدیگر را تحثیر واذت میکنند تا مردم نخندند . ۲ ِ "ار
صیاد تنها دونفر نیستند بلکه يك رابطه مثلث است . درواة
2
صمد این موضوع مشترك عشق به لیلاست . .. :
... واگر بهتر کنجکاوی کنیم میبينيم که صمد فقط ب " عیناله در گیر نیست .. ما در قصههای صمد با تمام افراد اصلی بك ,۳ مواجه هستیم وازآن جمله میبينيم مرشد هم هست که دبکر پیر * ۱ وکسی کاری بکار او .ندارد . درهردهی آدمی هست که شغل و ؟ا فعحصی ندارد ساماتهیه کار اعت حار ی فان اب ۳۰ خوای زاین همست ۳
درباره ابن خردهگیری که بخاطر بهرهبرداری تجاری [ . محیو بیت صمد » اورا از تلو بز بون به سینما آوردهاید . چه میکو نیا
اد ی کي ار ار ۰۰ ۱۳۳ حساب شده . انجام گرفته پاش . میدانید گاهی پیش میآید که در يك مسیر تقاضا برای کارکردن قرار میگیرد مخضوصاً اکر ۳ بطور حرفهای وارد کار نمایش شده باشد . وقتی صمد در میان مر
"پذیرفته شدا » طبعا عدهای پیشنهاه ميکنند که آورا میا ۲ ۱۳
البته من به تمام این نقاضاها ترتیب اثر ندادم بلکه فقط فیلمهائی را ۲ میخواستم درباره او بسازم » ساختم تا سینمای او در بك مسیر مشک وقابل کنترل قرار گیرد . معمو لا" رسم است وقتی پرسوناژی کل میک" اورا چه با دلیل و چه بدون علت در هرفیلمی شرکت میدهند ۲ حدا کثر استفاده را ازآن ببرند درحالیکه من چنین کاری را با۳* نکردم » تا بتوانم بوسیله او در سینمای صمد ودر حد استطاعت ۶ شخصیت مسائلی را مطرح کنم . زیرا صمد يك وسیله ارتباطی مناسپ اکثریت قاطعی از تماشاگر بود و هست » بنابراین ضرورت حفظ کر" صمد راحس میکردم و حفظش هم کردم .
ه.. .۰ اما در سیئمای صمد ء کار سینها را خیلی آساد۳] وزتریبا با همان شیوه سربالسازی برای 7 کار سینمائی خو؛