Cinema - Tehran International Film Festival (April-May 1977)

وقتی انسان بعنوان يك کار گردان شروع به کار می کند » به‌تکناك‌استفاده ازدوربین خیلی نوجه دارد وخیلی طول می‌کشد تاتوجه ازاین مسائل به‌هداپت هنرپيشه معطوف شود . 8 بنظر اشما کدام کار فیلمسازی مهمتر است ؟ کلر : مانند چند کار گردان ۳ سناریوی فیلم‌را خودشان ۰ ر جیح می‌دهم سنارپورا خودم بنویسم . اساسا می‌توان گفت که فیلمسازی دارای سه مرحله است : پروراندن طرح داستان در مغز ونوشش آن ۰ "کار گردانی .وپیوند فیلم . اگر قراربودازاین سه کار دوتا را انتخاب کنم نوشتن سنارپو وپیوند فیلم‌را انتخاب می کردم . بر‌ای من ی فیل دارای:اهمیت کمتری است . بهدلیل اینکه اگز سناریو خوب نوشته شده باش » تکلیف کار گردان کم وبیش روشن است . البته نفاوت‌هائی هست ولی نه‌چندان مهم . | گر درپیوند فیلم دستی نداشته بسپار مهم است و کنترل دردرجه اول بانوشتن سناریو وبعد بآپیوند فیلم اان آنارد 9 پیش ازسینمای ناطق شما يك مولف واقعی بودبد آیا با فرضیه هنر مند موّلف آشنا هستید ٩‏ کلر : دراین‌باره چیزهائی خوانده‌ام . ولی راستش مفهوم آن برای من روشن نیست . می‌دانم که فرضیه‌ای است که شاید درمورد آدمی مثل‌چاپلین که داستان فیلم‌هایش‌را خودش می‌نوشت با ارنست لوبیچ که بیشتر اوقات دز نوشتن سناریو دست داشت صدق می کند . ولی بهرحال فرضیه هنرمند مولف چیست ؟ 8 اینکه فیلم‌های برخی از کا رگردانان مجموعه‌ای باسبك و موضوعات مر تبطرا تشکیل می‌دهد » بدون توجه بهاینکه آنها تمام سناریوهایشان را خودشان نوشته باشند با نه . مثلا" ها بعنوان بك ‏ کار گردان .و لف شناخته شده است . کلر : هوارد ها کز توسط استودیو برای داستان‌هائی 0 می‌شد که منأسب او بود (با خنده) نه ۰ ۰ . آنها هالیوود قدیمی را نشناخته‌اند . آنها از هالیوود رویائی صحبت می‌کنند . ار فیلمی از «رویای‌نیمه‌شب تاستان» سازید موف است . شما می‌توانید آن‌را مطابق ذوق خودنان فبلم کنید » ولی . 8 شما همیشه شسباً ازهالیوود انتقاد کرده‌اید با آنکه سال‌های جنگ را در آمریکا بسر (بردید ودرهالیوود فیلم ساختید » چطور توانستید خودتانر! باروش فیلمسازی درهالیوود تطبیق بدهید ؟ کلر : پس‌از موفقیت اولین فیلمی‌که ساختم » چندبار ازمن درخواست شد به‌ها لیوود بروم ولیْ من قبول نکردم چون میدانستم روش فیامسازی هالیوود مخالف طبع مستفل من بود . درفرانسه من تقریباً هر کاری‌را که می‌خواستم می کردم . ولی در ۱۹6۰ باید بین هیتلر وهالیوود یکی‌را انتیخاب می کردم ومن هالبوودر! (باخنذه) فقط يك کمی ترجیح دادم . من به‌ها لیوود رفتم والبته اشکالانی‌داشتم.خوشبختانهاوضاح‌طوری جور شد که من می‌توانستم کم وییش بطور مستقل کار کنم و گرفتاری‌های زیادی نداشتم . به‌من يكك قرارداد هفت‌ساله پيشنهاه شد که من قبول نکردم چون که نمی‌خواستم برده تهیه کنند گان باشم . من خیلی کمتر ازهمکاران آمربکائی‌ام پول درمی‌آوردم به‌این علت که تنها وقتی فیلم می‌ساختم که احساس می‌کردم می‌توانم کاری مطابق سلیقه خودم انجام دهم . د است که من نتوانستم همه کارهائیرا که موردعلاقه‌ام بود بکنم و لی‌درعوض هیچوقت مجبوز نبودم کاری که نمی‌خو استم ککن 6 انجام دهم . بهمین جهت من طی‌پنجسال فقط‌چهارفیلم ساختم درحالیکه‌همکاران آمریکائیام درهمین مدت بیش‌از بكك دوجین فیلم ساختند . البته باپد قبول کرد که ۸ ۸ پابین : آنتراکت «ر ثه کلر » به‌هنگام راهنمائی بازبگر فیلم «زیبائی شبطان»