Cinema - Tehran International Film Festival (April-May 1977)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

ف می‌زند دی پلاعه‌ی داستان «سرزمین جدید» : 3 سرانجام درپائیز ۱۸۵۲ «کارل اوسکار» ماکس‌فون سیدد) » همسرش «کررستینا» (لیو .لین) وبرادرش «رابرت نیلسن» به درباچه‌ی ال نی سا گا درمینوستا میرسند. آنها » که زسود مهاجرت کرده‌اند » باید زندگی‌را ازهیچ ۰و کنند ۰ اول کلبه‌ای کوچك و بعد خانه‌ای تو بی میسازند. زمین را پاك می‌کنند ومیکارند غذای موردنیاز خانواده را درآن عملآورند. ج پوستها ازاین مهاجران جدید چندان دور کشد. وگاه برای‌گرفتن غذا میایند. گرچه 3 ری دوستانه دارند؛ ولی دراین تازه‌واردین برژمین نو احساس وحشت میا فرینند. پس|نداز خان‌واده‌ی نیلسن ثمام شده و اتبنا» نگران انست که ایا بچه‌حامی‌توانند ول گاوی شیرده زمستان‌را به ِِ وقتی ختن‌خانه ازتنه‌ی درختها تمام میشوه » نیلسن‌ها جننی‌ببا می‌کنند که در آن‌فقط و مردد 8 ترلك وطن کار درستی بوده .است . « کارل اوسکار» ازرویای براد ر کوچکش رارت» که تصه در 0 را در کنه ط هت ببازماید به هیجان میابد و #تحوبل 3 فتن 2 که ازسوئد 3 ببه استیل واتر بروند. دراین هنگام است که "هکل انگلیسی صخبت کردن روبرو میشوند. هرسال « کارل اوسکار» محصول بیشتری من بر داشت می کند. دریائیز ۱۸۵۵ «رابرت» تور غیررمنتظره برمیگردد . پیر ومریض بنظر رسد وتنها است» ولی‌دو کیسه پول‌همراه دارد. درحالیکه« کارل اوسکار» باسوء ظن‌پو لها ۲ نگاه می‌کند » افکار. «رابرت» اورا بهآ نچه ‌ درسفر با« آروید» بر نها گذشته بازمیگرداند. آنا مفرشان را با پوست کندن سیب‌زمینی در گاکئتی بخارکه به سنت لوئیز میرفت شروع تردندا. بعددرحالیکه بطر ف‌معادن‌طالای کا لیفر نیا نمی بای ترافس فاطر هاش #دو را اجی کرد آروبد» بحستجوی دوقاطر گم‌شده براه أفتادند . يك شب «رابرت» و ۱ داره‌ی «سرزمین حدید » «بان‌تروئل» و «اسکمار بر گمن » آنها چندین روز درزیر خورشید سوزان بیآبی و بی‌غذهابنی) کشیداند( ها به گو دا | بی‌رشیناندا: «آروید» هشدار «رابرت» راکه آب سمی است ون تکرش وا نشب درااثر سمومیت ش رکشت مکزیکی «رابرت» را نحات داد ولی کمی بعد پیش از نکه دراثرابتلا به نب زرد ازبا درآید اندوخته‌ی طللا ونقره‌اش را به «رابرت» بخشید. «رابرت» این گنجینه را به.اسکناس تبدیل کرد بدون آنکه متوجه شود اسکناس‌ها تقلبی هستند. وقتی «کازل اوسکار» میفهمدا برادر کوچکش با اسکناسهای تقلبی بر گشته خشمگین میشود واورا کتك میزند. کمی‌بعد رابرت » بیمار . وتنها , درجنگل میمیرد . «کرستینا» فرزندی راکه درشکم دارد سقط م ی کند وپزشك اورا ازحامله شدن مجدد برحذر میدارد . «کریستینا» ازاین احسا سکه دیگر نمی‌تواند وظیفه‌ی زناشوبی‌اش را درمقام يك همسر انجام دهد غمگین است وباین خاطر پك شب از «کارل اوسکار» خواهش می‌کند باهم هم آ غوش یکنند. «در ۱۸ | گوست ۱۸۸۲ هفتاد هزار دلار طلاء که تنها درپرداخت‌آن به‌قبابل سرخپوستهای سی وکس تأخیررشده‌بود » درقلعه‌ی‌نظامی ریجدالی " تحویل نماینده‌ی دولت شد. این پول بث روز دی رسید. روزقبل سرخپوستها با ربختن خون مهاجران مطالبه‌ی طلب خود‌را آغاز کرده بودند ۰» اولین قربانی‌ها دایل » پسرش وافراه ددیگر خانواده‌اش هستند: ‏ نا با ثبر_ جمی بقتل میرسند. مهاجران با فرستادن زنها وبچه‌هایشان به تقاط امن آماده‌ی جنگیدن با سرخپوستها میشوند. « کارل اوسکار» نمی‌تواند بهآ نها ملحق شود چون« کر سنینا» درنتیجه‌ی يك سقط جنین دیگر اپنك دربسترم رگاست . «کارل اوسکار» تا خرین لحظه‌ی زند بت در کناررهمسرش میماند ویدست خود نابوت اورا میسازد . ۰ «قی‌قبایل سیو کس‌درمینوستا خونین‌ترین . ۰ زندانی و +۲۷ تن ازآنان به 0 محکوم شدند. لینکلن 0 سص تن رز عفو کرد. ۳۸۰ تن‌باقیمانده در ۲٩‏ دسامبر ۱۸۰۲ بالا : پان تروئل وسط : «ماکس فون سیدو» درفیلم «سرزمین جدید» پائین : اینگمار ب رگمان درمنکانو بطو ردسته‌جمعی به عار آو بخته شداند. » دربخش پایانی فیلم «کارل اوسکار» . 4 بزودی فهمیدند راهشان را درصحرا گم ۶دهاند. ۸