Cinema - Tehran International Film Festival (Nov 1977)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

والتر . اف . با رکز (چپ) ‏ وکیت . اف . کریچلاو ء به‌هنگام تهیه صحنه‌ای از فیلم در این مرحله » فیلسازان ناگزیر بودند تا نسبت به‌سایل مطرحه‌ی بخصوصی در ارتباط یا موضوعشان خیلی دقیق باشند . به عنوان مثال » یکبار بهنگام همین بحث‌ها » يك نازی خیلی پرشور و آماده‌ی طغیان به مب مجموعه‌ی اسلحه‌اش اشاره کرد و وسوسه تا به طور امتحانی هم که شده . لااقل » اسلحه را در مقابل«دشمن» به کار برد » پارکز می‌گوید : «در همین لحظه او به قفسه‌ی سلاح نزديك شد » ما می‌فهميديم که این اسلحه‌ها چقدر برای او میم هستنب » بن آراش زرد و تا کردیم که اصلا از این موضوع دور شود » چراکه نمی‌خو استیم با صحبت درباره‌ی م رگ » راحتی و بی‌غل‌و غش بودن صحنه را خراب کنیم » تا فرصت داشته باشیم برویم و با دوربین‌ها بر گردیم .» د رگفتگوهای توی منازل » «پارکز» و « کر یچلاو» ۲ اپکتر؟ : نها کار فردند وکا کی ما ۳۳۰۰۱ دیگری فیلم برمی‌داشت. وسیله‌ی كاريك‌دوربینآریفلکس . بی‌ال و برای صحنه‌های طولانی > يك اکلر آسی‌ال‌بود. علاوه براین بسیاری از صحنه‌ها را «جان الس»0۳7[) (معلتو «پیتر جانسن» (20560ل ۳616۲) گرفتند که از ترس انتقام و خشونت نازیها : خواستند اسمشان‌رااز عنو ان‌بندی حذف کنند . (بایدگفت که این احتیاط‌چندان ۰۰) 11۲0۳012 پارکز اشاره می‌کند که بودجه‌ی آنها کمی غیرمعمول بوه چراکه شامل بسیاری پرداخت‌های رسمی و قانونی ی مر ند »جرا که جه دلیل بحنا میت مسا له در این منطقه » فیلسازان مجبور بودند تا جوازهایی مخصوص بر ای کارشان‌تهیه کنند. پارکز توضیح میدهد که: «ما سه نوع جو از مختلف برا ی کارهای مختلف فیلم لازم داشتيم . اما اکثر این جوازها غیر عادی و غیر معمول بودند . به عنوان مثال » در يك شکل استاندارد» برطبق موضوع فیلم » اجازه‌ی استفاده از صدا و تصاوبر خود بخود وجود دارد » درحالی که برای ما این اجازه‌به‌این شکل صادر شد : «من اظمینان می‌دهم که به «حصزب سوسیالیست ملی خلق سفید» وابسته‌ام » که اعمال این " حزب و اعمال شخص من با موازین اخلاقی جامعه‌منافات نداشته و ندارد .» و از این قبیل . این عبارت لازم بود تا بتوانیم بیمه‌ی لازم برای فیلم را تهیه کنیم.» تفای از امصای هر مواففت‌نامه باء درخواسی 7 پارکز و کریچلاو باید به‌سادگی با نازیها و خانواده‌های آنها در منازل‌شان ملاقات می‌کردند و آنچه راکه‌گرفته بودند نشان می‌دادند . مثل هر جنبش دیگر : این حزب و گروه هم آدم‌های مخالف و انشعابی خودش را داشت و فیلسازان مجبور بودند با وسوسه‌های گوناگونآنهادر انتخاب صحنه‌های مخصوص و یا رنگی و یا عدم رضایت ۹ وود صتنه‌های ناراخت کنند. با اعضای آزشت و بدقيافه بجنگند . مثلا » نازی جوانی بودکه به شکل مکانبه‌یی از ایسلند دروس و دستوراتی دریافت می‌ کرد تا به يك «استف عالیقام» در يك‌گروه احیای مذهبی بدل شود . جاه‌طلبی‌های این جوان و آرزوی کودکانه‌اش رابش کالیفر نبا مطالعه‌یی درحزب نازی امریکا برای داشتن يك کالاه‌خودمحافظس ء می‌توانست‌صحنه‌های جالبی در فیلم باشد . یا در يك موقعیت دیگر . فیلسازان به خانه‌یی روستایی رسیدند که در آن دو دختر جوان نه چندان‌زیبا با دوست‌های پسر نازی خود زندگی می کردند » چندبچه. چندین سک » و چند قفسه‌ی پر از تفنگک داشتند ..پارکز می‌گوید : «اما اگر این از بهای غیر عادی را در فیلم مي‌داشتيم » نه فقط زیبا نبود بلکه خود بخود تبلیغات مقثری هم می‌شد » و سرانجام » فیلمی غیر صمیمی و بی‌ارزش می‌داشتیم . به‌صف کردن مردان پوشالی شاید ما تور زیبایی می‌شد اما آلن و بنسنت متوجه این نکته بود . اگر ما چندجا دقت و توجه او را نادیدهگرفتیم » در حقیقت در معرض خشم همه قر ا رگرفته‌ايم .» ۱ علاوه‌براین » فیلسازان در موارد بسیاری درمعرض بر انگیخته شدن‌خشم و وحشت میان‌نازیهای عادی‌درسطوح مختلف طبقات متوسط قرار گرفتند . یکبار آنها تصمیم گرفتند تا از خانواده‌یی فیلم بگیرند » و بهمین مناسبت با يك‌ضبط صوت ومقداری نوار » برای بار دوم‌به‌ملاقات آنها رفتند و ساعتها صحبت کردند . کریچلاو می‌گوید : «این عمل » دو هدف داشت ۰ اولاکه خود نوعی‌تحقیق بود » و دوم آنکه می‌توانستيم با بررسی نوارها که بحث روی مسایل گوناگونی را در بر میگرفت » تصمیم بگیریم که چه مناطقی يا مسابلی محتاج فیلمبرداری‌بیشتر هستند . این به‌ما اجازه می‌داد که مقدار فیلم مصرفی را کنترل کنیم و در حد منطقی نگاهد ار یم . در عین حال» به‌ما صدابی با کیفیت خوب برای استفاده در فیلم‌میداد» که‌در بسباری از مو اردازاین‌صداها بر ای‌فیلم استفاده کر دیم.» از : جودیت مك‌نلی فرجمه : دیما دور از عقل هم نبود » چراکه از زمان نمایش «رایش کالیفرنیا» » پارکز و کریچلاو» چندین تلفن تهدیدآمیز ناشناس داشته‌اند .) يك مشکل مثلا این‌بودکه فیلسازان باید چهره‌یی بی‌تفاوت و بی‌نظر می‌داشتند . این مشکل بخصوص‌خیلی حاد بوه چرا که حتی بعد از آغاز کار فیلمبرداری پادر حین کار » احساس می‌کردند که باید به‌تماس های‌غیر حرفه‌یی و دوستانه‌ی خوه با نازیها ادامه دهند . پارکز شرح می‌دهد که : «چندین‌بار » ما در میهمانی ها بی‌بودیم و برمی‌خوريم به کسی که بعد از چند آبجو برم ی گشت و میگفت ۰ چرا حقیقت را نمی‌فهمید » سرانجام دلایل مارا نفهمیدید ؟ و ما مجبور بودیم مثلا بگوییم که شغل مابه‌ما حکم می‌کند که نسبت به عقاید شما هیچ جهتی نداشته باشیم . طبیعناً » اگر هر جمله‌ی مخالف م یگفتيم ؛ دبگر کار تمام‌بود . در عین‌حال می‌دانستيم که نباید بهیچ‌وجه تظاهری به‌تمایل با اشتیاق با همر اهی نشان دهیم.» هما نطو رکه زمان می‌گذشت» «پارکز» و «کریچلاو» به‌تدریج حساسیت‌شان رانسبت به‌مشی‌نژادپرستانه‌ی نها از دست می‌دادند + اما هرگز کاملا بی‌تفاوت نشدند . «کریچلاو» با خنده می‌گوید : «خوشبختانه » وررفنن با وسایل بهانه‌ی خوبی بود برای احتر از از لحظات‌بد. اگر کسی با چیزی وحشتناك سر می‌رسید » یا مثلاکسی انتظار داشت که نسبت به چیزی که میگوید وا کنشی‌نشان دهم و من چیزی نداشتم که بکویم همیشه عقب می کشیدم و می‌گفتم که يك دقیقه صبر کن» مثلا بابد ضبط صوترا کنترل کنم . و این خودش چند لحظه فرصت می‌داد تسا عبارتی بکلی بی‌طرف و بدون جانبگیری پیدا کنم .بهر