Start Over

Cinema - Tehran International Film Festival (Nov 1977)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

ویدور. : ۱86 7 توشته : جان‌با کستر ۱ («( «روبی جنتری» همانند «آنسوی جنگل» تصویری است از شهوت و خشونت که به‌زندگی در شهرهای کوچك آمربکا کیفیتی انفجاری می‌دهد. اصولا" از نظر «ویدور» شهر صحنه مبارزه‌ای است‌که در آن کوشش انسان برای مقهور ساختن طبیعت نیروی حباتی او را گرفته را ی هعنی ساخته است نها در بیرون از شهر و بخصوص در جنوب آمریکا راه 5اه وندون است که مبارزوه هنوز ادامه دارد وهم جات اسان هنوز بختی بزای پیروزی دارد. قهرمان زن داستان » روبی (جنیفرجونز) علی‌رغم علاقه‌ای‌که‌به بوكتاکمن (چارلتون هستون) آخرین بازمانده بك خانواده اشرافی رو به انحطاط. دارد با مرد پیوه آرامی به نام کیم ی ارت ادن ادا کین رابطه او با «نوك» سبب مرگ «کیم» می گردد و در پایان «روبی» با شکستن و به‌زیر سیلاب فرستادن زمین‌هائی از باتلاق راکه بوك خشك نمائی از فیلم «روبی‌جنتری» ۱۳9 صحده‌ای از فبلم «مرد بی‌ستاره» و اکرده نود معشوقش را هم نابود می‌سازد ۱ چنین می نماید که برای «ویدور» باتلاق . ابدی و گریز ناپذیر باشد و در پایان هم در گل . ولای باتلاق است که روبی و بوك یکدیگر را. در یکی از بهترین سکانس‌های ویدور به , قصدابودی و مر ند باتر ۳۰ فیلمیرداری این‌سحنه در یك‌باعلاق واقمی م۴ نبود» سلزنيك دکورهای فیلم «هاله‌لویا» را بازسازی کرد و نتیجه این شدکه اين دبحنه همراه با مه وتنه‌های درهم پیچیده درختان تصویری مناسب از ناخودا گاه انسان شده‌است. «ویدور» بعدها اظهار داشت که این‌فیلم خودش او را به باد نمایشنامه‌های تنسی وبلیامز . می اندازد.و صرفنظرا از ساد نی تحمای داتا ۱۵ وجوه نشابه قابل توجهی بچشم می‌خورد.بعلاوه که توسط سازنيك بر او تحمیل شده بود» بیزار بود : شخصیت دکنر (برنارد فیلیپس) و برادر روبی » جوول (جیمز آندرسون) که مدام از کتاب مقدس نقل قول می کند. ولی وبدور اعتراف می‌کند که این دو شخصبت در مشخص ساختن محیطی که‌روبی سعی هازد از ان کر نقش با ارزشی‌دارند. می‌گوبد : «شخصیت برادر و پدر روبی دو زثش فرعی وتنها از این نظر جالبن د که زندانیان محیطشان هستند. ولی روبی ثابت میکند که برخلاف پدر و برادر » قدرت گریز از محبطش را دارد. او با نشانه زخم‌های عمیق ونفرتی ‏ سنگین در سینه. دقبقاً انعکاس محبطی است که در آن پرورش بافته است. او نمی تواندبخشاید. ولی می‌تواند به مبارزه ادامه دهد» » مثل همه قهرمانان زن «ویدور»» حتی اگر مبارزه به بهای نابودی معشوق باشد. یکی از جنبه‌های عجیب کار «ویدور» «وبدور» از دو شخصیتی اپنست که او هیچگاه نتوانست با ژانروسترن که با امکانات فراوانی که برای بردن حادثه به میان کوه و بیابان دارد» کنار بیاید. البته علت احتمالا ایست که او پر جح می داد ار ط یت به عنوان زمینه‌ای برای نمایش کش‌وقوس‌های روابط جنسی استفاده کند. «مرد بی ستاره» (۱۹۵2) به دنبال «شین» فیلمی که ویدور سیار می‌ستاید وبا زمینه داستانی مشابه فیلم استیونس» مبارزه بین گله‌دارها و کشاورزان؛ ساخته‌شده ودرآن کر دا کلاس ذثش‌هفت‌نیر کش بی‌خانه و متصدی را دارد که در اغاز ذو سط پك گله‌دار (جین‌کرین) اجیر می‌شود ولی بتدریج جبهه عوض می کند وبه صف کشاورزان می پیوندد. بازی ها اه درل دی هفت‌تیر کش شهوت‌ران وفیلمبرداری صحنه‌های خارجی مناسب حال وهوای حوادث فیلم است ولی با ابنهمه «مرد بی ستاره» راباید از جمله کارهای کم‌اهمیت «ویدور» بحساب آورد. دنباله دارد