Cinema - Tehran International Film Festival (Nov 1977)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

کاملا به تصادف و من فیلم «سه زن» را دیدم ‏ فیلم «۷ زن» : کار «جان فورد» را هم دیدم و فیلم تازه‌ی «جستجو» را . البته به‌خاطر نوشتن این بادداشت کوتاه و دلایل بسپار دیگر , کاش متلا فیلمی دیده بودم به اسم «چهار دختر» يا مثلا «دو دختر ويك جوان» . اما «جستجو» يك نقارن لذتبخش را ارائه‌میدهدکه حاصل همکاری دو زن (لیندا پلن «ع۷611 012ط1,1 و کارن روز نبر گ 05670678 0 ) درکا رگردانی و تهیه‌ی آنست و باشیه واقیع گرایی نیمه روستایی پاکیزه‌اش » نمونه‌ی درستی از سلیقه را به‌کسی چون من ارائه می‌دهد که در آستانه‌ی کلافه‌شدن ازاستخرهای خالی و متروك «رابرت آلتمن» و غوطه‌خوردن کامل‌خود دريك ناآگاهی کامل است . آخرین شاهکار «جان‌فورد». از سوی دیگر ۰ نمونه‌ی درست دید يك کا رگردان است‌در مقابل ساختمان درهم‌ریخته و بی‌شکل «رابرت آلتمن» و کوناهی‌اش در ارائه يك هشدارست به جای معنا . «( زن» » البته در زمان خودش ۰ ۰۱۹۵۰ کمی کهنه و از رسم‌افتاده می‌نمود» (هرچند حالاكلاسيك‌است) درحالی‌ که در آن زمان «مردی برای تمام فصول» و «]گر | ندینمان» رسم‌روز بود. «آلتمن» . هميشه کا رگردانی نوجو و نوگرا بوده است و منابع كلاسيك تمثیل‌هصا و استعاره‌های تکراری » طرحهای تصویری با معناء چون چراغهای نفتی » مشعل‌هایی که شب جهنمی تاريك فیلم جان‌فورد را روشن می‌کنند دیگر برای او نمایشگر کب نی هه طه در بار ۵ فیام «سهزن» دستیابی به چنان محدود‌ی سنتی از ارزشها نیستند که فورد را در آخرین لحظات زندگی هنری‌اش فراگر فته‌بود. شاید فیلم‌های «آلتمن» هم در بردارنده‌ی همان تلخی و بدبینی‌پی باشند که در آثار آخر«فورد» به‌چشم‌می‌خور ند. اما حتی اگر چنین باشد : اين تلخی نه آنچنان خشك است‌و نه آنچنان عمیق. هرجاکه فورد در«۷ زن»» قهرمان ژن را پیش‌رو» در تصویر دار » چراغها را خاموش می‌کند ».اما «التمن» قنها نما را عحو می‌کند ‏ باعل با يك حرکت از او می‌گذرد با با حرکتی افقی از او دور می‌شود . 1 : «سه زن» در میان بهترین کارهای «آلتمن» جای می‌گیرد » هر چند بعضی از نظاهرات بعضی از بدترین کارهای‌اوراداردهچون«بر وستر مك کلود) یا «تصاویر »-یعنی هما نطور که دیگران هم‌گفته‌اند » به دوپاره‌ی‌درخشان اینهم البته چیز تازه‌بی نیست . «مش» در انتها سقوط می‌کند » و «دزدانی چون ما» نیز چنین است. درحالی که« کالیفر نیا . مشکل «آلتمن» در پایان‌دادن به‌فیل‌هایش گاهی حتي به‌بخش‌های بسپارخوب آغاز فیلش هم سرایت می‌کند . بسیاری از شادترینن فیلم‌هایش » نتیجه‌ی موفقیت او در استفاده ازچهره‌های به عبارت دیگر » او همه‌ی انرژیهای خود را در محدوده‌ی بسپار وسیعی از تزئینات و ظرافت‌ها تفسیم می‌کند (که تنها درصورت‌يك اول و بسیار پیچیده‌ی دوم نقسیم می‌شود . نصف به نصف» ء پاره پاره می‌شو د جدید و آغازهای درخشان است . نوشته : راج ر گرین‌سیان ترحمه 2 دیما کلیت > مفهوم اصلی خود را می‌یابند) یا » به‌جای‌ارائه‌ی شخصیت یا ساختن فضا و موقعیت ۰ آدم‌هایش رادرشکلی از يك نوع استحاله‌ی جادویی می‌گذارد . «سه زن» به‌همین استحاله‌های جادویی تعلق دار . در ۷۰ دقیقه‌ی اولش ۰ فیلم خوشنود کننده است » یعنضی اساسا" در پرداخت خوشنوه می‌کند . اما تماشاگر دیگر نمی‌تواند تغییرات پا آنچه راکه بعد از آن فرا می‌رسد بپذیرد و حتی رد می‌کند . فیلم ادامه می‌یابد» انگارقرار است اتفاقی بیافتد.و .هما نطو رکه منتقد ین بسباریکفته ای انگار درباره‌ی چیزی جدی‌ست که چندان اهمیتی ندارد» تا آنجا که در انتها » ارزش همه‌ی آنچه که مورد قبول و خوشایند بوده مورد تردید قرار می‌گیرد . داستانابنستکه‌چگونه «پینکی‌روز» (سیسی‌اسپاسك)» از تگزاس به کالیفر نیا می‌آید تاهویتش را بیابدو به‌منزل «میلی لامورو» (شرلی دووال) در آپارتما نهای ۳۱۲۳16 6 در ۹۳۲1085 ا567ع(1 می‌آید و اینکه چگونه زن سوم * «ویلی هارت» (جنس رول) در ضربه‌ی حاصله از تولد کودکش ‏ در حقیقت به تولد دوباره‌ی خودش می‌رسد و دو زن دیگر با همین حادثه » به مادر سالاری‌پی‌دست می‌يا بند که‌یادآور سبكز نان غرب وحشی‌ست. تقریباً همه چیز و همه‌کس در فیلم يك همزاد یا تصویر : میلی -پینکی » ویلی کودك » شوهر ویلی ۰ ادگار و آن ستاره‌ی وسترن‌های تلویزیو نی‌وحتی صحرای کالیفر نیا که یکبار پینکی آن را «شبیه نگزاس» با سایه‌بی دار