Film and Art (July 1971)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

[0) «حسی رضائی» عین دستور «فر بدون گله» را کار می‌بنده و زعیجه اش مضر وب شدن «ثر بمان» است . «قيلم‌دهنر» به «اصفهان» 0 آفعاب داغ تیرماه , وجاده گرم وس‌اب‌های خوش رم و بازهم گرما . گرهای ؟شنده که کویر‌ها را در تب‌وتاب سی‌برد . چه می‌تو ان کرد » جایه برای حاضر‌شدن سر‌صحنه «کافر» پا نصد کیلومتر راه دا طی کرد . وقتی به‌اصفهان میرسیم ساعت ۱۱صبح است وها شش ساعت است که میرانیم . پیدا کردن محل کار ا کیپ فیلمب_ردادی جهل ستون پیشی‌ا فیمتاعت از وقت مارا می آیرد . چه عضی از اصفها نیهای زد نگ ما را بهبیراهه می‌کشانشسد . وقتی جلوی باغ بز رگك «کافر» می‌ایستیم » دیکس روی پایمان بند نیستیم . درباغ باز می‌شود . اژ دور انگاد درون يك سربازخانه دفته‌ایم . هر گوشه و کناد تختی بچشم می‌خورد وانبوهی اذ باذیگران که پیر اهنی سیاه به تن دار ند . حمید مجتهدی, فر یدون کله ووحیدمجتهدی‌باخوش‌روئی باها ۹ + 1 ۱ 1 عز ادش فرستاده مخصوص ۱ ۱ نو آوران < رو برومی‌شو ندوماخسته ازاین‌راه طولانی دربا یه ایو آن با غ‌می نشينيم. راز تعادقات معمو له از کار فیلمبر‌داری جو با می‌شو دم له میبگوید : «کمکار می‌کنیم وما تلاش می‌کنیم کار مان خوب و حساب شده باشد» وحمید محتهدی که آمور فیلمبردادی را هه‌عهده دارد اضافه مکند . «تأکنوت چهل دقیقه از فیلم گرفته شده است ۲۰ در تمه امروزفیلمیرداری از سکانس ۳۶ فیلم‌است ومر بوط به « ذذری دادن» حسن‌طلا دیکی از قهرما نان قیلم» است که دارو دسته «مهدی کاغر» برای به هم ریختن آن بخانه وی هحوم می آود ند. دس ساعت. یت دعد از ظه مد بر تدار کات فیلم آماده دود صحسه را اطلاع میدهه . ار صیح ساعت ٩‏ برای تهیه تدار کات صحنه و سیاهیان اکن درخا نه‌ای که بر ای این ممظور انتخاب شدداعت ؛ کروه کار کتان صحته رفعه‌اند . ساعت ۱/۵ است که ما همراه ا کیپ بس جاسه می‌دویم . حیاطی که قرآد است قیل‌بردادی در آن انحام کردد » یلك خانه قدیمی‌است با حوضی در وسط حیاط , اطاقهای ددسی وبا سردرهای محدب ؛ سه طرف حیاط را اطاق فراکرفته و دد طسرف دیگر , چند دیک بز رک روی آجر چیده شده است . بدیوارهای حیاط پرج‌ها ی ع اداری آو یخته شده وانبنوه جمعیت است که دد حیاط موج هیر نك ء پیر اهن‌های هشکی عز‌ادادی 3 ساعت ۴ مد ار ظهن است که کارها آماده می‌شود : حمید مجتهدی دود بین دا ببام خانه می‌برد ۰ یکی از کار کنان صحنه بر ای آنکه بدوربین وحمید مجتهدیآفتاب نتابد چتری روی سراو گرفته است ؛ در کتارش کمك فیلمیر‌دادها قر اد دارند . کله از سعید داد و باذیگرانی که دسته اودا تشکیل میدهتد میخواهد که يك‌باد قمر ین کید ۰ «رضا شه‌خادیان» كمك کار گردان فیلم سیاهی‌لشگی ها دا تعلیم می‌دهد وسر آتان قی‌یاد هی کشد که هدور بین نگاه نکتید ۰ تمو‌ین پا نت4 ها 7 9 دو بار آغاز می‌شود ۰ یکیاد