Film and Art (Sept 1971)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

برو یز ودی» نو ردوجهر چد! نشدنی:#عنو 1 ويك «منتقد» دارد, چه ایک‌دو سال بیشتر نست که وارد کار سینما شده, وازطرفی تا همین‌دو حاه پیش هم انتقاد #یلم‌می نوشت! در کفعگوی و تاهی که‌باوی‌داديم» نخست می‌پرسیم له در يك چنین موفعیتی و با یکچنین دو چهر و «حوز انفکااد نایدیر»‌ی مسائل مختلف را چکونه هي بیند و تر چیح عی دهد که از دید يكث فیلساز به‌سائل نگاه کند یا از وب پاثه حنشقد رو بر نوری : نباید فیلمسازی را که کارش فقط بکدرجه از ساییرین «درشر امد فعلی این دو ودبد» #املا داهم ف 5 ننوانسته‌ام این دوتارا بههم نزو بل کنم. جون هنوز خودم‌را خبلی بیشتر از آ نکه پاث فیلساز بدانم. پلل منظاه غی‌دا نم تِ ب‌عتو ان باگ‌منتقد, ۰ وضع عیسینمای ایران را چکونه خی متید:4 «موفظیت فیلمهای جاهلی در نت سالا احر ناعت‌شه که فیلسا ز٩‏ ن‌ ها طوري لحت تالم آن قر ار یگ ند و 1قدر آزا ین فیلمها بساز ند که‌مر دم کم کم رجتشان زا به‌دیدن فیلم های چاهلي ازدست داد ند. این زمینه, از طر فی» زمینة فیلبهای مدرااررایی رق م یکند. من هچوچه ۱ مهناز ... جه پر ناز ! در يك‌تمای تلفنی.ازمهتاز. می‌دو یم » بعت ار يك سلام؛ چهرء بیار آشنای‌فیلمهای‌تبلیفاتی مختص , قبل از هر .هر و وستارءه نوخاسته فیلمهای ایرانی ی پر سوم ۰ «ز استر ِ (با قیلم «لوطی») » می‌خواهيم به فیذمبرداریر فته بودید‌شا بده الم ۰ دفتر مجله بیاید , مهتازمیکوید: 4 می دیروز ب تِ دفردا صبح باید برادرم را بیرم دفته بودم . پیش د کتر» میکو لیم« بعدازطهر ۱ جطور؛» و مهناد می‌گوید,«خیلی توب پس 2 وی ووسته که هن ۱ متأسفم یمد از ظهر عم باید بروم ججر #4 ت د شا بدو ا ظ » می‌گوئيم : « خون گذارم. !اقا و وزدزه ۱ پس , فردا صبح چطور است؟» می داشتم آب نبات قیجی ه ۲ مهناذ کمی سکوت می کنن که يك زن و نکدختر منو ۰ ومد می‌کوید , «ئمی‌شه‌شما مار من بقارو کرد وه ورد0ست من سراف ادبفرماین ؟ آحه‌میدو نین؛ دی ور ماو تحو من امنجا که کار 4 توهيم و مت : « هنر (,د , هی کنم » سک تی !عون ندارن. بیا بر خد! میدو 4 هم هستم ومجبودم که‌همیشهس ر کارم کیه من از این حرف چند احت باشم» ۱ شدم , ۰ نانوی شما ند فردا سب که به‌دیدن مهتاز خوائید و بقیه دد صفحه ۴۲ بمتر است؛ ز دادی تشو ‏ ق کرد