We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
مهناز ۰.۰.۰.۰ (بخبه)
فلا میخوالنم . اما جدود چندین اه استکه کارم خیلی ۷ شده ودچگر فرست نار خواندن پیدا نمی کتم. و فکر نمی کلم حالا که نعاز نمیخوا تم ؛ بیدین هد پاهم + خ۵! خودش مید! ندکه من گر فتارمو فرصت لمیکنم که هر روز سه مر لبه با او سجبت بکنم ۰
از مهناز» ممزان تحصیلاتش در[ میپرسیم.
من 6 سیکل اول خواندم و بعد ترا احسیل گر دم.
ت چرا ۱
پخاطر اینکه دهم حول درس خو اندن را امارم.
آخ این که خیلی بده ۱ چرا۱
من البته هاگرد دی نبودم. دلی والعاً حوسلا تاریخ و جفرافبا خو ادن نداشتم , من اسلا هپچوفت خودم چیرق آمیخو ا ندم, هدیته سر کلاس به حرفهای معلم گوش ميگردم و بعد هر چفدر ازدرساو پادمی گر فتم» فردا همان را پی می دادم ۰ دیگر خودم چیزی تمیخواندم, الببهالان خیلی ز باد عنأسنم از اپتکه تحسیلالم «! ادامه ندادم ودرس نخوائنم ,
به مهنا میکوئيم که کمی دنگ پریده بهنظر ميرسد» و او می گو پده «ر تگف پر بد یمن بهخاطر آنت که خیلی لاد ميکنم : هدشه هم هیینجا هتم و گمتر جرأت ميکن م4 عثل مردم عا دی بروم گمیدرخیا با نها بگردم, خدا نکن که چهر ذهنر پیهای چد کمی برا مردم آشنا بدود : آد وقت است که دیگر وافعاً از او سلب آزادی میشود. مردم فکر نمی کنند خوب پث هنر پیشههمهدلآ نهاست: چرا با ید ازد پدن اودرمیانخوهشان تعچپ کن ٩ پلك موسوع چالسی را جرا بان بگویم: ازوقنی که من درفیلم لوعطي قش بلقیسدا پازی کردهام ؛ همه فکر ميکنند کهواقعاً پاشروید حور قهار هسلم. و جالب اپلست که این احساس به خودمنهم دستداده, درها لی که من وافعاً نمی توا نمعشروب بحورم, اسلا ظر فینش زا ندارم, من با پاف استتان آبچو به راجنی ست ميشو م!۰.:
راسلی پاث «وضوع جا لبد پگر راهم براپنان پگویم» اروقلی که من در فیلم « لرطی + بازقی کرده آم + جالب ار پن للفعی که بهمنشاءه (وهنوز هم میشوه! ) للفن بل پچ درااده ماله استکه هی ,و بد عاشلی من شده است!
۷
حنی, نهدید. هم می کند. میگو ید که
صَ میخواهم بیا یم خو استلاری لو و
پر ! بل بیا ور م.و از این بی اعتنا لسبای تو هم خبلی ععبا نی شدهام!
بهرحالخدا آخرو عاقیتتان
دا با این عشق ۱۲ ساله به خر
کند , راستیخودتونچتدصا لتو نه؟
۲۳ ال
خوب . عیبی تدآرد.همیشه
دسم بوده که شوهر دحمال از زنا
پمرثی داشد ۰ حالا دد مودد شما
مه میدود که ددست در عکس
شود .
4 + الناقا ب نظظر من دوسال اختلاف سنافیست ۱
خوب پی خوش به حال ۴ ساألهها ۱
عوضوع صحبتد | عوض میکنیم و از مهناز میپرسیم که آیا قبل اذ پیشنهاد بازی ددهلوطی» هم : پیشنهاداتی برای بازی دد یلم وی شده بود ٩
بله ؛ پیننهادات ز با دیمیشد. ولی من خیلی وحشت داشتم از ابنکه پیا یم تویار سینما ؛ چون هه من میگفدند که محیط سیئما ؛ فاسداست: دلی بمدکه من واقعاً آسسم وی این ار . دید که ان حرفها درست تیست ومحیط خیلی بهدر شده است. منالان فکر میکنم که هر شخصی درا بنمحیط میلواند خودش را حفظظ بکند. ابن پستگی بهشحسیت خود او دارد.
دد من فیلمهای اپرانی از نظر کیفیت هم خیلی «هتر شده | ند. بخصوص ازو فتیکهجایز/«سپای» راکذاشتها ند , چون این جایزه باعث شده که يك دقابت موثری در کار همه کانیکه کار سیلما میکنند , بهوجود میا بد.
درهر کاری رفا بت (و هحادت)
۷اعث پشرفت میشود.
مهناذ پس از این ميگوید که هذر بیشه های مودد علاقه اش شرلی مکلین: بار بادا استریسند و آنتونی کولین هستند. دد مورد هنن پیشههای اپرانی هممی گوید که اگر کاد گردانها بتوانند آنها دابساز نده عبهشان خوت هستنه و قلي کهعقیده از ادرموردچهره ای نازهای که هىل خود او , در پکی ددسال؛ آخیر واددکاد سیتما شدءا ند ی بر سوم می کو بده
«من اسولا نمیدانم روی بد شاامي است پا خوش شانی که با هیچتندام زاين هنر پینه ها معاشر لی ندارم: الینه من همه هنر پینه های فیلمهای لیلیفا لی با میشناسم: و لیب هر پیدههای سینما اصلا آشنا لی ندارم» از مهار دد باد؛ فیلهای
آیندهاتی سثوال میکنیم.
«من قراردادی برای بازی در مها فیلم اآقای علی عباسی دارم بکش همین فیلم لوطی بود. یکیهم قبلم دسکی» اس تکهآقای حا نمیقر از است کار گر دا نی کند و سومیهم فیلمی است که آقای اصافلو برای آقای عباسیمیسازد. البته من نمیدا لمفیلم آقای حاتمی زودتر شروع میشود با فیلم آقای اسا نلو »
موقمی که دادیم از مهناز خداحاهتلی می کنیم: می گوید : «مردم قکر میکنندکه منبولمی دهم ودرطبوعات برای خودم لبلیغمیکنم. ترا بخدا بنو ید که اصلا ابنطور نیست وسطبوعات بخاطر لطنی که به من دار ند» ازمن عکس و مطلب چاپ میکنند. اصلا پك هد پیثه فبلمهای تبلیقا تی احتیاج نداردکه بول بدهد برایش تبلیفات دکنناه»
توضیح دادهام که در آغاز» قبل ازهر چبز + مهمتر بنسا له برایمآن بود که پرحال و اردکارفیلسازی شوم. برای من موقعیتی پیش آمد که يك فیلنم جاهلی بسازم . این فیلم بیرحالهر چهبود » میتوانت پرواف ورودمن بهسینما پاشد . اگر آ نرارده ی کردم که باید هچنان؛ پشت درمیما ندم , ودرعین حال هممیدا نستم کهاگ رآ ثرا قبول کنم» باوجودسوژة آنو باوجود عواملی که دراختیار داشتم فیلم خویی از کار در نخواهد آمد.خلامه که منمیخو اهم بگو بمدسه تاجاهل» فیلم من نبود . فیلمی بود کهعناصر همان سینما لیکه دراین فیلم دهدیم آثر! ساخنند . من فقط با لقب «کارب گردان» ۰ اظر برفیلم بودم !. نه از فکرخودم آواشتم دراین مابهای نگ ارو ۲4 نکه خو استمدر آنحر فی نز نم. من قیلا هم گفنام که فیلم اول من ۰ دردالنع » فیلم درشید» است«.
اژ نودی میپرسیم ظرفاین
شما الاث دادید به کدام فیلمساژ فکی میکنید ؛
من قظرم شخص بخصوصی نیست. دارم کلی میگو بم. درست است که لازم است ساز ندگان فیلمی که کمی باارزش تر از اقا فیلمهاست نو یق خوند به اینکه راهشان را ادامه دهند. ولی این تشویق نبا ید بشکل فعلی باشد» چون دراینصورت نتیجه عک س گر فته می شود. به ظلر من بهتر است که !ند کی منطقی تر نگاه کنیم به کر يكفیلساز نیت باهوشتر و با شعور تر خودمان. من [خودم شاهد بودم که این لشو بقهای خیلی اغراق آمیز» کار فیلسازیراکه می توانت موقعیتی چد! از موقعیت فبلسازان متعارفی سینمای خودمان داشتهباشد, چطور به سطح کار همان فیلساز ان م«سو لی رسانید» .
نودی» پیاز این دد مورد حس نیت «علی عباسی» ددنهی؛ٌ «رشید»و نیز بازی خوبتر پیشکان اینفيلم. بخصوص دهرو زو وقی حرف ود اد سپی به کار خوب علیرضا زدین دست ؛ فیلمبرداد نیلش اشاده کرد.
«جوای است که نیت بهسا به ای که دز کازرش دارد» خوب پشرفت کرده است.میْ بعداز | ینکه «خداحافظ رفیق» را دیدم» حس کردم که [بك استیل خیلی لمیز در کار فیلمبرداری او وجود دارد. این بودکه اورا به عنوان قیلصردار « رشید » انتخاب کردم و از کارش هم خبلیر اضیهتم»
«نوری» در پایان گفتکو ؛ آشاده کرد به آنکه تا چند هفته دیکر فیل تازهایدا که سوژهاش کاملا بر عکس «رشید » است با خر گت 1#فینامی» چلویدود بین خواهد برد. او گفت اسم اینفیلم که سناد پویتی هم تصویب شده ؛ «حکممباشی»است وقراد است که يك کمدی رئالیستی پاثد 1
دوسال ی کهواردار سینما شدهاست سس سس چه مسالهای به نظرتی ناداحت حتابقی از زدان (به کنده رسیده است وبهعنوانيك -.. " سنست
فیلمساز. دلخودیاش ازچیث؟ -ه من قبل از اپنکه وارد کار فهپلسازی شوم, قط از دید يكمنتقد, مسالل را نگاهمیکردمو لی و قلیخودم فیلصساز شدم . لوانستم ازهردوچنبً هم بهعنوان يك فیلمساز وهم بعنوان پامننلده + مسا ل را برایخودم تحلسل بکنم .در چنین شرا یعلی» چیز بکه برای من ثاراحت کننده است,) پنست کهگاهی ملبوعات ومنتقدین کار یکی از فیلب سازان خودمان را کهشا بد کارششلا فقعط. یکدرچه بر لرو بهتر از کارسا برین باشد + قدر بز رگد ميکنند کهاسلا
هستند. مثل اینکه تنها داه موفق شدن در خوانند؟ از کافههای لالهزار میپاشد! 3 (7 در مورد خوانندگان و آهنگازان جوانیکه دد این زمینه فعالیت میکنند چه نظری دارید ؟ نو وتاژهای نمیبینم که مود و پادهاش نظر بدحم , تمام کاد ره از ردی یکدیگی
فٍِ- در حاستن
ولاز داهفیقا گم ی کده 2 تسس
دای خیلیاشنیاه است»
بسح
لت