Film and Art (Dec 1971)

پسه از فیلمهای هندی و تر کی اينك چشممان بجمال بی مثال قیل‌های عربی دوشن میشود و بزودی اعت که خول «حصولات عرهی سراذیر این کشود میکردد . خك ات که اگر قیله‌های عندی و ترکی اندگ توفیقی دد این مك بدست آددده‌اند بدال جهت بوده که از چهت فرهنگ . آداب درسوم وعوسوقی با گذورما تزديك بوده است؛ حالاکه بمد از مااها فیلمهای عربی زارد این سرذمین میگردد : بخاطر بسیادی چهات که بقصوص ربثه‌های مذهیی دادد این احشمال وجود داد که این فیلیها نیز وراینکشود باذادی بدست آورد و مدت مدیه‌ی از دفت نهیه کندکان فیلم‌های ایرانی حرف مپارژء با آن گردد. هن میداتم اتحادیه صدایم فیلم ملی ايران دد این مودد چه اقداماتی انجام داد است داژزدنگی تاجری خنده!م می‌گیرد که چون ملاحظه هی کندتنور داغ است, فوری تعدادی فیلم عر بی‌میخرد که بقول‌ممروف ویر‌انهاثی را توش چان کند وی پول بجیب پززند جالپ‌تر از همه آن است که متاسفائه این فیلی‌ها درهمان گروه های ثمایتی دهنده فیل‌های ايراني بتمایش درخواهد آمه جا داده که اتحادیه صنایع فیلم ملی ایران و تهیه کنندکان یل که عسر دسرمابه خودرا دداین رام بر انداخته وسرف‌کرده‌اند ترنیمی انعاذ کنن که از وررد مصولات سینمائی کلورهائ ی که حد. اقل سینمائی درحه سینمای کشود ما دارد جلوگیری شود و فکر تماشا کری داکه سالها است اددا ثر بیت کرده تا يك سینمای خوب و بادداشتهای‌هعنه. .. سالم بدو تحو یل‌دهد با آتادمهوع هندی دعربی وتر کی متحرف‌نسازد. علی مر تضوی صاله دلال بازی و باژازسیاه هم درچاهعه سینمائی اینذهر جورت یکی از شک حای «انمی» ۱ در آمده ات این مشکل به اتواع مختلف درجلو سینماهای تهران خود نمائی ۳ والبعه خیلی خوب مید‌انیم که بهعضی از این سونماهاخودشان در ایجاد بازادسیاه ودلال باژی دست دار ند . آما بدتر ازهمه ؛آ۵ هردمی خستند که به جبهه «باز ازسیاه» کمك می‌کنند و آنرا کسترش میدحتد ؛ یعتی این که خودشان جای دلال‌ها دا درصف میکیر ند وبا این کاد, به دوهدف‌خود دست‌می‌با بند, هم برای خود بلیط سیتما تهبه می‌کنتد وهم برای آن دلال نکوث بخت ۰ و باین تر تهپکار شکل ژادتری بخود مهگیرد ۱ تکار نده خود شاهد این قضیه ددیکی اژسینماهای شمال‌شهر بوده است وفراهم کرد یکجود جنک اعصاب برای اعصاب فرسوده خویش , اما ما چتارمی‌تواشستیم بکنیم ,وقتی که بافوجی اژ آدم‌های ازخود رای و بی‌وجدان دوبرو شده بودیم ؟ صاحبان سینما ها بخصوصآنهائیکه بطوديك سینمائی‌اقدام 6 وال م رکفت ز نید پیشعز اندیکزان ۰ مزاظب این بااد میاه ودلال بازی باشدد و نکذار ند حیئیت تماشاکر بیشترازاین ملمبه ۱ ناسر ملكمطیی + دضا بيك ایمائوددی , محمه علي فردین ؛ دضا قییانی . احمد قدکچیان . ممپدمطلمی؛ امان‌منطقی,فر پدون ژورگر ناداندای + درستحات‌اول مچله فیلم‌وهنر هذیه‌ یگ ذشیه با عنوان مر دمبادر عمرفی عدند که در محافل سینما ی‌سینه بهسینه تقلد ول میشد . ما له فیلموهنر که‌چون بمسی در میان کار کز اران‌میشمای‌فادسی عتنعضر شدء بوو آن چنان سر و صدائی با آررد که اثراث ناشی ار این انفحار , استودیو میدائیه دا پا عم قراددادهاو برتامه‌های آپنیهاتی تحت‌الشماع قرادداد . خیثاقههها , (ورلها, ازناثیر هموق این‌مفاله عتا ترشد ندو بحث داغ مچله آن‌چیان که کفتم نفل که وو. فیل‌وهنر شده این بود ؛ (چه باید کردا ) وبا ددچه غل:ٍمجلس کرد ید بود پوشنهادی بندی اصول ی که دوی فیلهای . غلام ژاندادم ء حیدد ؛ میعادگاه ختشم کرده بودءهشد اد یار معقولی بود برای آس‌های‌سینمایایران که امید میردد با هشم نکته به نکته این پمشنهاد که‌طرح مستدل آن در صورت پیاده شدن انجام نو یدبخشی دا دد بر خواهدداشت پر ای‌سینمای فارسی نقطه‌ی عطفی باشد . بدلیست‌اضا فه کنم که من زور دا آن‌هنات بر التیاب که از خوانسدن مطلب مچله بوی دست داده بود ندیده بودم , آلروز که در دفتر کازش دودادور ناهد عکی‌العمل او بودم دد مقیای بسهاز وسیمی‌با هر کرو پرومیند مطلب را در میان ممگ‌اشت. ۳ برحسب تصادف: اهر یکی ازروژهای حنتدکلشته کنرم به متل ناوری افداد, جل الغا لق ۱ آزهمه ملیت‌ها گوش نا کوش میز عارا اشنال کرده بودند. ژاپونی, امریکائی؛ انکلیسی, ددسی وننها تاد آدیائی خالسن؛ حقیر بود و کادسن های رستودان هتل, يك میزخالی در گوشه دءتود ان‌قراد داشت که با داهنمائی کادسن همی دستودان در پشت آن‌قرادکرفتم که نا گهان چشم به مه آشتای مطبوهاثی افتاد که محبت کناث رارد دستوران ميشدند . ادونقی کرعالی سردبیر مجله اطلاعات هفشکی‌پودنگ و آریا نویسندگان مجله . پودنگ تعارف میکرد که عیل به غذ) ندارد ولی آنچه در یکاعت و نیم توفف خود در رستودان مشاهده کردم این‌بود که پود نگ ازر فةای خود بوشتر از مه‌مول درناهار خوردت اشتها نشان داد. ساعت نزدیکی‌های‌دو بعدااذ تلهر بود بواش بواش موز ها خالی میشد و نك تولامشتریه دادد میشد, صحبت‌های سه همتاز مطبوعانی کاملا و اضح و آشتارا بکوش مه سید اروتقی کرمانی از غذاعه رستودان تمرف هی کرد و هی گفت» با ایتکه پا زن و بچه‌هدام کمتر در بیرون از مدزل غذا می خودیم دلی بعاطر غذای خوب