Film and Art (Dec 1971)

گزادش سوم زاهدان بانزده دوز لاش دد سرژمین بلوجها ببا بان دسید... کم کمد از یم 4 گوه تفتان نز د پاث عیتو یم . کوه عطیم قعان از دور سا چشمات‌یز هد , اما انگار این کوه هم دیگر حال ونای [ لدفدان کر دن ندار د. ز برا عتل سم کو‌ههای عصو ای بر جای خود عنوده است» حنی دودی هم‌از دها 4 آن رون نعیز ند اکنون الو بوس از میان لبه‌ها ی آو جاك با بد بگنره بدهکده خیلی کو چکی که‌درز بر کوه آلدفتان قر ار گر فده برسد جاده سیار بار یکی‌است» و گمان رود که الو دوس ما بنو اند از آن بر احنی نگذرد. ازشیثه ه رون اه میکسم. در پکظرف جاده دره سرر۴ ۳ فر ار دارد که هر آن‌امکان‌داردا لو وس پا کو چکتر بن لفز ش در آن سقوط کند با ان سدای ربزرش ستگهای کنا حجاده بدا خیل در ه هه ر اهر اسان‌»بی کند. الو بوس‌از حر کت بازهیا پسند اما د بگر دبر شده است + ز و۱ جرج عفب او نو س‌درست هر لب بر تگاه فر ار گر فده و فرورفته است , چه‌ها همه‌سلو ات عیفر ستسده , لحله حطر نا کی فرا رسیده است هیجر اگر بزی هم نیست .زا نندهخو سر ددو بارها تو بوس را روشن هیکند و ازمدهد ؛ باین امید که جات پا بند , اما اش ابنتکار را ننیکره ؛ زبرا چرخ جلو ( طرف ر است)همستگهای لب بر نگاه را فرو ر بخت و الو پوس سطرف دره ما سل ند تکك ار صورت چمه‌ها پر بده ست . اهر که یش از پلك قدم‌فاسله ترس ام وجوه از پگر ان را "رفن است ؛ همه در قمال ز ندگی سئو يت دار ند + خصوصا نیا که ز دی مشتر لا دار ند . هر وز و ند کیسا ای « به ثر لیس دیگر از باه اس ووحشت از در طرف راتده بختی یا ده عیشو بد ۶ عتاس»محله دور من خود راآماده میکند که گر الو پوس سفوط کره عکس بگورن یکی از باز بگر ان میگو بد اگر او بوس با تمام‌سر نشینان آن به 4دره سقوط میکرد شاید لا ده سال دیگر هم هیچکس نمپتهمید که‌ما در کجا مرده‌ایم وقصیه از چه فرار است !! ودر ابجا رای من‌بك سئله مطرح میذو د؛و آن! بنکه‌هنوز هلر بیده در اپران در مقا بل حوادت نا گیا نی یمه نست» هوز لهیه کنندگان شکر این ینتادهان د که سربا به ]نها در فمال سلاهتی و کار وفعا لیت هنر پیشه: کازب گردان وافراد فنی فیلم لأمی‌مینود دراپنجا سوان بك پیشنهاد بد نیست اشاره کنم که هنگام آهیه هر فیلم گر وه ساز ندگان آن فیلیرا بیمه کنند,شا بد این طر بق بتوان باین هه لاش از تدلان فیلمها پاسخ داد اتو بوس با كمك باز پگر ان و افر اد فمی فیلم بلوج ازستوط جات مي‌پا بد و بقیه راه را اامقصد پیاده مرو یم . هو اخبلی گرم شده است هروزفور! لباس خودرا درمیآوری, و از آب رودخانه ای که از کوه نان سرچشمه می گرد مینوشد . کیمبا لی بدنال يك آسیاپ جالب هی گرده عا قیت پلك آسیاب قد پمی پید! میکند. فرا زار است ذد این آسیاب بلك محنه 0 عکسی‌اختصاصی وجالب از «سعود کیمیالی» در کتارسار با نها تجاوز فیلسرداری شود. اعست‌حقیقی پشت دور س فرار م ی گهرد » منو چهر فر بد و بپار لد باز یگر ان این صحنه هتند. کیمپا لی لو ضیحاتلاز مرا بر ای ها میدهد و هد صدای‌دور دن‌شنیده نو د. دراین فیلم بهروز و وفی فش مرد بلوچر! بازی میکند ؛ مردی که با پد ازمرز حاد ه بگذرد. مردی که و قنی میفهمد در آسباپ" تجاوزی‌صورت گرفنه است» مثل کوه ۲ شفشان آفتان طفیان می کند وخشم او ترس برچهره یا ها می | ندازد» و کیمیا لی‌چه‌جای خو نی را بر ایا پجادصحنه‌های‌جا لب فیلش | تتخاب کرده است. هنگام خلیر همگی ناهاررا دد جا آی که ۲۸۰۰ کیلو منر از هر ان فاصله داز همستنند!۱ محیطی سا کت ؛ در ی لا ول ودو باره فیلسرداری اداعه عی با بد. سست حفیتی با کلاه جالمی که سرش نهاده است و اخلاق نیکی که دارد؛ سس در و بچه ها از سو که دار است + خصوصاأو قنی 0 ۳ یی از هد د» فیلمب دار ان رن ِ این مرزو بوم باشد همنه , دو باره, مثل خیلی زو دمی [ بد. اما کیمیا لی با تلاش