Start Over

Film and Art (Dec 1971)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

پی‌گبر تعام محنه‌ها لی راکه ازم بود در زبر کوه آللنشان قتان بایان برسا ند ؛ گرفته استو همه راصی هتند از لاشی که کر ده! ند. هت اکتو نکه این گز ارش دا بر ای شما مینو سم جهارشیه شب است مدای گندار منقر دز اده بگوش رسد مدای خنده باز پگر ان فیلم لو جر ۱ شوق میا ندازد» وسب میشو ند کمن عرارش بعدیم را ازز اهدان براپتان هر سنم ۰ 0 حالاد پگر تعام مر دمز اهدان مید! نند که با گروه فیلسرداری شهر آنیپا آمده است. پك هفنه تام است که درز اهدان و لو له بچبده است که پر وز و لوقی درشهر نها سر میسرده و بیدی جهت هبه‌روز «مر دم‌هس دوست جلوی درب هتل اجتباغ عیکرد ند لا هلر مندان مورد علافه خودرا بینند, اهر وزشنبه. قرار اس ت که پلد سحنه درراه آهن ز اهدان‌فیلسرداری شود. فاصله راه آهن نا مر کز شهر ه کیلومتر است. اما با ابن تعاسیل هنگامی که هنر مندان فیلم‌درجای‌خود هسیر شدند. نمدانم مردم از کجا نو پرده دود ند که درراه آهن‌فیلمبرداری است. ز بر ! آن چنان جععیتی در راه آهنز اهدان جمع‌شد که کار فیلمسر ۵ ارک را تاحدی مشکل عینمود , اما سحه های ز بادی فرار نبوه در آ تحافلب برداری شود و با ین سیب خیلی زود فیلسر داری نام شدو جععیت پر ! کنده شد ند 9 قلعه لادیز کجاست؟ صیح روز پکشنبه در حالی که خورشید هنوز سدرستی از پشت کوه برون نیامده, اتو بوس حامل هنر پیشگان فیلم بلوج بر ف قلعه« لاد پز » حرکت میکند از کیمیا لی سل ال هیکنم؛ قلعه لاد یز کجاست_1 جو اب مدهد : قلعه لادبر باث شهر خر اه است که سالیان درازی از عمر آن میگدرد. دراین موفع که بچه‌ها در حال چرت زدن هستند» منو چهر فر بدشروع بحو اندن می کند و ازدبگر ان هم می خو اه د که با او هم آو از شو ند مس چه شبهالی تا سحر ما ندم ۰ ۱ اهشا ندم: او نیامكد... واین يك خط شعر را چند بار ادامه مید‌هند. اما نها کس ی که باسرو سدای بچه‌ها و حر کت ماشن روی ستفلاخ جاده از خو اب‌نبدار نمیشود «خسر و گلستا ای » است که انگار چند سال که خو اب د ارد! در حدود سه ساعت هد به قلعه «لادیز» میرسیم. برای‌رفتن بسداخل قلعه لاه بر با پد پكك کیلو متر پیاده‌روی کنیم . افراد فورا دوربین و سه پا به و وسالل لارم را برمیدار ند و جلو نر از دپگران حر کت میکنند. مه لادبر برفراز تبه بلندی وافع شده است که از کنار آن‌چشمه‌جوشا نی آب مورد احنیاح‌سار با ان را تأمن #مکند, کیه‌یا لی خوشحال و سرحال 4 پك سار بان که‌چندشتر رارف گرده است و سنعلقه دیگری مسرد برخوره میکند و با اوچاق‌سلامنی‌مبکند. آنگاه لندو یز همر اه « منفر دز اده» و نست حقیقی رف قاعه حر کت هیکند. اما فل ازاینکه قلعه_ رسد پاش پچ میجورد و از مین مي‌افناه . هه بچه‌ها فوراً جمع میئو ند و بای اورا ماساژ مبدهند . یکی از بچه‌ها میگو بد که با بش ردب رگد شده است. پر حال فیلمس داری با پداتجام شود . کیییالی تاحجر در آنرا حابز شمید! ند و باهما تحال ,درحالیکه درد شد بدی سر اسرو جودش راگر فته است» بر می‌خبزد و با كمك بپروز؛ اسفند و دوستان دبگرش خود را بسحل فیلمس در داری مورسا نش در سحه‌ای که اهر وز فیلمبر داری ءبشود فرار است بیروز سوار پاك‌شتر شود. اما انگارشتری که برای ان کار در نطر گرفنه! ند پلك کمی وحشی است زر برا هر کس سزهدپلك او میرود نعر ه می آشد و سخو اهد. باو حسله کند, از هروز هی برسم : ا محال شتر سوار شدی ٩‏ میگو بد : ۳۹ بر ایاو لی دار است که میخو اهم سوار شوم . سین چه شتر وحتی‌ای یرم افتاده . سب موجه بالاحره پروز سوار شنر می‏ (] «بهروز ووقی» ایفاگر نقش مرد بلوج بچه می‌اندیشد ٩‏ شود وبتاخت می‌آبد , آنگاه فیلی * جرک و ویر رو ۲7 «م . صفار» و «بهروز وئوقی» در باره عکسی که قرار است اره‌های ب 9 : ربخته قلعه لاد بز فرب است گرفته بر ای‌چاپ درمجله به تهر ان فرستاده شود با یکدیگر "فنگومیکنند ود نچه که امروز؟بر ا ی مجه‌ها جا لب و۳ ودبدنی بود , همین قلعه لاد پز بود. قلمه ای که میگو پد سه هزارسال‌سا بقه ار بحی دارد و هیچ معلوم ثیست که جطور در مبان کوبر برهوت چنین فلعه ای بو جود آوردها ند , شا پد بخاطر چنمه آلی که در آثجا و جود داشته و داره ۲ بس از پاپان کار ۰ هعه ده باره سوار الو بوس میشو ند و بشهر میاً بند» هبه شاد وسرحال هتند و راضی از ححه‌ها لی که فیلسر ۵ اری شده است ۰ ملاقات با امبوزیا ... و قنی نهر میر سیم ۰ همر اه اهر وز و وقی , بهارك , شهرزاد ‏ اسندبار منفر دز اده راهی دیدار عردی»یتو بم که میگو بند با دست‌وهفت فرز ند در قب کو بر ز ندگی مبکند . هنگا میکه بد بدار | پن‌مر دمیر و یم از لهجپ‌دها تعان باز میما ند . زبرا او در قلب کو بر بپشتی ساخنه است که لیر ندارد. امبر 1 تو کل امبوز یا را در کنا بخا هاش که ۱۳ میگو بند چند میلیون لومان‌قیمت‌دادد ملافات م ی کنیم . او بر اپمان از علم ودانش صحبت‌مبکند و از چهان بشر بت« بقیه دد سفحه ۴۰ ۱ ۱ ِ ۱