Film and Art (Dec 1971)

تلم جمشید ا کر می آغاذ خوش «جان شلز بنگر» استکاه آخر ۱۱ ۱ ۵ ۱نجس فرحنگی ابران واتگلیس دور بر ناما نما یش هفتگی‌فیله‌های ۱ کو اه آموزشی خود, هفته گذشته , دکوما نتر نبساعنة جان‌شلز بنگر «ایستگاه آخر» (۱۹۶۰) اه نما بش خذاشت. ابن, بر ای يك‌ده ستدار کار های شلر سگره ۱ مجا لی مفتتم ود جهت دیدن یکی ازارهای او یذ او که نتا نهائی محصوس از د وت وهوتمندی وی بعنوان پك فبلساز سلط حرفه‌ای ورخود‌داشت. فیلم کو ۰۱ شلر پتگر با تما پش لماهالی دور ازشهر لندن به‌هتگام سبح آغاز می‌شود ودورین ۰ پس ازاین. ازدل هیاهوی دم‌افزون جمیت حوونان شهر. محبط ایستگاه راهآهن»والر لو ی لندن راه‌می کشا ید .محیا ۱ خفوت اپستگاه تبر »اثر یج پاهجوم همزمان وسیل‌آسای مافر ین ۰گنده از هیا هو هی گردد و بحصوسی موز بلك «ران گر بنر » که ز یتمی کند و طنینی مد دار با هو زر اسا عف مسازد , ِ اعتای شلر بسگر از یکو باخودایبتگاه است وقطارها لی که‌درحال ( آمد ورف هستند و ازسوی دبگره به صاسرز نده آبنابتگاه ( سافر ین + مستضدین,. بدرفه کتندگان و بخصوص‌مئولی ابسنگاه): درهین بررس یکاوشی[ عرا5 اشیاء وعناصر جا ندار است که‌شلز پنگر هده چیز دا ازورای دید گاهی شوخ وطتر آمبز مي‌تگره داین فیلم داا(حسالت يلك د کوهسا نتر خشلدسفارشی (آنانکه احنالا قر ار بوده باشد ) علی دور می‌سازد وه آن روح ز ندعی عم دهد درسحهای از قیلم: پر بچهایر! می یلیم که در‌حیط خلوغ ابسگاه ۱ کم شده توت او حست هراعان 4 نار می‌رسد. کمی به اعلر افش نگاه می کند 0 ۱ غاد مادرش راپیدا گند» و بعد که چهرا آشنا لی درمیان جسیت نمی بیند ؛ به ِ کو ای غم سنظر », ودرعین حال سار شجدان + طروع کر بستنم ی کند . ه ده دیما« کو ردو نگوه مستفد. ! تگلیسی دوسه سال پیش‌نمن ‏ بررسیو سل فلبهای شار سر در »جاسه فیلهز ااسد . اشاره گرده نود دآن که بیان پر بچه سهسا 64 که (در فیلی‌رسش « مالیوپری » استد] و «جو باه کار ! کد, هر وف فیليم ۲ ۳ 5 ار یی سوی یمه‌شب, بكك هسا ی اساسی وجود داره .ان اه اسن چلم؟ اوسا ه 4 اعتار آ که «حسو با یز در دی ورود به بو پور لك پم پچ کمنده, هراسان و سرکردان و نی باه 4 نظر می‌رسید. ۱ و هر حال, فپلم هلر پنگر» پاطرزعمل و کیفیتی منقا بل با آنکه هر سن #جه يب دایه ۰ اسان میا بسه . دورن اوپس از بگروز پرعه زدن در اپسته و !تر آو.ءمر او احر شب آرامی‌از۱ ۱ این می توانست باك شاهکاز باشد» اگر... 3 3 1 کورباری زهط:م) خه کورباری » فیلمی که آ نراپسیار بر ثر و درخور اعتنا راز آنجه که قیلا تصور کردهايم می‌پانبم,‌شناسا نتدف یکی از استعدادهای بارور نل جوان فیلساز ان سینهای اپتا لپاست که مسلعاً آ تیه ای‌درخشان خواهد داشت ‏ کار گردانی بهاسم «والنتینو اورسینی » که« کورباری» فحستیر کارت‌هو یت رااز وی به‌دست مامی‌دهد. باجر اهای فیلم درعصر سلعله فاشیسم بر اینا لیای زمان جنگ میگذر ند . این یکدور! متخص و مهم تار بخ کشوراینا لیاست که پیش از [ این بار فیلمها باقمها لی‌مشابه تم‌فیلم « کور بای» به آن برداخته! ند(تم‌محالفت | خود اجالیالیها بافاشیسم و تاز بهای اشقالگر) اماد کور باری» ازهمان نحستین ( لحلات شروع, نشان‌می‌دهد که چیزی است سوای فیلمهای پیش ساخناً خود. در سکانس افتتاحیاً قبل از تیتر از کور باری (جو لیا نو جما ) کار اکتر اسلی فیلم را عی پنی مکه‌هدراه با یکی از رفقا بش ۲ به‌هاشیستها پیوسته است» " در يك جنگل ب‌شکار سر گرم است. دوستش اورا تثو بق می کن که به‌فاشستها ملحق شود . ولی پاس خکورباری به این در خواست : باث پوزخناه لسخر آمبر ۱ است (دلی ه تو آم با نفرت , چراکه کور پاری هنوز دلاال شحصی لازم بر ای رجودیکچنن فر لی‌را افته است) . هی وقت + کمی دور تر + پك «خودروه را می‌پنیم که فزدبك حسگل می‌اپستد وجعی از فاشستها ؛ يك ز ندانی دا در حا لیکه کاملا عر بان است : آنان که در خور رفنار با يك‌حیو ان‌است.از ماشن ْ پیاده کرده و به او سی لا تیه مهلت می‌دهند که‌خو درا به۲ نسوی رودخا ه برسا ند 6 از ر گبار مرگ آود سللهای آنها در امان باشد. مرد ز دای , هما نان ۱ برهنه , به‌حالتی رقت‌انگیز شروع به دو پدن درجهت رو بروی دور س‌می کند. ۱ چند لحئله عد , فاش‌تها پلك سك شکاری را بدنبال ز ندانی تیره روز میفرستند. کور باری که همر اه با دهوسنش از دور ناطظر این صحنه است , و قسکه هی بینه سك شکاری ممکن است بز ندانی لخت بی‌سلاح رسبده و اوراتکه پاره کند , بهطرف سك شليكك می کند. دوس ش که از این‌کار او اراحت شده.مرد ز ندانی را هدف قرار می‌دهد و بدن برهنةً او : رق در خون , در کنار رودخاه تقش زمن می‌شود. ۱ کور بار ی که از این عمل دوست فاشیستش سخت به خشم آمده است » خیلی سر بع بهجاب او شليك می کند و بس از کشتن وی » فرار م ی کند او از این پس : هدف شکار فاشیستها خواهد نود . بنا براین حالا دیگر دلائل شحصی لازم برای سارزه با فاشستها را بافته است. در سکاس سیاه وسنید لیتر اژ فیلم, کور باری روی ورقه‌ای با خط درشت شروع به نوشتن +طلسی م ی کند. درصحنه بعدی !ین‌ورقهرا می پینبم که به دبواری چس نده شده وجعی از مردم باچهره‌هالی تکیده وغمگرفته درحال خواندن آ نند. کور باری روی این ورقه نوشته است که صمیمی تر بن دوسش‌را بحا در همداستان بوه نش پا هاشرستهاس دشسان وعنآشنه است و ازاین س نیز مبارزه خودرا برعلیه آنها ادامه خواهد داد . چند تن از فاشیستها سر می‌رسند واین اعلامیهر! پاره می‌کنند. بلافاصله شا تیا لی می دینی م که کور باری دا صواز برپفث موتور, برزمینة وسیع وسرسبز جتگلها وسبزهز ارهای اطر اف شهره ددحال گریز نان میدهد. يك اسناد داندگاه بهاو ملحق میشوه و آنها باغعار زژمی «مقاومت جر برابر فاشیستهاء بعنی تجدید حیات ملت ابنا لیا يك لشگر دو فره را بر ای جمگهای پار لبزافی بر علیه فاشستها تشکیل میدهند . | لشگری که روز به روز بر آحاد می با ید ء آن افزوده میشود و پیرولی هرچه بیشتر ِ 1