We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
همین چند فصل او لیه, فیلمرا از آثار مشا بیش: متما بز می ساز ند و نیا یندا آنندکه این فیلمی است «سئول» و «جانگیر» و متعلق به آن, نوع سیثمای سیاس ی که رژمجو لی ومبارزه چر یکی را بر ای از میان بردن [دشتان توسیه میکند. این گما نی است که با پیشروی تدر بحی فیلم , هر چه بیشتر ه حقبقت نردبك میشود. _ : ۹ 0
اورسینی باو اقع نگریفا بل تحینی ماجرار! بیش میبردو آتسفری
مخت ز نده و احال وو اقعی 4 ابنا لیای زمان جنک باز می افر بند.
اما با تأسف» فیلم امتباز اتش را تبها در نیما نخستین خود بطورامل
حنقذ میکند ور اهشرا! کاملا بدون «خطاروی» میرود. چراکه نیم دومفیلم, جرچه البنه ادامً هبان راه قبلی است ولی با «افت» هالی چنه و ثیر تقاحد نضی آشکار, تو آم میشود ,
نخت آنکه بیس از آن فاجعا ترور باران وهمر زمان کور باریدر
وگ رگا نو» , کور باری بکتنه عرم انتقام میکند و با پورزی او در اینموره ؛ متحر میشود به آنکه تصو بری قهر ما نا نه و غير واقعی از وی عرضه شود.و قیلساز م ی کوش د که از او يك کارا کتر حماسی سازد, درحالیکه از سویدیگره اورسینی در تعام طول فسلم سعی بر آن دارد که فبلمش برخوردار بهالی از سندیت های تار پخی و اسالت فصا و واقعی بودن آلسفر و محیط ماجرا ها داشته باشد ,
این ۰ د و کوشش اهمخوان است که گرچه توآمان صورت میگور ند , اما نا یج و۲ اری متصاد اهر میساز ند و کلا منجر میشو ند بهآفر پنش يك
قهر مان حناسی و اشانهآسا در پك فسای بهشدت واقعی ۱.,
غهر از این ؛کاراکتر آن دختر ك (تینا آمون) نبز به قدرکافیمتقاعد کننده یست وحضور او در کنار کورباری ورزهندگان ضد فاشیست ۰ ۲ فطو رکه با بد وشاید , توجیه نمیشود. در ضمن , جا لبکه کار گردان توجهی بیشازحد بهشخصیت کور باری و قهر مان ما پا ندن او داشعه است , از فاشیستها به سرعت وبلااعتا میگذرد ومعرقی جامعی از آنان بادست نمیدهد . او لر تیبی داده است که از 7نها تنها حصیصُ «دشمن بودن» و«جبهةٌ محا لف بودن» دا نستهشوو (یاد پاوریم آن صحنه! بر اکه وقتی چند تن از آنان توطهای برای کشتن کور باری میچینند »ار گردان شا نها لی از سگها لی ر؛ که درحال بارس کردن
هستند , با شاتهالی از چهرة آنها متناو با درکنار هم میآورد.)
ابنها. و فقعط همنها-. حعلوط اصلی تقاط صعف فیلم هستند کهاگر
بودند, فیلم مطشاً يك شاهتار از کار درمی آمد. اما فیلم در همین یم دومهم که گفتیم ثسبت پهثيعةً اول ضعیف می
چند فصل حیلی خوب دارد : سکائس دفتر روز اما ارگان فاشستها :
صحه معاشتكً کور بادی و دختر لك و بعد بلافاصله صحناً تنییع جنازه ای که
فاشیستها بهراه انداخنهاند, و نبر فصل عالی پاهان فیلم که چه تلخ و کوبنده وه ثر است: کور باری و بارانش در يك ردبف موازی بهستو نهای يكکاخقد.بمی حلق آو بر میشو ند ومردمی که باهمان چهره های اندوهگن و مات و بستاً
بی تفاوت تاره گر این صحنةً غمانگیز و حسر لبار ند,
کار کر دان:د | لنتیدو اودسینی-سناد یو« اودسینی»وه نیکلائی» فیلمبرداد؛ جموز بهپرتودی موزيك, بنهدتوجکلیا محصول سال
۰ «نرذا فیلم»
هدر پیشکات؛ جولیا نوجماتینا آمونهودست فرانك
نما بد,
باد آن دوزها بخیر , آقای « فلیشر > ! آخربن فراد «۳ »ما م۳"
شاهدی در تار یکی ۴ 0« ((1
دو فیلم آخر ر بچاردفلیشر :کارگردان قدیمی آمریگالی ۰ ابناك لور همزمان روی پردة سینماهای تهران هستنا.. این دو فیلمی استکه وی در هن سال 1۹۷۱ ساخنه است و هر دو .داغ داغ به نهر ان رسیدهاشد + این در شر ایعلی است که هنوز دو فیلم مر بوط به سا لهای 14۶4 و۱۹۷۰ او در اپنجا ننان داده ننده!ند («چه» , فیلمی در بارة ز ندگی وم رث «ار نستو چهگوارا» و «خالاةً شبار؛ ۱۰ محلاً ر پلینگدون» که گو با فیلمی است در ان عابههای فیلم قنلی فلیشر «جافی دوستون») ۰ وبهرحال این ابداً مهم قیست: چه غ م که فیلمی با اءسای آقای فلیشر دا ما هر کز نیم ا..
ار عمر فیلسازی فلیشر این بالغ بر حی سال میگذرد . بردسی کیفیات ی ۰ چهل فیلم ی که او نلرف اینمدت ساختهاست ؛ این تیچارا بهدست میده که اد هر گر يك فیلساز آزاد اندیش وخود مختار بوده وهمینه تحت
[) ریچارد فلیشر در حال هدایت « میافارو » بسرای بازی در صحنهاي از «شاهدی در تاریکی»
عفوذ استوه بو وسدارذها ودستورات آلهیه کننده , فیلم ساخته است.
در چنین شرایلی : فلیشر ؛ عثلسیاریدیگر از فیلساز ان آمر یکالی» تنها پك تکنیسین خوب پار آمده است , و نه يك کار گردان خلاق و آفر پننده .
این جماعت تا اوالل ده شصت در ها لیوود برو یا لی داشتند,اما بس از آن موجه گر گونکنندهای درسنمای آمر پک بو جود آمدو کار گردا نان جوان وفیلساز ان مق اف , اندل | ندلط در فا لب صاحمان اصلی قدرت. بهشیو 1 فیلسازان ارو با لی !.. چهره نموه ند .
برحعی از فبلماز ان کهنه ار, تواشتند روش کارشان را تا حدودی هو سکرده وخودرا باشرابط لازه اطیق دهند , اما جیعی دیگر مثل هن آقای فلیشر تر بح داد ند که ب» هیا نکلیثهها ی کهنه و قدبمی کارشان وفادار مانده و استبل خودرا به هدانصورت سابق حفط کنند. . تنیچه آنکه فیلمهای اینها, علرغم لمام رنگ ولما بهای نظاهری: امروزه دیگردر علن کهنه و غبار گر فنه به نظلر میرسند, و بخصوس زما ی که اپثان دست روی سوزه های تکراری وجویده شده بر میگذار ند, این کهنگی و قدیمی بودن, جلوهها لی برد تگتر می با بده,
نگاه کنیم به همین ده فیلم یکه ايك از فلیشر روی برده است؛ سوزا هردو فیل مکهنه ور نگباخته است. «آخر ین فر ار »؛ حکابت مردی است که بس از چندین سال دوری از کار, بهاسطلاح میخواهد آخرین ژورشر! بز ندو بعد میدان ر! +پوسد و کنار برود, و پا «شاهدی در اریکی», قضپه دختر کوری است که با پكك وضعیت دشوار مواجه میشود و نقص جسما ی اوعامل ابحاد بك رشته کششهای در اما ليك می شود.
آما گذشته از تکر اری بودن سوژههاء اشکال اصلیکار. برداخت کلیته ای ور نگ ورورفیاً فلیشر اس که درهردو فیلم چشمگیر است. استیل کار فلیشر حلی سیسال همچان کلیشه و ارو بکنواخت ما نده است, استهلی است که به درد هىان فیلمهای دهههای (مثلا طلالی) چهل و پنجاه می خورد و امروزه دیگر درلب وتاب سینمای جدید ارو پا و آمریکا لمی لواند حر بداروطر فداری داشته باشد ,
در «آخرین فرار», کیفیت معارشه و بر خوره هاق «هری گارمر > (جورح سی اسکات) و «ریکارد» (تونی موزائت) مثل همه موارد مشاه در پك قا لب «محیتفرت» برورده شده است پا بپاد بپاورید آنشبوافدمی (ولامحا 4 «بندالی؛) ایجاه سوسپا نس وهیچانرا از طر بق نأکید. برحضور پلیس در آنکافاورسط راه؛ و یا همینطور آنفصلکلبسارفتن هریگارمزو سیاری موارد دبگر که تکراری و کلیشهای هستند.
این استیل پرداخت کلیدهای در مورد نا ه ها ل ی که فلیشر از فا ال فیلم «شاهدی در تسار یکی» نشان میدهد + باز هسم چشمگیر است : در فصل افتتاحیكٌ فیلم اودا هی پینيم که ازسینها لی بیرون میآید ( با آن چکمه هایسنازه نشا ن که ازمان آشتار شدن چهره او ۰ عاهسل شناسالی اش پسرای لماشاگر میشو ند) . دراین سینما اودو فیلم به اسامی «چنا بات صومعه» وه برستشگر ان اکار » دیده است . در صحناً دبگری میبینیم که او پكك محلاً پور ن و گر اف را که معلو ازعکسهای لخنیاست ورق میز ند + و پا هینطور به صفحدٌ للو بر بو ی که يك سحنه جنایی از بلف فیلم را نان میدهد : خبره میشود .
میبینید » این شوه برای معرفی يك جنا بتکار سکس ما لیالا د بگر واقىاً کهنه وابتدالی است ؛ و تازه بعد از ابهم بازشاهدآن روش قد پمیچلب سوء فلن تماغاگر بهکار اگترهای دیگر فیلم هسنیم .
۰آحرین فر اره علیرغم گهنگی سوزه و ابضاً پرواخت اپندالی فلیشرء
یه در سنحه ۲۱