Film and Art (Nov 1971)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

سر‌توختش که قوهم اصالت دا قاتا مرن کرد با نک ویولاد کاری وتحقیق در اطراف او به ددستی انجام نشده بود. کار قیصی روان و یسکست پیتی میرقت جون هسته کینه‌برای او از ابعدایکار بته شده بوو وبریدگی ووقفه‌ای درکارش ب قمی‌آمد . ین قمت مهمی‌بودازدلایل توفیق دل قیص , آ نچه‌پمدازاین قیلم حتی از خود سازنده بوجود آمد از دلایل بالا بسیاد دودبود که‌هيي دربمتی فیلم‌ها به از هم پاشیدگی وتقلید انزجار آمیزی هیرسین , این دلها فقط یاهمان تقلید اذ صودت بهت‌زده وفسکینقیش ولبای جاعلی‌اش و لحن کشداد و ایتکوته‌قیل‌ها » قیلاهم‌دیده‌بود با ظهود قیص دوتقی تمام پیدا کرد. آدم‌های بیکاد دسخ‌شده‌ای که با يك دستمال یزدی و چاقوی خامن‌داد دثبال یکنفر باج بکیر و کردث کقت داه می افتادنه وگاه که دودبیر روی صور تشات متو قف‌میث می آمدند و حرفهای جاعلی و متلك‌های ذیی باژادچه‌ای می پراندند واین بحق حوادئی بود که اگر آیتده‌ای ددسیتمای ما باشد جز با تحقیر از آن , تخواهد شدوچه بسیار سینماد ای یاشدکه باین قسمت ۱ تادیخ‌ها که برسند همچون حادته کميك کلی بآن بخندنه و آن‌عشرت کنند این سیتمای‌من د ی به رکت میهن بهرامی «متوسلاتی» سردش پیش میرفت که برای بر کردن تقاطضفشی جایجا از یادآوری تامردی حریف یاحریفان و متلك های من در آوروی دقبا استفاده‌می‌شد ی ایکه کسی بدوستی متوجه تداوم وسرعت کار قیصی شده باشد واینکه تمام آن‌فیلم‌جزيك قسمت کوتاه مقدمه بدنبال کرون ظلم دانهدام آ صرف شده‌بود. چد نقش کوج فرعی کهدد قیصرآ تلو رکه درفیلم‌قیصر دیدیم يك شخصیت‌مدغم بود . هروز ولوقی در : «قیصری ادتباملی بيك‌چامعه خاص ندادد. وجوجه‌جاهل کت آفر ینتده ونتان دهتده مردم‌يك و کنا طبقه از اجتماع ایبران نیست. ین آ‌ها ت‌متعلق به‌زیر باژاچه هستند و نه به‌میدان. مناده مسجد" و اطاقهایکج‌بری شده وجیاطهای قدیمی‌وحوض آب ومیدان میوه‌فروشها ریشجا لهای دولاب و قبرستان مسکر آبادچه داشته ؟ واقمیت گر نمایتی‌داخعه درهمان اقداممتهودانه قیصرست برای چتیدن‌مزء عدالت.بقیه اش فقط حرف است و قرم. فرمیدون محتوای پا ارزش ؛ فرمدرخلاصه ترین و بی‌دنک‌ترین جلوه‌اش. قیص نباید مدعی مطرح کردن‌اصالت يك‌جامعه خاص باشد. قیصی اکر توفیقی دارد به هم گرائی‌ذهنی مرد‌ظلم زده برمیکردد نه به‌البی که اين مردم دا ددب گر قته.چون این‌قالب گذدا وتشریی نشده است و هیچ آرزشی درنشان دادن شکل‌واقمی زندکی یكطبقه ازمردم ندارد. بقیه ددصفحه ۳۹