We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
9۹
تفاهم با دیکران و یافتن يك تکیهگاه عاطفی ( که می تواند منجر بهماندن او ددیکجا شود) بهنا کامی میاجامد. در يك ستانس ژیبا . بابی پدرش دا به گردش می برد و در حا لی که پفض کلویش د امیفشارد. جلوی صندلی چرخداد پدرژانو میژنه ومیکوید که میخواهد از بدیهای ژندگی فراد کند , اگر پما نه عاطل و باطل میشود. بابی سپسپاحا لتی تضرع آمیز از پدرش طلب بخششمی کند. پدردرجو اب حرفهای پسرش نهتدها حرفینمی ژنه ( که نمیتواند) بلکه حتی کوچکترین عکیالعملیهمنشان تمیدهد ومثل هموشه نکاهی خیره ومات دادد ۰ این نقطهُ ادج عدم تفاهم وشکاف فکری بین دو سل است. بابی خیلی داحت » همراء بارفیقهاش خانه شان دا ترك می کوید, اما همچنان حالتی کرفته وماأیوس وفکود دادد. او دد يك پمپ بنزین بین داه میایستد ؛ داخل یكتوالت میشود.دد اینجا بهیاد آن ذنی میافتد که در راء و اشیتکتن همراه بايكزن دیکر و نود همان زنی که مرتب از کنافت و «آت آشفال» " حرف می ژد وقصد عزیمت سه اآلاسکارا داشت. با بیتصميمخوددا میگیرد. از توالت پیرونمی آید ودرحالی که رفیقهاش دراتومبیل " متتظی وی نشته است , دود اد چشم او سواد بت کامیون میشود وبهدانشد؛ کامیون میکوید که می خواهد بهيكجای سردسیر برود. بدیهی است که او | نديشةٌ آلامکا "دا درس دارد. تتها ایالتی که به گفته آنزن» تمین مانده است! تالف از تا میخم زد که سا آخرین ایالت آمریکا تن اف زمانیفودنی ,گورد کهحرفهای همان ذثبین داء دابهیاد آودیم. این زن به دوستش کفته بود. «لازم نیست بگو ی که من دادممیر وم ا, چونهمه میفهمندو به | خواهند آمد ودر نتیجه
آندیشیدن به آینده به عنوآن معترضه : 8 عنوان دینحقط آسان» شادهایست بهقطعات کلاسیکی اذ شوین و موتزارت و باخ که ددطول فیلم وسط «یرل کاقمن» تواخته میشود.
باذی جكنیکو لونبه گونهای حیرت انگین عالیاست. کار بلاگ نیز دد قا لبر فیقه او بازی خوشایندی دادد. اینهردو. نامزد ددیافتاسکار سال گذشته بخاطر پر فودما نسهایشان درایسن فیلم بود ند.
و
4 «شوطان پر ستی» یا «شیطان بازی؟» این جماعت آمریکائی هم مردمان عجیب و درعینحال سر گرم کننده ایهستند . هرژمان به سازیمیرقمته و اینساژهرچه
يك نمو نه اشهمینموج تازء«سا تا نیسم»
باشد, نشا فههائی از «شکمسیری»وبی حدفی و اوهامخندهداد آنها دارد.
(شیطان پرستی) است که تاز گیها سر از قیلمهای آمر یکی بر آودده وسوژه اصلی آنها شده است .
آز ایتسودد قیلهءهایتلوین بو نیشان میبیتی کهجماعت چهفتو فراو ان به شوطان پرستی گر آئیدهاند و از آنسو در فیلمهای سینمائیشانهم هر که را میبینی » متوجهمیشوی کهخودش است » یعنیحضر تشهم يك «ساتا نیست» تشر یف داد ندا.. «خانه شیطان» که نام اصلی خود«والسشیطان» 40ونطعع» « ۷ دا از یکی از آثاد معروف «فرانتسلیست» پما نیست و آهدکاز سرشتاسآلماتیکرفعه است , فیلمی است دزهمین دوال وبا سوه مر کزیشیطانپرستی. ضمن این . فیلم آشکار ا« یچ روذمری»شاهکار دومنپولانسکی را بهیاد میآودد. بهعبادتبهتر» فیلم حاضر کادیکاتوری اد « بچه روزمری » میتماید. اما مساله آنست که جائیکه پولانسکی دد «بچ؛ُروزمری» اژهساتانیزم»تنها بهعتو ان دستاو یزوو اسطهای بر ای بیان ایده های تلخ خود والقای تقطه نظهایبد پیت نه اش به تماشا گر» بهره برده بود ۰ « پلو ندکاس > کار گردان « والیشیطان » خود مسالةٌ « شیطان پرستی » دا تم فیلمتی قرار داده و بحثساتانیسم
را اژ چاد چوب متافیزیکی آن بیرون برده و بدان ابعاد کاملا مادی داده است . جالب آلسکه در عمل و پرداخت
کار گردان در قبال هکردنوجود شوطان به گو نها
یالیزه
کهتصور «شیطانبازی» دا ذهنتماشاکر راه میدهد تاتثبیت مساّله «شیطان پرستو» وتا کید بر (ددفیلم حتی صدای پای شم لان هم شنیده میشود و سای او نوزدیده میشود ۱) .
کفتیم که فیلم. کار یکانو یست ازهبچه روزمری» : «بن مادو» سنادیویشدا با تقلیه آشکادری اژسناد بوی« ,چة روژمری»: نوشته
است . بخصوص کار اکتر پائولا (ذا کلین بیزه) و طرز دفتارش نزدیکی های ژیادی به کارا کس
و 7 ی
ورفعار میا فا رو در «بچه دوزمری»
روزمری
ناکم
بودکه با ملحق شدن به
ست ها بهناگاه بهمو
حرفهای دست مییافت. اینجا نیز | «آلن آلدا» با تفاوت آنکهيك پانیت ناکم ات رنهاب
يك ساتائیست میدود .
کورت
و فقوت آمی زسی یود گنز وباد بادا پر کیئز هم دد اینجا لابد باید جایگزین همان زوج پیر «رالف بلامی» و «روت
گوردون» در«بچه روژمری»شده
است جز رگا خو
در تشدید اضطرابات بی اساس و
بقیه درصفحه ۴۰
« باب رافلسون » هذگام رهبری « یکودون » و « بلاك» در يك صحنه از فیلم «پنج قطعه آسان»
۳۳
« کارن بلاك » و < جك نیکولسون » در يك صحنه ازفیلم
«پنج قطعه آسان»