Film and Art (Dec 1971)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

هرود وثوقي , با لبای و این مسئله بهمان عوضوع گریم مناسب با آن بازی‌روات | توسان‌تصميم سازنده ورساختمان وحساب شنهکهددداشیآ کل یمرد | فیلم برمی‌کردد. می‌نمایه که او قایل تحیتی میرند , اولين و | مانیکعلا به‌هدایت و آفرینش قوی ترین نقطه ٌقل فیلم‌است. | داستاتی او توجه دا 9 ات بهروذ وئوقی دد نش داش آکل با قبای شال ترمه‌ای و 2 عالت پاید کر کرد س تراشیده ونگاه هر آلود و | که داشآ کل‌مردی است‌ب رکزیده صودت خم خورده شعمیتی‌اسی | «یامردم. مردیست آرام ویته. که تصور فراهم آمدن فیلم داش | هردی است دنح‌کشيده وخاموش آکل‌دا آسان جلوه می‌دهد. ولی | که‌دردخوددا معل زخمی‌پنها دی این قخصیت ؛ حتی اکن پعرام | همرآهمی‌کشد , بااینکه دست بر قدرت خود رای داستان کافی یت راز لد کی | ات ماع اس وین مق با از يك‌چهت و از نقطه نظرد: ۳ او ومایی ختسینها, ازمرچان و | سرحدجان جدی میکیرداقا | تست کر مرد است بآن حدکه توجه‌ای به خیلی بیش ازحد لزوم باارتی. | نامرداث وخطسرات احتمالی از تایه ول کم وی | جاب آنها شداند ودرمین آین درطول_نمایش فیلم را | صنات برجته ومتقاد مالاخرء انسانی اس که گاهبرای‌استراحت جسم به میخانه سمیزنه واه تارفاصه کهسهمشی پوچیده تر ومبهمتر می‌قو ندودست برای ترضیه‌روح بخد| وممتقدات دیتی‌حمتوچهدارد. تا ایتجایداسعات داش آکل حدایت عرسممهدت ات ومنقک می‌کتم که کمتررقیلمنازی یتواند خعمیت داتیآ کل را آنطورکه تیمیاثی ووقوقی دربینما «جم کرده بودند بهترحل ی کند؛ «عتصیت داش کل دا تا آنجاکه مربوط به مئله فیکور آوحیکت وجهرء و لباس او بود» ولی زمانی حدم عبت که کیمیائی فکر می کند که سینما هیی‌قیدی به‌ادبیات نداردوبرای خودش می‌تواند داهی جدا داخته باشد این مان کیمیالی به‌تداپیر سیتمائی متوسل می‌شود ودر کارش در کانکی و انحراف بوجود یه داش کل او دنه است‌بیش از آن حد که بتوان اژاو انتظار می‌کوید نگذادید مردم 8 کیمیائی ء دا شآکل را بایکنوع تردید و توسان فکری بوجود آودده است. «کیمیا ئی» نام کارکودانی صحته‌ای‌از «راتیآکل» جفهمندکه انکورهار| بهشرابشانه دلی همرن یکیاد, و توضیح برشتری اژ دندی خودش بجا نمی‌کذادد. جون جاهائیهم هست که دیگر رند نیست بلکه میکوشد تاصداقتی خدا پرستاقه القاعکند و اقا در آث موارد هروخته هم کاملا موفق نیست. داش آ کل میخو اه حدکه ئمی‌توان واقعاً بادد کرد که او پیشتی به‌میخانه میرود یا بیادی مردم که ادها دارند كمك آنهاست. میخانه دفتن و سیاه مست شدتش چعدین‌باد. درفیلم می‌آید ولی کمکش فقط تعریفی است. ت‌بآن شماره آینده تمام میشود