Film and Art (May 1972)

به چند قدعی او سرسنم یکهه بخود اعنم و ید ِ ۲ ‌ ی 4 فش دم که سرعت اتو پوس بگیر و بچرخم و ار اداود؟ ونه * تریم#» رر شوم , اما... نه, حتی نمیتوانم وباره آجسه حاعط آورم» ‌ِ ِ َ چه 4 #پدهور فدپسی بد عتهی ۳ کرده و ترم بد و سمینتدر سا ِ ود و دشیم ۰ ( یط سورت فکید , عم عیدینم که با جر حینهو جلب ۳ عایش سته بخر یه 1 ۱ 3 حافتی گذشته بو بیابان از عياهری « ناه شده بود ون که با اتویوس واژ گور ۰ ٍ_ تونه خود احمای میگردم ۳ عافی که کم‌کم به خود آمدم تین چجهر. که ۳ را ره و پنه اداود» که می‌خندید » حرا می‌پوسید و دلداريم میداد » و من در اپنجا واضا جا گرفتم و او را در آغوش کیدم موزی و هر دم‌هه فورویرم بودنف و *علام‌زادم» و «محاوری» و بقیه نیز ... قلیم از شگنادرآهدم و پتوعی اباورانه «داوده را که برد ۰ که زنده بود ؛ نگاه میکرمم عتید ؛ ولی مهرحال خود رانجات داه و پاحت شد که من پکباردیگ زندگی را عافتم و بان ترلیب شادارین‌خاطره من از قلي سیاه رین آن‌پر خاست سنه ۳+ غلام ژاندارم وسترن وطی اتلام زاندارم» از لحاط آ کون وحادو تحر شدرسممای ابران. کمتر نظیر آن مشاهده ده است. فیلم از محتوائی نو و بکر برخوردار است ولی چه خوب بود اگر علقب باوسترن ابرانی نمشد این اولین. نوتته لی سهیلا قعمر است که آسیستان کا رگردان هم بو نداد باکار -ازنده فیلي جاب مطتی آشائی داریم و فیلم در خور توجه اپهلوان عترداا را ازاو دیده‌ايم وقلاهم دراین صفحه تادآوری نعویم که ابر ان صاحب يك فیلساز مجرب شاه است. در لام زاندارم» کمتر اشتباهات #ایهلوان عفردا را عیتو ان‌دید دراول فیلم پرسوناژ اصلی اقتلام» ععرفی مشود ودرطی همین ععرفی اورا می‌شناسیم که تخصی است عخالف زور گوئی وظلم وجور باجهره‌ای عردانه + خشن اچشمانی افد. وفیلم ازرمانی حکات مي‌نماند که در هر گونه و کار ابران کشت و کشتار وغارت رایج نود زمان یکه میب گفتند مرد وفتی عرد اس که تغناك و اسبش در کار او باخد . فیلم در تن پلث ضرب‌البثل انر ای راکه العافت گر گزاده گر شود تحیح می‌نعاند ونان مدهد که هه ابنطور نست نلکه منکن است بچه گرتك راه پدرش را در بیش نگرفته بلکه کاملا درقطب مخالف اوقرار گیرد الته «اگر باآدمی بزرك خود4ا . فیلم از عحنه‌های پرآنتريك آکنده اس که همه دال برفهسم اسطتی۷ است. بازیها مخصوصا بازی ناصر ملك مطيعي در خور تجسن ونعجید است. عرجان هم ابت می‌کند که اگر بخواهد میتواند بك ستاره سکسی باشد نگا درپایان جاست‌دستسازندگان این فیلم را بفثاريم وبآنها تبريك گلایه از حضرات دانثجو ! رن اسلی از نگ‌ارش مطلب این بود که چند روز بیش خبر شدیم در انمس فیلم دانشکدم اقتساد چند فیلم از ابراهیم گلتان ه صت و کوشتی چند جوان علاقند نشان‌داده می‌شود سراسییه خود را بدانحا رسانديم و بسد از مدت کوناهی انتظار بالاخره ۳ سالن نمایش پاژ شه و ما داغل دی ۰ ولی حنوز بر چهازچوب در بودیم که ح رکات و کات حده‌ای که زودتر خوه را یالن ۳۳.۴ : ۲ الداخته‌بودند ما را چهارشاخ‌نگام داشت . جریان از اینقرار بود که بسی از آقایون ظاهرا داتشجوی عاهرا خوشمزه خیال میکردند رای دید و بازدید عید به سلام خاه جانشان رت‌اند و جداعتی که کوش ‌ کوش شسته! بد آمدءا ند شاهد هنرفعالی این آتابونباشد وکاری ندارند چزشیدن خرعلای این دردونه‌ها , براستی که آدمیزاد لمیدا ند ست این موجودات یکها پناء ۳ ی ۱ مشاه و جه مه 1 خونه تبدیا شاأنس از ۶7 صحنه « هیچ حسبه و مر عم کی۳ و کگذشت ‌ این ]5 میژنند و < نلکت قلید خوب بنه » ادعا دا که نکو همین حضر ات که را تسیب مج داش‌حو ۹ خه د بدلك میکدند هیچ کس نب به جائی که جا عیروید و پاعت آنهائیکه واقعا موقعیتهای 2 شوید ؟ چرا آ یجنس همه‌ کی و یه چب آاشب نان ک دل ما واقما بع و ۳ انحسن فیلم سرخت ۳ شکلات و مشقاتی که سر راء‌دار ند ترتیب این حلات هند و و