Film and Art (July 1972)

اصر ملكت‌مطیعی ... نماینده غرور بث‌سینما » و#لماشا کر * ازطریق‌تصاو صینایش ایجاد مینو بطه ات مستقیم وبی‌فل وغتی وحرج وهر کس صبانطوری فد جو سینمای ۷ ما ماب و پالد که د رین برخوردها حالنی مشنلژک لدارد دورس دقیق ساه کی و واقعیت های‌ر ی هیچو وب ی خد +ها تز" براء از يكث قله نظلر غفیرعادی ببه ماچرا و یا آنمها نگاه نمیکند ۱ هدرژند کی ج زواپای انتضا بی‌عادی ب وحم و در معرفی خو و با همه قهرمانی های حماسه‌آمیز حود بازدارای شعف‌ها و ترسهای رایج انانی میباشند و این آنمها حتی در فضای وسترن که غلو و انرای در آن مجاز است اکر در ونمیتی هولناك قرار گیرند ترس خود را از مقابله با خطر پنهان میسازند همانطوریکه ری و هر "چسی" (جان‌وین) #ریوبراوو» بهنگامی که درر ندان تهر انتطار می‌کشد می‌بينيم و پدین ترلیپ میتوان گفت «حاکز به لمس نوعی واقعیت و خلق حیان وافصیت ٩‏ زندگی دارای اپمادی قاپل قبو هتتد و آممهائی که می‌آفریند خون دارند که در ؟ و زنده زند ی می کندد فیلساژی په چنین توفیقی درسیدء ست می‌باید که این فنائی روان محیل نیستد راز دوام جاذبه و محبوبیت يك آکنور در کادر محدود ویت سینمائی چون سینمای ایران علاوه‌برقابلیت حرفه‌ای وی - در خصوصیات درونی و شخصیت ذاتی او هم جستجو نمود و خود مسلله‌ای است قابل تعمق به جهت استثنائی بودش که کمشر نظیر داشته است و #اصر مك مطیمی؟ دارای این‌استشاء است و رازهای آئرا با خود همراء دارد و او بعنوان ستاره او فیلمها تا کنون پایپای سینمای ایران پیش است و در واقم میتو آمده ایران تقریبا برابر است و نماپنده تمام غرور و هو مای ماست و ه او در واقع مرور تاریخ ایران است و حال می‌بی پتدریج و همزمان پا فتح و حهای بین‌المللی با هبه اقتصادی و محدودیتهانی که کمیا ست یافته است و این اوج‌اعتلای سینماست ‏ سینمائی که نمیخواهد فقط پا عملیات تکنیکی تماشاچی‌را مرعوب و مجدوب نماید نزديك به نیم قرن است ؟ «هوارد هاکز» در سینماست یعنی از سال ۱۹۲۵ دوران سامت و او یکی از کهنال‌ترین فیلماژان سینمای امریکاست و نختین فیلم بزرگی که او را شناساند «سورت زخمی؟ )۱٩۳۳(‏ نام دارد که زمان درخثش سینمای کانگتری ارائه شده است و یکی از شاهکار های سینمای تلخ جنائی است که با اشاره های آشکار بت په زندگی کاپون» نباهای صریح و آشکاری از دوران نابامان‌سالهای .۳ له هنم ح ع رید و فروش مشرویات الک‌لی و بی‌ثباتی های اقتصادی در چاععه‌امریکا پارآورد, بود » عریان میساخت ویی‌توجهی های دولت را نسیت. باعدال‌خشه نت پار کانگترها که برای‌خودحکومنم ایچاد نموده پودند مورد پرسش فر ا این قیلم ۰ ها 5 عنوان پلك فیلساز صاحب تننیا شناساند و پی از ان «ها کر در جریان‌سینمای روز امریکا می بینیم که از سیلمای جنانی ( سو رخمی) به و جنگی (گروهپان سورد) ۱ تاریخی (سرزمین فر (خواب بژرلكد) و با! کی کیدی (اکسیر جوانی (زود سرت) رت وامد دارد در طی اين سفر های دو دراز به فیلم #خواپ بزرك* (۱۹4۱) برميخوريم که استاندا های سینمای پلیسی‌را که قهرمانش يك کارآ گاه خسوسی باشد تا می‌نماید بطوریکه خصوصیانازوانی و ظاهری «همفری بو کارت به نقش «مارلو؟ کار] گاه حصو ممو ظاهر شد» بود تا عدتها ورد تعلید او سر ی و ۱۳