We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
نباز داشت» بيك هنشت جوانگر ابانه بتو اند هدهچیز را درهم ریزد و فکرهای تازه و نو جای افکار کهنه و بوسیده را بگیرد در سالهای قبل تلاشی آشکارا »امیدوار کننده آغاز شد» اما خیلی کوتاه واندكك بود» زیر اعدمتمائاگر وبازار نتوالست باعث دوام باشده خشت و آینه» جنوب شهر» شب قوزی رگههای بوجود آمدن يك سینبای واقعی در ابران بودند اماقبل از آنکه بك سینمای حرفهای باشند» يك سینمای شخصی بحساب میآمدند و با سرعابههای شخصی ساخته شده بود و همین مسئله سب گردید که نتواند این کار دوامی ببابد. معهذا منتقدایرانی وتماشاگر فهمیده ابرانی که جانش از نوار های متحرك ابرانی بلب آمده ودچون تشنهای در جستجوی چشسه بود, چشمه لایزالی که آب پالث وصاف و گوارای آن بتواند نشنهای جانبخش بدو دهد و افتخار کند که وطش دارای يك سینمای اصیل و واقعی است و این تحول ونهشترا بالاخره جبر زمان پدید آورد. نهضتی که منتقدین راستین سينماي کثور برچمدار آن بودند واز فکر نو ابههای و و طرحهای تازه استقبال کردند . آغاز از سهدیوانه و «بیگانهبیا» بودو با «قیصر» و«گاو» درخنش خوش را آغاز کرد (قیصر » پوجد تحولاقتصادی جدیدی در سینمای ابران شد و بتهیه کننده حرفهای فهاند کهمیتوان سرمایه را بدست جوانات داد و بهرهبرد و ((گاو» که در حقیقتبرچددارجهانی نهفتسینمای ابر ان شد , باعت آمد که فیلم ابرانی دروازههای فتبوالها را بگتاید ومطوعات جهانرا بستاش وتحین وادارد و انن نهضت جوان گرابانه بودکه موج تازهای ازفیلمساژها را بسوی سینای حرفهای کثاند . اقبال مطبوعات و توجهشدید منتقدین بکا رگردانان جوان وتحین وتثویق از این گروه سب گردید جوانههای تازهای از زیر خالك تیره بروبدونهالهای کوچك ریثه بدواند و محکمتر شود. «سینما» دیگر از آن حالتمرده و خبود خود بدر آمده بود» هفتهای نود که نروی تازهای بکار نیافتد ؛ اهمسیت جشنواره سلطنتی فیلهای ابرانی و جشنوارهمپاس باعث تحصرك و دلگرمی بیشتری شد و وزارت فرهك وهنر سخت در بوجود آمدن يكسینمای واقعی در کثور عوثر افناد؛ اماباهمه این تلاشها, تهیه کننده حرفهای نخواست وبااینکه نتوانت این نهشت را سلور دلخواه دنال کند زیرا هزینه گزاف فیلسازیوتهیه فیلم و بازار محدود داخلی وعدم استقبال از آثاری که درروالی غیر ساخته میشد» سب شد که واقعا این نهضت عظیم درجای خود بابستد و حتی در ی موارد هرز رود. اما با اینحال آنها کهیسینما عثق میورزیدند و میب خواستند محیطی سالم بوجودآورند و بتمائاگر ایرانی منهوم واقعی فیلم و سینمای اعروز را شهمانند » در مبان غبار بیاعتنانی سر برافراشتند وخود باسرمایهایاندك خویش کار را آغاز کردند خابد که دراین راه ایمان داشتند »سائل از جنبه احرف» دبگر گذشته ست و مئله «عمل" مطرح است. برای آنان نفس کار مطرح بود ه سود سرثار . آنان می خواستند که لااقل بازار بتواند بازده سرمابه آنان گرد دکه بتوانند باادامه کار خوش تماشاگر را با خود بدنبال کشند و باامید بروزهای خوش آنده باب هگز ار بك سینمای متفکر و متحول امروزی باشند, چه تصور مبکردند که اگر ازسولی کارهای آناندچار اشکال گردد» دستگاههای مئول پشت و پناه آنان خواهد بود و نیسرویپایداری بدانها خواهد داد اما واقعه تاسفآور هفته گذشته برهمهان مائل خط بطلان کشید. «بارید. طاهری» تهیه کننده جوان سنمای ابران که با اندله دستمابه خویش کهحاصل کارسالها یبسیارشبود, درسختترین شرابط «خداحافظ رفیق» را تهیه کرد و سسی ال رگبار» را . خدا حافنظرفیق از دو طرف مهجور ماند » نخست آنکه بخش کنندهنخست فیلمبر ابش حاب سازی کرد ومقداری بسیار اورا دچار زیان مالی کرد وسپس «رگپار» او بود که چون رگباریشدید» هوای اسالم سینمای ابران راکه آلودگی بسیارداشت» صافو منزه ساخت. «رگبار» بزعمبازیب گران ناشناسی که داشت جون گوهری تابناك درخشیدن آغاز
«باربد طاهری» تهی هکننده و فیلمبردار جوانی که پاداشراه
درستش را بدطوری گرفته است!
کرد. نخضست فتبوال جهانی فیلم تهران را بتصرف خود در آورد و فرباد تین هیشت داوران و منتقدلن خارجی را برانگیخت و سپس آوای ستایشگرانه منتقدینفیلم ابرانی راء نمایش ععومی آن هر چند نتوانت سرمایهای را که در این راه بکار افتاده ود با گرداند اما وید الن اند او که لااقل با تانیدهای هه جانبهای مواجه گردد. سندیکای هنرمندان فیلم ابرانی تنها بيكمجلی تجلیلقناعت کرد آتهم پس از وفیق فیلم درفتبوال تهران و اتحادبه صنابع قیلم علی ابران نیز جابز داست سکوت کید و شاد هم این دو تشکیلات چارهای جز این نداشتند.. اما چشمها همه متوجه وزارتفر هنك وهنر بود تائاید ازطرقی نگذارد که اینتهیه کنندهجوان درآلودگی های مادی حاصل از دو فیلم غرق شود. باربد طاهری سخت تلا شکرد اما این تلاشهاعبث نود طلبکارهای او هفته فبل اورا بعلت عدم انجام تعهدات مالیاش بازداشت کردندو بدین ترتیب آتش اشتیاق این چوان علاقمند را خاموش کردنداکنون این سئوال بیشآمده که سینمای ابران واقعا چه سرانجامی خواهد بافت . پسآنهمهوعدهها و حرفها کجا رفت و آبا همه ماللی که درچند سال اخیر سینعای ابر ان را در خود گرفت واقعا سرالیدیش نبوده است . تماثا گر ,ابر انی بسینمایتجارتی ابران تهمت میزند وبرآن خط بعطلان م یکشد» اما آبا واقعا نتیجه تهیه فیلم خوب بابد چننن باشد . آنانکه متوقعند باید سینمای ابران دك سیئمای متحول و امروزی باشد آبا بجز سکوت کار دنگری دارند کهانجام دهند , سر انجام ساختنفیلم های برتر و بالاتر دراین ملك جز گوشه زئدان جای گرفتن نتبجهای ندارد. آبا فیلمی بهتر و قشنكتر از « رگبار» هم مبتوان ساخت يا نه وباداش این فداکاری واز خود گذشتگی چه چیزی خواهد بود. «پاربد طاهری» و کارش و سرالجام کارش نثانداد کهتماشاگر ابر انی لباقت همان وارهایمتحر را دارد و سینعای ابر ان میتو اند بقبه درصفحه ۲۷