Start Over

Film and Art (Oct 1972)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

ابرج صادقبور کار درخثانی ارائه میدهد » نوربردازی اوعع رکه ات و اینچنین حاصل تلاش این گروه جوان است که نپلی را يك اثر مناوت و نوساخته است . جمشید گشتاسی (آنادان) کابوی نیمه شب روز تیین _ ری م9۳ کابوی نیمه تب نکرشی است عمیقانه په‌ظواهر فریینده‌دنیای صنعتی . شلزینگر دز این" فیلم قصد دارد تا پرده از ظاهر پرزرق و برق يك شهر کنار بزند . فیلم با پلان درشت از يك پرده درابوین سینما واقع در تگزاس شروع‌میشود و خثان میدهد که زمان » زمان عد از کابوی است و بعد باقهرمان فیلم جوباگ آخرین بازمانده این تل آشتا نیدويم . آغنالی ما با آو مقازن میوه با نحنیات وامتال او برای رسیدن په بهشت موعودش نیویورك و پمد طی چند پلان سریم و حاب ده کذکته او را در ميياييم . هسخوایه شدن حوباك می‌رود و همانعلور کار کنی فیلپب بردار و ایضا موزيك فیلم بد است و نها نکته شت فیلم طاسق معبول متوجه بازی بهروز وتوفی است و همچنین پرویز فنی زاده به نقل عباس که صمیمیت این مرد را در بازیگری در نقش معلم فیلم رگبار و دوست صسیبی و درغگوی قاسم در این فیلم‌بخونی میتوان مشاهده کرد . جواد حسینی (شیراز) با آن پیرزن متحرق مقارن‌میشوه پا فیلمها و تبلیغات رنگی‌تلویزیون (سبل ظواهر يك جامعه پوشالی) ولی در حقیقث چیزی جز حمان دارد . ولی طفیان علبه نیو پورگ منحصط رسک جرد ن چلوی ان ‌ رس ی (سحته‌ایکه در خیاپار اتومیل‌داد وفریاد میکند) سرد او پا يك خانه عتروك سر ب خوردگی اورا بخویی القاء میکند, او از جوباك میخواهد که او را راتو صدا نزد و این از خودسیر شدن او را میرساند . جوباك با تجریه‌های تلخی نیویوركرابخاطر دوستشی ترك میکند و ما درسکانی شاهد انداخته شدن لباس او را به وسیله خودش در زپاله می‌بيتيم و این در حقیقت از خود کند. شدن او را میر-اند و پلافاسله می‌بيتيم در جواب آن زن که محل اقامتش را میپرسد ۰ میکوید یویوركگ آمهای فیلم هر کدام سمبلی ازيك احتماع بیما رگوته و علیل هتند آدمهای هم‌جن س گرا ؛ مازوخیستی و سرخورده از دنیای ماشینيزم خلاصه اينکه کابوی نیمه شب فیلم خوبی‌است پامپزانن های‌ستجید»» پرداخت عالی و بازیهای خضوب جان و ویت و مخصوسا داستیسی حاسن عحمد نار پور (آیادان) ۵ «ندانی» ق‌لی کهنه در پرداخت شبه‌نو و اموفق از که شاید خودش‌هم نداند برای چه په سیتما آمده فیلسازی است ات این دومین ساخته‌ی وی است با قمه‌ای با سمه‌ای و مخلوطی از و ممروحباعقیده های قدیبی و بث منت حرف که م میکند وهیج ممیار های جدید #علاء بزادم» در طول‌فیلمآزاز دهنده و خسته کننداش‌هیچر ابطه‌ای تدانی بخودش میدهد و چشم و کوش تیز میکند . در چندین‌مورد هم احاس میشود که فیلم تمام شده است و فتط احتیاج بيك جمله دارد و عجب اینکه لیلی‌برای‌نگفتن این جمله پیدا نمیشود کریم ن پاتوق بین راء با حرفه‌ای تجوری میتوانت پا گفتن‌حقیقت از دهان مسلم خاموش شود ولی یلم میخواهد اگر ایترا اچیارا قبول کنیممرحله پعدی را بهیچ عنوان من‌الوجود نمیود قبول کرد منظور پرخورد کریم با پری در اطاق پری‌است و اینجاهم پا اينکه پری میتواند قنیه را ختم کند » نمیکند . ما بهانه های مختلف را رای ادامه پیدا کردن يك فیلم قبول اما قبول کنید اینها دیکر بهانه نیست » لوس‌بازی است . چرا که سناریو پیش از یکریم نیت و همین یعنی اشتباه پی اجباراهمان دنیای سوء تفاهم و اتفاقی که در «گني قارون» پود در اینجا نیز رخنه میکند و آدمهائی نا مملوس پيك عروسك پازی دسته. جیحی دست میزتند .بهانه‌ی‌ناتواتی کریم در سکاتس رختخواب برای ادامه قیلم انان را یاد « تپلی» میاندازد و این دوز و کلك برای سر و ته هم آوردن يك فیلم جز اينکه یاد تماشاکر بیاورد کهدارد بيك نوار متحركك مینکرد حاصلی آدمهای اضاقی در سرتاسر فیلم موج میزند نمود اش دروش و آن آدم قضول( کا رگردباغخانه) اند . تتها شخصیتی که تا حدودی جاافتاده است آن شوفر اتوبوس سافربری است . جادارد از دو سکانی «کل بازی» درقهوه‌خان‌ی دزویش و مرك کریم در طول فیلم دو باعته‌ی کل کننده‌ی «علامهزاده؟ یاد کنیم و این را هم یادآور شویم که «وارژان » در این مست قیلبهای دیگر سخ موزيك عتن قیسر را ارائه میدهد و توقعی از او نیست که فیلم باید حال داشته پاش تا در کنارش تما عوامل جانانه ارائه شود ادامه پیدا کند و داریم؛ ندارد محند رجا داوری ارتفاع مترو لد بث فیلم از گروه سینمای آزاد این قیلم ۲۸ دفیته‌ای را که ابهنام جعفری» فیلساز سیمای آزاد ساخته. . بجر در جات سینمای. آزاد» » در تلویز بون‌لی ابران ء برنامه «آغاز» هم به نمایش در آمده (والته در «اجشن هر" هم) ۰ و بهنین جهت سلما هه این فیلمر ادیده‌اند یلم از اين نظر فیلماز آماتورش ‏ پر *تکنيك» در يك حد حرفای تلط دارد ؛ 5 ننسه فاپل توجه (و نه الراما + ۲ چون فیلماز از این تکتیك در ياك حد خیلی مکانیکی_ درحالیکه قیلم اقتضا نمیکرده بهره گرفته: بیان بی‌هدفی و پوچی -نفی پوچی -درست و مناسپ پدنپال هم قرار می‌کیرند و دوربین در خدمت این «مایه» قرار دارد (نما حای طولانی از جوان دز حال ترومیت‌زدن.. با سدائی‌یکنو اختب پشم پالگ کردن پیرمرد حمیشه همان تکه پثم اولی حای ابیت دوربین از جوان , نقطه نقطه‌ظر نظر ابت دوربین در دو نویست آمدن جوان په ساختمان متروكگ ۰ غیرعادی بودن آن مکان اینکه هیچ کار گری‌در اطراش‌نیستس) اما در مقابل » #عدم شناست * وجود دارد . (تاجائیکه مثلا در خناساندن شخصیت پیرمرد» په «کلیشه* و تسنم -در اعمال و واکنش ها -_ متوسل می‌شود) ما سرفا چواتی را مي‌بيتيم ک+ میرود آن بالا و ترومپت میزتد (و بهمین جهت وقتی کارگردان روی ترومپت ژدن او تا کیدمیکند, په تماشاجی متلا «بیهدثی» را الفاه نمیکند ؛ پلکه صرفا بنظر تماشاچی میرسد که برای طولانی کردن ۰ فیلم است) . او همانقدر از است ؛ که از آن پیرمرد دوراست ۷ یت ما دور (فاسله مکانی از پیرمرد و فاصله احساتی از عا) دو حالیکه ما پرخلاف پیرمرد ؛ اورا از درون ساختمان مي‌بينيم ومثلا نقیه در صفحاا ۳ حنحه 1۱