Film and Art (Nov 1972)

Record Details:

Something wrong or inaccurate about this page? Let us Know!

Thanks for helping us continually improve the quality of the Lantern search engine for all of our users! We have millions of scanned pages, so user reports are incredibly helpful for us to identify places where we can improve and update the metadata.

Please describe the issue below, and click "Submit" to send your comments to our team! If you'd prefer, you can also send us an email to mhdl@commarts.wisc.edu with your comments.




We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.

Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.

دوست خربر ما ابرح ضان صابری دربادداشت هفته گذشته‌اش سس نشر یج علت عدم حصوری در محافل سینمالی مژده داده ود که بعداز انن از بیله انزو) بدر آمده وبا حضور خود ابنگونه محافل را عزر ین خواهد. کرد. البته خبرمسرت بخشی بود و کلی باعث امیدواری گردید. بعداز این مقدمه ایرح‌خان درباره آن جله مرعوب کنشده اسو دیو میثافیه سخن رانده و ععداز نحسن برناعه آشه‌های انن استودیو نیش قلم را عتوحه مانسور رده و آن را بعنوان یکی از موالع ومتکلات جدی درسر راء تهیه فیلبهای خوب و هنری ! قلداد موده است. یاید بهترص ار ح‌خات برسائم نده شختما کلمه سانسور را زیاك ذوست تدارم وامیدوارم تعائاچی ایرانی روزی بحدی از شعور ودرك احتداعی بربد که هیچ وع سانوری را ایجاب نکند. ایحا لکر یکتم دوست ما درباره سانمور فعلی فیلسم در ابران فناونی کرده که معصفانه سست. هن ابرح‌خان‌ا سنا بخصوحی سینهای خوپ را خیلی دوست دارد روژی ه رگز فکرش را میکرد ک فیلمی عثل #لماس* را که در آن زن شوهرداری بامردی غریبه روابط عانقانه برقرار میسازد واصولا تم اصلی فیلم برروی این روابط استوار است» بیپنداً چرا که فیلم را یکی از بزرگترین سینماگران اروپانی ایضاء کرده و مي‌سيم ه سائسور در مورد باك اثر «#بگمار برگمان» حتی حو ابا و معررات خود را ندده میگیر د. انرح‌خان صابري بمن نگو فیلمهالی مثل: مش دوستان سگهای بوتالی معر اب جسم کج ۲۳ بلوج و پستجی را دیده‌ای؟ بادیدت انن فیلعها هیچ بفکر افتادی که سالور فیلم درایران بقول خودت بازمان و سرورتهای آن مطق شده وبه‌جهان‌بینی‌های خود افزوده است؟ می‌بينی » سانسور فیلم تابی سلیقه‌های خاص افراد نیست واگر هم باشد بایده سلیقه این افر اذ را شدید! تین کرد زیر عملا نشان دادماند. 4 سانورچی بمعنای واقعی کلبه ستند بلکه خوب را از بد و اصسل را از بدل تشخیص میدهند. ودر مقابل هر اثر پاارژشی حتی اگر واجد چور انهترین سوژم‌ها ومحنه‌ها بوده بااحترام له از سر برداشته و ورونش را هصحه مایش تالید و تشویق کرده‌اند. همین سانسور در عوض درخیلی از مواره هم باخئولنت ویر حمی از نمایش آثار بی‌ارزش و مبتذل جلو گیری کرده است و ميدانيم که سینهای متثال وبازاری امروژ طبیعتا از دو عامل اصلی سکس و خثوئت تشکیل شده و فکر نعیکنم سانور این و فیلمها و اصولا دیدنتان انسان را در زفدگی مفون سازد. ۰0 ستحه» ٩۰‏ وس -پ-۰ ص۳۳ حتما ایرح‌خان همدراین موردفلیا باماهعقیده‌است چو های سانسور فیلم در سالهای اخیر چیزی نیست که از,نظر کسم بماند ولی گاهی انان برحسب ضرورت حرفه‌ای اقدام بنوشتن مطلی میکند. که ناطنا بآن اعتقاد ندارد ! دارند باخرح اتدك وجهی جهت آگهی در چراید خواستار هنر بیثه می‌وند و بآنان هزا علیه و وعید داده و باارسال نامه‌های‌پلی کبی خده مدینه فاضله‌ای بآنها نشان میدهند و بعداز دربافت مبالغی بول از ان عذه لی‌خبر از هماجا فرار را برقرار ترجیح داده ومبالغ بیار ژبادی بول خلق‌الله را بالا می‌کشند وبرای گروهی اسباب دردسر ولید کرده و طلبکار درست م یکنند. چند روز قبل در شرکت سنتر فیلم که از وارد کنندگان معتبر فیلءهای خارجی در ايران است نشسته بودم که درباز غد وحوانکی دهانیعاآب باقیافه‌ای‌بر افر و اخته وارد شد وبنای داد و فرباد راگذارد > تعلیف من چیست . مگر مجبورید آگهی کنید واز عردم بول بگیر بد وتازه جواب سربالا بدهید. برسیدم ماجر! چیست. مدبرشر کت کفت کویا سازمانی نام سنترقیلم درست شده ودادن آگهی عدمزبادی امکاتبه باآن تعاس گرفته‌اند و سازمان مزیور از. ه رکدام الن ۰ پانصد ریال بعنوان نامنویسی دریافت کرده و بعداز اینکه مبلفی جمع کرده است فرار را برقرار ترجیح داده و پولها را بدون دردسر الا کشیده است و حالا ما باید هرروز پاسخگوی اعتر اش عده‌ای از این جوانهای فریب خورده باشیم و معلوم نیست که چرا دستگاههایسنول حلوی این کلاها و سازبانهای هنری را که کارشان اخاذی وشیادی است نعسگیرند. داز آت* چوانگ مزور رفت فکر کردم راستی عه دراین ملك چه آسان میتوان کلام مر دم را درداشت و آب از آب تکان‌نخورد لمیدالم جشصد ففر برای رنسیدن بسراب فریبنده هثرپیشگی گول ابن آگهی‌ها ۶ خورده‌اند ولی دلم میخواهد. بدانم که واقعا مسئول الن #هبرداربهای هنرمنداله چه کسی است وتا چه زمانی جوانان علاقمند باند گوز این شبادان را بخورند و آبا عامورین دولت در ابنعورد تابحال فکری کرده‌اند بانه . ده علی مرتضوی