Film and Art (Nov 1972)

1 1 71 1 1" 1 اطّ فرح ساجدی : (آت روزها که مبخواست ریش بگذارد !) هه فیل‌عانی که تا بحال نازی کردم هیچ تمری بر ایم نداشتند ! # فتط از بیگانه‌یا و بنجرء راضی هتم . ۵ زنجیری , تعام وجود واصلا زندگی من است. 8 رخ ساجدی را بارشی انبوه هراء با حسر و کیمیانی کارگردان فیلش ژنجیری دردفتر مجله علاقات مي‌کنیم. . ساجدیکه پکر و بنرد خودش «داغون» بنظر میرسد وغم در سورتش حویداست وهیگر اآن جوان بقلهگو وخوش نیز با «کیمیائی» الجام می‌دهيم. مطلب ذیل ماحصل کفتگوی ما با این عنرییت؛ و کارگردان است . ش‌ها و لال های این روزها پدر هم شده و اولین گذشته‌ات بظر خودت چه سری فرزندش *آرش؟ نام دارد . خیلی ازفظر مادی و معنوی برایت داخت؟ فرح ساجدی : هیچ ثمری داثته, از ان فیلم اولی که من شروع کردم تاآخرین فیلم که دوی پرده آمد ۰ ها چیزی کت من شنیدم فقط این بود که‌عده‌ای کردی ۱ و من نميدام آفن خوب بازی کردن چه نتیجه‌ای برایم. داشته ٩‏ 4 من فکنٍ کردم دیگرانی گه فیلم بازی کردند و کنات هم ژهند ؛ حالا دارند پشت سرهم کار می‌کنند ولی من همیشه بیکارم و هیچوقت آن رلی که دل‌میخواست پمن. ندادند. . از ابتدا یگ فرم و فیلم زنجیری. روی من پیاده شد : قش بشجوان کرده با او درمیان ثروتند ميك پوش وازاین قبل رلها هم جماعت تداشاگر ایرانسی بش ميآ ید .من فکر میکنم اکز ردهای جاعلی بازی میکردم تا حالا چیزی شده‌بودم | فکر می‌کنی اکنون جه موقعیتی در سیمای ابران دارید ؟ فرخ ساجدی : خوشحالی سس در سینما لااقل این است که تنها تواشته‌ام يك عده تماشا گرروختفکر ودانشجو را په سوی خودم جدب کم . من بخاطر زندکیم آعنم در این مدت چندتا رل الکی بازی کردم و همین غده ناراحت بودند ولی من تمی‌توانستم یه آنها بگوي که زندگیم ازاین راه میگذرد و میخواهم زندگ ی کنم و لی‌خوشحاليم لااقل این بود که این عده واقعا درد مرا می‌فهمید‌ند ِ ۵ آبا هیچ نقتی د رگذخته سینمائی تو وجود ندارد که‌بتواند توجه ترا بآن جلب سازد ٩‏ فرخ ساجدی : چرا . من از قیلم «ییگانه ییا خیلی راصی یودم و نیز از فیلم «یتجره» ودر عرض ٩‏ سالی که بازی میکنم؛ تنها اين دو نقش از نظر بازیگری مرا ارضاء کرده » باقی رلهایم الکی بوده و فقط بخاطر زندگیم آنهارا بازی کردم ۱ در ان نکی دو اله اخیر علت ک مکاری تو چه بوده؟ فرخ ساجدی : علتش داغون بودن خودم بوده واین که نمیرفتم تو استودیوها + یعتی واقما می خواستم خویم را کنار بکشم ولی مدا دیدم کار دیگری بلد سیم پکنم و دییم زندگیم اژاین راء باید تامین شود.. از طرف دیگر کار يك‌بازیگر درایران سورث ساله بیچیده‌ای کارگردانی پك عده را دورخویش دارد و پاآنها کار میکند که این این دوش غلطي است . نه کاراکتر سینمالی ۰ پشت مگمراه ۰ جیق نی( یه ده بلا میروند ولی وای به گفنگو بادوهنر مند زنج آدمی بدشاتس مثل من ۱ من فکر میکنم چون ندارم همین وضم باقی حراه البته «زنجیری» این وسط ۱ استثناع است ولی تا بح . رل حسایی پمن نداده‌اند ۱ بازیگر که هیچک, ۳ قرارداه می بند ید من بعد از پنجره یک تداشتم درحا لی که فک باژی خوبی که درآن می‌توانم در چنذ فیلم یغتی 1 فرخ ساجدی شد نمیتوانستم به کار گر آلان.. ب که کار دیگری هم می‌توانم‌بکس یبود که پقکر افتادم خود کار: " عرضه‌کنم . بیشتر میخواستم خوده راشان پدهم . بن زنجیری و و جه رابطه و پیوندی وجود دارد ! فرخ ساجدی : من فکر ۰ "کلم که زسیری الا تمام و من است:» تمام زندگی 7 اصلا ژنجیری حود من هستم . ان ۱ داشجوئی که توی زنجیریر می‌کند و دیو انه هیشود ؛ فقس هه که اصلادارم دیوانه میشوم . اکنون ابن فب درست حالت بچه مرا بر ای‌من‌بیدا 8 فکر می‌کنی چهامنیازالی از نظر بازیگری در این فیلست وجود دارد که در سایر فیل‌های قیلیت نبوده ٩‏ فرخ ساجدی : من فکرمپکنم نه درفیلم‌های خودم , پلک‌درهیج فیلم ایرانی این امتیاز ات وجوه نداشته است . در این فیلم آنقدر امیدوارم و آنقدر برتری می‌بینم که‌پدون تعارف بهترینکاربازیگری خودم میدانم و هرکی این فیلم‌را پیند بدون شاك خواهد گفت که باژی من بهترین کار پازیگری يك آکنور درایران بوده ۰ مشکل‌ترین کار يك پازیخر