Film and Art (Nov 1972)

۳ ۹3 پ چیشید ارمیان اج ۳۳ ایفای نقش‌های آنورمال است ورل من کاملا مشکل بود و آنورمالی درآن کاعلا بچشم میخورد چه مشکلاتی در هیه‌فیلم زنحیری داشتی 1 فرخ ساجدی ؛ او لین مشکل این بود که من يك تهیه کنت‌ده نبودم و راجم به کار تهیه کنند گی چیزی نمیدانستم . شکل بمدی مشکل عفادی بود . پولی که منتن پرای تهیه اين فیلم در نظرگرفته بودم » چون نمیدانتم چگونه‌باید پهمسرف پرساتم » خیلی زود تمام شد . من این پول را فکر میکردم تابه‌پایان رساندن فیلم خرح‌خواهم کرد ولی تا موقعی که کار دوبله فیلم شروع شد » پول من هم تمام شد و این درد بزرگی پرای مابود. بعدا با هرپخش کننده هم صحمت کردم ۳ می‌گفتتد فیلم شیا «هتری» است » چون این شایمه همه‌جا پخش ده بود که فیلم من يك فیلم صددرصد هنری است . نمی‌توانتم بآنها بگویم که اول فیلم مرا ببیئید بعد قضاوت کنید وحرف بزنید . فیلم من يك فیلم خوب هت منتها يك فیلم وب تحارتی و حلاسه هربخش کننده‌ای آن را رد میکرد تااین که بث روز جریان را به‌فردین گفتم . من فکر میکنم فردین ناجی فیلم زنجیری است چون اگر او نوت فیلم درهمان مرحله دوبله مانده بود و من واقعا تا آخر عمر موش هتم . او باتمام وجود بمن كمك کرد و قرضهایم را داد وتاکنون هم تمام مخارح قیلم را تقبل, کرده و پرداخته است وخیلی از او منون هسثیم که این‌کارها رابرای ما کرد . اگر او نبود من فکر میکتم فیلم زنحیری‌هم ود . نفلرت درباره کا رگردان فیلم بحبائی چست ٩‏ فرخ ساچدی : من فکرمیکنم خرو بحیائی یکی اژ بهترین کار گردانانی بائد که ما درایران داریم و با وجودی که فیلم‌او اش هست , همه می‌کواته راحت درباره او و کارش قضاوت بری» ساجدیو بحیانی کنند و تاجائی که من او را میشناسم هیچوقفت بخضاطر مادپات ثار نخرده . ممکن است احتیاح مادی داشته باشد ولی هر گزحاضر نیست فی‌المثل يك میلیون تومان بگیرد و فیلم مبتذلی بازد ۱ ‌ واما سئوالات 7 بحیائی"؟ که هبراه اساجدی» به دفتر مجله آمده است . ۰ ابنطو رکه استناط‌میشود, گوبا شما درز نجیری سعی داشته‌ابد که‌ناك فضای سوررئالستق ساقر بنید این عوحوع تا چه حد صحت دارد وچرا؟ خسرو بحبالی 1 زر «خسرو بطور کلی داستان فیلم عبارت است ازدگر مگ گونی يك دانشجو خیل‌ساددتر میشود گفت يك داشجوی فلسفه است که دحنی دامتمادل دارد. این ذهنیت به مرحلهای هیرسد که سقوط می‌کند و بدوی میشود . او رابعله قراردادی خودش را با تمام صائل اجتماع از دست میدهد . اگر بخواهیم فضای داستان را بر اناس خط داستان مخخص کنیم ؛ قل از سقوط این ذهنیت ؛ سا فشای شوررثال ژزیاد داریم , ولی درهمین فضای سوررثال «المان»حای ما کاملا رال هستتد , ان نظر شا بك‌جور تضاد برقرار نم یکند ٩‏ خسرو یحیالی.: جرا سولی قرار گرفتن این «البان» هایرثال دريك فضای بخصوص , بكآمصفر سوورثال نو حو ۵ می‌آورد وهوتت توانم بگويم که چیزهای رشال دران فیلم دفرمه لمیشود » بلکه آن فشائی که موجود می‌آید, يك فضای ماوراء حقیقت با فشضای سوررثال است . مد از یه دوم فیلم, که این ذهثیت سقه‌ط م ی کد » هسه چیز به طمیعت تزدياك میشود وبه بك‌جور رئالیسم میرسیم«جول ذحنیثكت نامتعادل و جود ندارد تکته سوررئالیم وجود بباید . در حقیقت اگر خواهیم ساده وروشن صمحبت کینم بابد نگز‌گيم اسر انان را با طبیمت بلثه فون سب رئاگ پنداريم « می‌بيليم که همشه حسرو بحبائی : (آلروزها که بر بازی نرفته ود ٩.‏ # فضای سوررال درزنجیری زیاد داریم ولی در همین فضاء المان‌های ما کاملا رئال هستند. # من در زد جری‌محوی را در قالبی آشا ار اه داددام # فرخ ساجدی از نظر بازبگری فصل تازه‌ای درسینمای عتفاوت امروز ابران گشوده است [ مت ریبد انان در ذات خود با طیعت تزديك است واین فرهنت و تمدن ماست که مثل يكلایه خاکستردور انان را گرفته واز طبیعت دورش میکند و حدایش میازد این ذهن در حقیقت » رها شدن ازاین خاکتر و برکت به حالت بدوی وتزدیکی به طبیمت است ولی ما درآن شراطمی‌بينيم که این آدم باز راحت نیت زیرا دیگران رابطه‌های قراردادی راکه بااین شخ دارند ؛ هنوز ازست ندادء‌اند چنانچه همین رابطه‌هاست که باعث نابودی يك فرد میشود . (نابودی دانشحر ) جامهه در ای نداشتن فرهنك برداشت‌های عینی میکند وخائو اده که سپل اراد اجتماع است باتفاق فرد دیگری که سمیل نیروی مرموز دیگری دراین اجتماع است , ست بست هم مد هند واین داشجوی شنه را ابیود میاژند واين ایودی ناآ گاهانه است , تاچه حد قاب فکری و ذهنی تمااگرتان را برای پذیرش انن فیلم در نظر داشتید ٩‏ ِ و سهه طط خسرو بحیالی : من جون معتقد هستم که هرسأله‌ای‌رایرای تماشاچی راحت مینود مطر ح کر ده این است که قا لب را ساده اتتخاب کردها قت‌بر | تو ام ده‌ام. هیچوفت‌برای هرمحتوامی قالب بخصوسی ناخته‌اند وهرتوع محتوائی رامیشود با هرقالی که حناسب موقعیت است ارائه دادومین فکر میکنم در زنجیری این‌محتوی را درقالبی آشنا ارائه داده‌ام آبا زنجیری ادامه روال فکری شا در الروزهای مات او لین فیلم کوتاءنان است ٩‏ خسرو بحیالی : روژهای‌مات که يك فیلم کاملا شخسی بود با نیمه اول ابن فیلم يك رابطلستقيم دارد ولی این خود من هستم که‌اژ آن در گیری رها میشوم و درنیمه دوم فیلم ز نجیری به‌يك‌نو عرئالیسم مددرسد هیرسم ودر حقیقت صن فکر میکتم دیگر به‌آن ثناهعای اول , د رکارهای بعدی‌برنگردم . بقیه در صفحه 4۰ سح تست