We use Optical Character Recognition (OCR) during our scanning and processing workflow to make the content of each page searchable. You can view the automatically generated text below as well as copy and paste individual pieces of text to quote in your own work.
Text recognition is never 100% accurate. Many parts of the scanned page may not be reflected in the OCR text output, including: images, page layout, certain fonts or handwriting.
خود را میگستراند وبهحریم خانهی خدا با مینهد.
و روابط سوررالیستی است ت کیب الهنری» دیوانه 8 و مردن دخترك بآن شکل باچشمانی که هنوز گوئی بهزندگی الهنری» لحظهای کنار جسد و شیعهای روشن سرگردان میب
م یکند درحالنکه کف حیاط کلیا نش بسته است
«هتری» لحفهای کنار جد و شععهای روشن سرگردان میب ند سپس مثل حیوانی که خطر را حس کرده باشد بابلفرار مس و در لحظه فرار شیعها را خاموش میکند. او دار دیگر به ای بچگی خود باز م یگردد» عمر یداری و لذت او در فاصله و خاموش شدن شیعها بدست دختر 2 وده است. نا شن و للت رردن تحريك نخواهد کرد . دختر لك مرده است .. راطه «دیوید» و زنش و آن مردها: کشش و کلسا مردمی / هستند ۰ دریشت ان شب مهمانی مذهی چه م یگلرد؟ اضافه دن الهنری» دبوانه بهزن وخوهر درهم شکسته سبار دبدنی است الر و فقطيك بچه کم داشتهاند که خانواده کامل شود. حاصل زندگی ۱ و «ابمی» بچهای عثل الهنری را هیمبدنبال دارد ... در یاه ما دیوید را شکل بك حمابت کننده میبنيم که میخواهد از خاز و از مردی وبچهای دفاعکند. این کاربست که ابد عدتها پیش انحام م یگرفت ... «ایمی» طعم خشونت را چشیده است واز وحشت مقالله داآن میخواهد که تسلیم شود. امادبو بد هنوز رودرروی خشونت قرار نگرفته است: عداز مرك معرد آرام . مهردان و تکلست است که چهره به چهرهای با خشونت در میافتاد. در این مرحله از راد با زگشتی نیست. چارلی رای وارد شدن به خانه از «ابمی» كمك : و اهد: در صحنه کشتار آخر «ابمی» دیوید و چارلی هردو را به میطلید این نشانه علاقهای که بین «ابمی» و چارلی وحود دارد ویا اینکه «چارلی» و لدیوبد» برای او بك مقام را دارتد؟ مرك چارلی دردناكتر ین و وحشیانهترین قتلها است که بدست » انجام میگیرد. «دبوبد) گردن «چارلی» را لاي تله قرار هد درحالیکه «ابمی» بالای پلهها ترسیده وبیحاظ اظر زحر کثیدن و مردن تدریجی «چارلی» است در واقع شوهر انتقام لذتی دا که زنش از او برده است بهوضعی وحشتناك وکشندهای از هردوی آنها م یگیرد ...
«سام پکینبا» در برداخت صحناهای آخر فیلم خود را يك در بیان خشونت معرفی م کند تصاویر نی مواقعحالت با 3 ت زیبای خشونت را زئده میکنند تعاشاچی اتمام وجود در انن شريك میشود دیوید هم اه الهنری» از خانه بهآتش وخوت دور میشود و در جاده بهآلود لهنری» دیوانه را به میبرد ... باآنهمه خشونتی که در او نبدار شده است چه خواهد کرد؟ این جاده بلغیر خانه «هنری» دیوانه باکجا خواهد آیا در دنیا جائی برای آرایش نیست؟ نددريك دهکده دور 4 دريك خهر بزرك چند میلبون نفری... خشونت جزلی از ژ ین ها است که مارا از آن گریزی نیست اگرچه مثل «دیوید» سعی ی در دور شدن از آن نکنیم .
با هیه چانیان مثل دیوید قبلا آدمهای ساده و آرامیبودند که خشونت قرار گرفته و تفییر ماهیت دالهاند؟
از : ابرج صایری 02 باغ فینر ی کو نتیبی ساختهی : وبتوربودسیکا
يكباردیگر «ویجوریو-دسیکا» را در سالهاي ۲۸ ۷ 4۳ « میگوبند حضرت موسیهرچه دید از کوه تور دید و الدسیکا هم هرچهدیده(ومیبیند)_ از جا و ص لش
وده است لذا این عجیب نیستاگراو باز بآن سالها برگرند و از تراژدیهای انسانی بهگام جسشك حرف بزند , ادسیکا» زمانی درخشید کههنوز دنیا در نب وتاب عواقب جنك میسوخت و مجور به تحملفجانع آنبود و سسای»«سیگا» ار التوشیاءتا«بام» تصاوی رگویالیهتد از این زمان و الدسیکا با حاسیت فوقالعادهای به تشرسیحروابط آدمها و بستگیهابنان با محیعط میپردازد و دبد اوامتبازیاست 4۳ توفیق سینمایش را موجب عیتود , از فیلم الدوزن» زلاچو -چیارا) بااننکه داستانش مربوط به زمان جنك عبئود «دسیگا» آشکار! تغییر روش میدهدوبتوعی بینمای چینهچیتا»لی روی میآورد و تمام افتخارات این کار او به اسوفیالورن» و بازی اودراننفیلم تعلق عبگیرد . الته دد الن تغییر و تحول . خامل اصلی مسنلازمان است چون الدسیبکا» هم همراه و بثل سایر مردم (البشهمردم عرفه)_باهرچه بیشتر اصله گرفتن ازسالهای جنك کمتر میتواندنااسیها و بکاریها و فشر و گرسگیها را بیاد بیاورد وخودرا نگران نشان بدهد . در نتیجه حرفهایش آن حاسیت و ظرافتخاص خود را ازدست میدهند . از طورف دیگر مخاطب او هممتحول شده و نمیتواند ع لگذشته بآن سالها که ی ال از آن گذشته نگاه کند و برای آن هىدردی و دلوزی نعابد چوندر زندگی امروزی خود بحد کاقی فاجعه دارد . خصوصا نسل جوان ومرفه امروزی دنیا که ان وفایع پراش حکم فصه و فانتزیرا دارد . بابراین فیلمی جوت «باغ فینر یکونتینی» جز نوازشاحساسات رقیق (البته اگر بتوات امروژه این نوع احسانات را بیدانمود) چوانان ی ال قیل کار دبگری نم یکند آنهم بشرط ی کهاین جوانان بعلت کهولت حافنطه خود را ازدست نداده داش کدرابنصورت فقط سری بعتو اناینکه نالهای بدی بود تکان خواهندداد . «دسکا» در این فیلم بدوناینکه با جنك رودررو شود سعی میکند انعکاس آنرا دردوخانوادهمرفه و آریت وکرات بسایاند وانن علیا لخلاهر بر خورد تازهای استازرابطه آدمها با جنكك که کستر عورد مشابه داشتهاست چون همثاسینما؛ خصوصا نلوربالیستی بازتاب جنك را در خانوادههای محتاج و محروم مینمایاند . فیلم ابتدا لمائی از آرامششهر کوچك و باطراوت «فر ازد» رادرسال ۱۵۳۸ ارائه میدهد و درطی آن خانواده کلیمی «فینزیب کوتنبیا را که صاحب وعی اشرافیت قدیمی هستند از طریسق میک ول (دوميك ساندا) و«آلبرتو» (هلموتبرگر) دختر وپر این خانواده معرفی میبنماید . آتها با احاس اولیسن نگرانیهای خودیهنگام نضحنهشتفاشیسم در ایتالبا در بسته باغخود را برروی مردم بازم یکنند و بااینکار یکی از قوائین و خصلت های اشرافی خود را زیربا میگذارند و غیرستقيم اضحلال و بوسیدگی طقه خود را نیز نشانمیدهند بهرحال جنك درهمان هروع کار خود طومار خیلی از ارزشها را درهم ربخت ومعیارهای جدیدی را بدعت گذاشت سب باخالواده «جیورجیو» (لن وکاپوب لیجیو) آشنا ميشویم که پبدری (رومولو والی) با اینکه کلیمی است ولی رای فاشسم خشدصت ء یکند ابن خانواده نیز با هسه محافته کاریها و خوشخدمتهاش باز از برخورد با فاشسم دور نبیماند و ابندا از باشگاه تنیسوسیس از کابخانه تهر رانده و محروم میئوند * نلاهر | محرومیتهای مشتر لدباید خانوادههای کلیمی را نست بهم نزدیکتر کند اما ميبيئيم که عثق «جیورجیو» نبت به «میکول» با هه حسنیتهایموجود در آن رد میشود . کول" با همه علاقهاشبه الجیورجیو* عشق او را میب پذیرد چون احساس م یکند کین عشق حاصلی جز ازدواحندارد و او روی خصلت طبقاتی خوده نسیتو اند با خانوادهای پالینتر از بقیه در صفحه 4۸