Film and Art (Feb 1973)

دلار,بخاظر چنده شرکتجیمز تابر دورداستا گم بر ۱ اجه تاو عابل بنخصیکه در «خنونت؛ است. ۱ وه خودش آجبی مایم و آرام است : الترشدیدی ازختوقت. | جسي‌دارد؛ معالوسف فبلیعایش آکنده ازخنوتت است و حالا او عم انن مل موود جرا در فعل قرش تر همین وی نش خود من دارم ودرساختن آن می‌تو چمزی که دد کاد فیلساژی بدا اثم کیکی بکنم: فیلم و بجاطرننی خقوتت موجود دد آن* بسیاری از هم نل‌های من به هنکام چنکی ددم جها نی تحت‌اشفا [ندکی میگردیپد عردم وا ن است. آنهم ال حکومت ای دد دم اتایت تن کی آث ۳۳۵ مرد و 1 کودگ بیکنه دومی توس آنها دا دید ۱ لی این سالها من فکرمیکنه چنگ در وچودوسیستم نکر شده هیچتاث دد نظرم وا ماندند. زد دوذها من میعرسم اژای مماسن واقما خی گونه آهم وه منتهی میتود ندارد؛ مکرا یکاد و واه مراکم یك چیزدوما نتیك چشم میدوژد. چفدد غ‌انگیز | ل ضف ابدی نسل چوان طی این عااهاء بتظرمیرسد. تخعیص نمیدفنن؟» این تاره کها می‌اتجامد یاین دایل.من فکرمی کنم‌يك فیلم وسترث يك‌جود درس باته. وثتی ددمیلم 5 لسل جواث چه «د آمریکا نی‌خووش رئی, کسی کاوله‌ای میخورد: سراپایش آغشعه بهخون می‌شود. کلوله است, واد پاژی مرك دا آغاز می‌کده "گوخش ميکنم ددفیله‌هايم همان ترس نسبت بدینکرات دادم اقتقال بدهم وبرسانم میکنم نا جائی که امکات دارد خودمن اذ «واپیما ‏ اتوموبیل‌های سریعالس ای بلندو اسپ میترسم . شماتمیتواثیه مر ادو‌يك اسب بیتر اذهمه از اسلدهوتقنك قیلمب‌داری * بكمشت‌دیدا: ردامتایگر که فاسله زیادی یامن دا میدادم ازختونت دا که من تخما لحله , دیکر اجتتاب نایذیی بود و کاری نمیتدکرد. به محش این که عليك کردم, توديكبود | هبدن و کردم وبجای استقاد. اکابوی‌ها این قرث توچه تتاث + چامه» خود ح یکی بر اعفیل‌برداری درمدل اصلی